یکی از بنیادی ترین ساختار های نظام هستی، ساختار درختی هست که در علوم کامپیوتر هم که رشته خودم هست خیلی کاربرد داره.
ساختار سلسله مراتبی یا درختی توی هر چیزی وجود داره و میشه دیدش. در حکومت، در جامعه، در میزان تخصص افراد، در مهارت رانندگی آدما، در محیط یک شرکت، در میزان تقوای بندگان خدا، در میزان احترام اساتید یک دانشگاه، در محل سکونت آدم های پولدار و فقیر و ... .
خود ما آدما، از جنبه های مختلفی همواره در سطح خاصی از ساختارهای سلسله مراتبی مختلفی قرار میگیریم.
کسایی هستن که بهتر و بالاتر از ما هستن، و کسانی که پایینتر از ما قرار دارند. اما یک حقیقت درباره ما آدما وجود داره اونم اینکه از خوردن گوشت آدمهای بالاتر سلسله مراتب بهمون لذت دست میده، یک لذت کاذب!
وقتی کسی در سطح بالاتری از اعتماد به نفس نسبت به ما قرار داره، و یک شکست رو تجربه می کنه، بقیه آدم ها بوی ضعف و شکست رو حس می کنند و به سمت این آدم زخمی و حالا ضعیفتر شده حرکت میکنند. به سمتش میرن و بهش حمله میکنند تا از پا درش بیارن، با حرفها و کارهاشون. این یک قانون زیستی خشن و بی رحم هست. وقتی که شکست میخوری، بازنده های رده ی پایینتر از خودت رو جذب میکنه تا با تغذیه از باقی مانده اعتماد به نفس تو که اتفاقا ممکنه همچنان مقدار بسیار زیادی باشه، خودشون رو در ساختار سلسله مراتب بالاتر بکشن و احساس اعتماد به نفس بیشتری با تخریب کسی که بیشتر از اونها اعتماد به نفس داشت پیدا کنند!
شبیه حمله کفتار به شیر وقتی که زخمی میشه، یک زخم اونو از پا در نمیاره، از شجاعتش کم نمیکنه، اما بوی خون بقیه کفتارهای بزدل و ترسو رو هم جذب میکنه به امید اینکه حالا که شیر زخمی و کمی ضعیف تر شده، بتونن از پا درش بیارن و جاشو در هرم غذایی که یه ساختار درختی هست بگیرن!
در دین ما اسلام، یک مصداق برای اینکار وجود داره، "غیبت" !
به نظر مفهومی که درباره مساله غیبت کردن وجود داره صرفا این نیست که پشت سر بقیه حرفی نزنیم که اگر جلوشون بگیم ممکنه ناراحت بشن، صورت برزخی که برای گناه غیبت ترسیم میشه خیلی جالبه:
"خوردن گوشت فرد در حالی که مرده."
منظور از مرده، یعنی که توانایی دفاع از خودش رو نداره، اما آسیبی که تو بهش میزنی، مثل خوردن گوشت بدنش هست. آسیبی که در واقع با حرفت به روحش وارد میکنی. همینقدر زشت و وحشیانه و بزدلانه!
به نظرم مساله مهمی که درباره نهی از غیبت وجود داره اینه که ما سعی کنیم در هر ساختار سلسله مراتبی که هستیم، از طریق پایین کشیدن بقیه خودمون رو بالاتر نبریم. بلکه سعی کنیم با بالا کشیدن واقعی خودمان، واقعا بالاتر بریم.
اگر اعتماد به نفس پایینی داریم، سعی نکنیم از طریق تحقیر دیگران و بیرون ریختن ضعف بقیه، در خودمون اعتماد به نفس بوجود بیاریم.
اگر در محیط کار تخصص کمتری نسبت به همکار خود داریم و این باعث میشه که اون در سلسله مراتب شرکت یک سطح بالاتر قرار بگیره، سعی نکنیم با زیرآب زنی و تخریب کار اون خودمون رو به سطح بالاتر بکشونیم. در عوض سعی کنیم چالش بالاتر بردن تخصص خودمون رو بپذیریم و تلاش کنیم از راه یک رقابت سالم در سلسله مراتب افراد متخصص و ذی نفوذ شرکت بالاتر بریم.
و البته خیلی مصداق های دیگه که قابلیت تطبیق با ساختار درختی رو داشته باشن.
منظر دیگه که میشه بهش توی این بحث نگاه کرد اینه که اگر به هر دلیلی در موقعیتی قرار گرفتیم که در معرض حمله پایینتر های سلسله مراتب هستیم، باید مواظب باشیم، چون این پایین کشیده شدن میتونه حالت تصاعدی به خودش بگیره، هر شکست باعث ترشح کمتر سرتونین در مغز شما میشه، و سرتونین کمتر یعنی که شما احتمالا باز هم شکست خواهید خورد، و دفعه بعد این احتمال دوبرابر خواهد بود. هورمون موفقیت کمتر، یعنی شانس کمتر برای داشتن یک موقعیت شغلی خوب، نداشتن موقعیت شغلی خوب یعنی شانس بیشتر برای از دست دادن اعتماد به نفس خودتون، کمبود اعتماد به نفس یعنی شانس بیشتر برای اعتیاد به مواد و الکل و ... چرخه ای از شکست شروع خواهد شد!
پس اگر به هر دلیلی مورد حمله قرار گرفتید...
از سمت همکار فروشِ کمتر مسلط به فنون بیان، از سمت باجناق با درآمدِ کمتر از شما، از سمت پدر کنترل گرِ مخالف با تلاش شما برای استقلال، از سمت دوست محافظه کار و ترسویی که جسارت شما در راه اندازی کسب و کار رو مسخره میکنه و ...
با خودتون فکر کنید که شاید شما در سطح بالاتری از همون بُعدی که مورد حمله قرار گرفتید نسبت به حمله کننده هستید و در نتیجه به کسی اجازه ندید که شما رو ضعیف و زخمی از حمله اش ببینه و فکر کنه میتونه طعم گوشت خوشمزه شما رو بچشه! در برخورد با این آدما سینه خودتون رو جلو بدید، محکم و صاف بایستید و نزارید با حرفهایی که پشت سرتون میزنن به درونتون نفوذ کنند و شما رو از جایگاهی که در حال بالا رفتن از اون هستید به پایین بکشند و بشید یکی مثل خودشون.
و اما اینکه میخوام توصیه کنم که همیشه نسبت به رسیدن به خواسته هاتون وحشی بمونید اینه که اگر کم بیارید، فقط این نیست که کم آورده باشید، بلکه شما یک چرخه رو آغاز کردید که به صورت تصاعدی شما رو از ساختار سلسله مراتب زندگی به پایین می کشه و ممکنه یک زخم، کار شما رو به تکه تکه شدن توسط کفتار های سطح پایینتر برسونه!
و اون پایین یعنی که اعتماد به نفس کمتری وجود داره، جفت مورد علاقه تون رو بعیده بتونید پیدا کنید، همواره درگیر مشکلات خانوادگی و شغلی هستید، مشکل مسکن و سرپناه دارید، لباس های مناسب و دلخواه نمی پوشید و احتمالا کلی مریضی قلبی و عروقی و مغزی در انتظارتونه.
پس اگر در حال بالا رفتن سلسله مراتب زندگیتون هستید (مثل حرفه کاری، رابطه عاشقانه، درس خوندن برای کنکور، تلاش برای شغل بهتر و ... ) سعی کنید که هیچوقت با هر تعداد از دفعات شکست اجازه پایین کشیده شدن به خودتون و بقیه رو ندید و همواره برای بالا رفتن گرسنه باشید.