خودنویس
خودنویس
خواندن ۳ دقیقه·۱۴ روز پیش

استقلال زنانه و دونگ کافه؟

روزی روزگاری در زمان های دور، زن ها تمام نقش هاشون وابسته به یک مرد تعریف می‌شد . دختر فلانی و همسر بهمانی و مادر بیساری ! مشکل، فقط به وابستگی هویت منتهی نمیشد . در بسیاری موارد، زنها حق تصمیم گیری های مهم هم نداشتن .

مرد ها به عنوان «نان آور خونه» مایحتاج، سر سفره میوردن . اگر بخوایم منصفانه نگاه کنیم زن ها اگر بیشتر از مردها زحمت نمیکشیدن، قطعا کمتر زحمت نمیکشیدن. منتها چیزی که باعث می‌شد حرف نهایی رو مرد بزنه و نه زن ، اهرم فشاری بود که مرد داشت . اجرایی کردن هر تصمیمی احتیاج به پول داره و نبودن پول یکی از مهم ترین عاملهاییه که میتونه یک اتفاق رو لغو کنه .

ازدواج قدیمی
ازدواج قدیمی


برای همینم جلب موافقت مرد داستان ما یا اتفاق میفتاد یا تصمیمه کلا از صفحه ی روزگار محو می‌شد . زن داستان ما در حد توان مذاکره می‌کرد . اگر نفوذ کافی داشت و دلایلش به مذاق مرد داستان مون خوش میومد ، تصمیم اجرایی می‌شد .
به مرور زمان، زن ها کار کردن و دیگه نه بقاشون و نه هویتشون وابستگی ای به مردها نداشت . همین استقلال، چالش ها و سوال های جدیدی رو با خودش آورد.

قضیه به ظاهر ساده ست ها ! حتی به ظاهر در یک کلمه خلاصه میشه : پول !
اما
خیلی پیچیده تر از این حرف هاست…

چالش نقش در دنیای مدرن

زن ها به مرور خودشون رو از اون کنترل بیرون کشیدن و البته این مسیر همچنان ادامه داره .

آقایون ! خیلی شخصی برداشتش نکنین ! ما صرفا میدونیم: خودمون بهتر از هر کسی صلاح خودمون رو میدونیم. همون طور که شماها و هر کس دیگه ای ، صلاح زندگیش رو بهتر میدونه !
یکی از مستقل ترین شخصیت زنان در تمام سریال های دنیا : میراندا از sex and the city
یکی از مستقل ترین شخصیت زنان در تمام سریال های دنیا : میراندا از sex and the city

موضوعی که به مرور مطرح شد این بود که «حالا که مردها تنها کسانی نیستن که درآمد کسب میکنن، آیا همچنان باید تنها کسانی باشن که در رابطه هزینه میکنن ؟» چالش ، تنها به این سوال منتهی نشد و بعد یه مدت سوالی که مطرح شد این بود که «کی باید توی رابطه مهیاکننده، تامین کننده یا provider باشه ؟» و «اگر مرد، دیگه قرار نیست ”تنها مهیاکننده” باشه آیا همچنان میتونه توقع همون تبعیت رو از زن داشته باشه ؟»

خرج و دونگ کافه

مسئله ای که جامعه ی ما باهاش درگیره ، اینه که ما علاوه بر هزینه های مالی با هزینه های فرهنگی هم درگیر میشیم .

این روزها یکی از موضوعاتی که مورد بحث قرار میگیره، حساب کردن دونگ کافه در قرارهای عاشقانه ست . البته اگر بخوایم منصف باشیم ، این روزها به واسطه ی وضعیت اقتصادی قضیه رو از طرف مردها هم بحث براندید میکنه .

اگر بخوام بخشی از سهم زنانه ی بحث رو نقل کنم ، یکی از جواب‌هایی که به کرّات شنیدم رو میگم و اینه که «هر موقع دیدِ جامعه نسبت به یه دختر که داره میره سر قرار، مثل جوامع غربی شد ؛هر موقع دخترها برای دیدن دوست پسرشون مجبور نشدن کلی فشار روانی -از طرف خانواده و جامعه- متحمل بشن ، اونوقت دونگ دادن هم مثل جوامع غربی میکنیم »

این ، یک نمونه هزینه ی فرهنگیه .

سریال شهرزاد - کافه نادری
سریال شهرزاد - کافه نادری

البته که نظرات مختلفن و اصلا منظورم این نبود که همه اینجوری فکر میکنن .

راستش من نمی‌دونم درست ترین نظر در مورد دونگ کافه چیه اما من فکر می‌کنم توازن و تعادل خرج کردن توی یک رابطه، به من این حس آزادی رو میده که هر موقع هر تصمیمی خواستم بگیرم. اینکه یک نفر یک طرفه مدام هزینه کنه، ما رو میندازه توی موضعی که بعدها برای خیلی نه گفتن ها ممکنه احساس عذاب وجدان کنیم .

در نهایت خیلی چیزها توافقه دوستان! تو روابط انسانی خیلی یه نسخه پیچیدن جواب نمیده !

دونگ کافهاستقلالپولمدرنزندگی مدرن
یه سری چیزها هست که همه تجربه می‌کنیم ولی کسی راجع بهش نمیگه.مرتبط با روابط عاطفی و گاهی با چاشنی روانشناسی.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید