راضیه زارع
راضیه زارع
خواندن ۹ دقیقه·۴ سال پیش

عاشورای سانسور شده

در مورد کدام یک از بخش‌های الف یا ب بیشتر شنیده‌اید، یا دیده‌اید؟(در روضه‌ها، تلویزیون و رادیو، مدارس، کتاب‌های درسی، آثار هنری و...)

نکته : بخش‌های الف و ب در تضاد با هم نیستند؛ تنها بخش‌های متفاوت شخصیت مورد بحث را نشان می‌دهند و هر دو مکمل همند.
الف. بانویی صبور که مردان خانواده‌اش را در نبردی ناجوانمردانه از دست داد. داغ برادران و برادرزادگانش را چشید. هم دردِ جنگ و هم دردِ اسارت را کشید. غمخوار زنان و کودکان بی سرپرست جنگ شد. به دلیل عظمت بلاهای واردشده به صبر مشهور است و به پاس خدماتش به مجروحان جسمی و روحی جنگ، روز ولادتش را روز پرستار نامیدند.

ب. بانویی باجسارت که در میان جمعیتی از مردان بزرگ عرب، سکوت و مویه نکرد. با فصاحت و بلاغت تمام، شکوهمندترین سخنرانی تاریخ را در کاخ یزید و ابن زیاد رقم زد. به سبب روشنگری تاریخی که ایشان از واقعه کربلا داشت، کاتبان توانستند تاریخ را درست بنویسند و از تحریف واقعه کربلا توسط امویان جلوگیری ‌شد. شجاعت بانو در سخنوری در مقابل حاکمان، به سایر زنان اسیر هم این شهامت را داد، تا توهم "زن باید ساکت بماند" را بشکنند و آن ها هم به سخنرانی‌هایی جهت رسوایی دستگاه حاکمیت بنی امیه پرداختند، تا جایی که این خطبه‌ها زمینه ساز قیام‌های تاریخی مهمی مثل توابین و مختار شد.

تابلوی
تابلوی



الف. دختری نوجوان در واقعه عاشورا، که شاهد شهادت پدر، عموها و برادرانش بود. در غم از دست دادن آنها بسیار اشک ریخت و بی تابی کرد. روضه‌ی وداع او با پدرش حسین بن علی(ع) از سوزناک‌ترین مرثیه‌های کربلاست. تصویر او را در تابلو‌ی مشهور عصر عاشورای استاد فرشچیان دیده‌ایم. او از اولین کسانی بود که با دیدن اسب بدون سواره امام از شهادت ایشان مطلع شد و با روضه خوانی‌های خود افراد را مطلع کرد.
ب. پس از خطابه عمه اش در کاخ یزید، برخاست و علی رغم سن کم و دختر بودنش که هردو از ممنوعه‌های عربند! شروع به سخنرانی باصلابت برای اثبات حقانیت خود و خانواده‌اش کرد. یزید که با توهین‌های پی در پی سعی در موجه نشان دادن اعمال خود و ضعف خاندان پیامبر داشت، با پاسخ‌های پرتحکم این دختر جوان ساکت شد.

تابلوی
تابلوی



الف. سالار شهیدان کربلاست. او که در راه معشوق(خداوند) از تمام وابستگی‌های دنیوی جان کند؛ از مالش، از اعتبارش، از جانش، از بهترین دوستانش، از خانواده اش... به مظلومانه ترین شیوه و با لب تشنه به شهادت رسید. عزای مظلومیت ایشان آنقدر سنگین بود، که تمام فرشتگان آسمان بر این درد گریستند.

ب. تاوان آزادی را داد. تاوان تن ندادن به ناحق، سر خم نکردن در برابر ظالم و نه گفتن... این آزادی آنقدر مهم بود که تمام آنچه را که داشت داد تا به آیندگان بفهماند: آزادگی، ظلم ستیزی و حق طلبی را. "بیش از آب تشنه‌ی لبیک بود" اما افسوس که عدد آن ها که توانایی درک آرمان های او را داشتند، تنها 72 نفر بود.

تابلوی
تابلوی



الف. قاتل حسین بن علی(ع) و از منفورترین چهره‌های کربلاست. سرهای کشتگان سپاه امام حسین(ع) را نزد ابن زیاد و یزید بُرد. تا ابد در تاریخ ملعون است و همه ساله میلیون ها نفر، از سراسر کره‌ی زمین و آسمان‌ها برایش لعن و نفرین می‌فرستند.

ب. از طرفداران مخلص علی بن ابی طالب در دوران خلافت اوست. نیایش‌های شبانه او و راز و نیاز‌هایش با خدا مشهور است. در جنگ صفین از فرماندهان سپاه امام علی بود و برای امام تا پای شهادت هم جنگید. جانبازیش یادگار رشادت‌هایش در جنگ صفین است. او پیش از آغاز واقعه عاشورا در فرات غسل کرد و با وضو و ایمان تمام جنگید.

تابلوی
تابلوی



الف. کسانی که امام خود را دعوت کردند و بعد زمانی که احتمال پیروزی را در جبهه مخالف دیدند، به او پشت کردند. در تاریخ به سست عنصرترین مردمان مشهور شدند. می‌گویند دین و امامشان را به زر و زور فروختند. بدنامی آن‌ها در تاریخ به حدی است، که هرجا صحبت از بد عهدی و بی‌وفایی می‌شود، از آن‌ها یاد می‌شود!

ب. برای جنگیدن در سپاه مخالف امامشان، به فرماندهایشان وعده‌ی حکومت و به مردمانشان وعده‌ی نخلستان، خانه و دینار دادند. آن‌هایی را که زیر بار نرفتند تهدید به قطع خرجیشان از سوی حاکمیت و در نهایت به دار آویختنشان کردند. گروهی از آنان، علی رغم اعتقاد قلبی به امامشان، به دلیل جو خفقان حاکمیت مجبور به اعلان بی‌طرفی شدند.

تصویری از مردم کوفه
تصویری از مردم کوفه



هدف از دسته بندی موارد بالا نه ردِ مظومیت شهدا و بازماندگان کربلا بود و نه تطهیر شمر و مردمان کوفه. هدف تاملی ورای تمام روضه خوانی‌های کربلا و لعن و نفرین فرستادن‌ها بود.

*چه بر سر شخصیت شمر بن ذی الجوشن آمد که کسی که نماز شبش ترک نمی‌شد تا ابد ملعون آسمان‌ها و زمین شد؟ چگونه او را شستشوی فکری دادند که کسی که جانش را برای مولا علی(ع) می‌داد، با وضو بر فرزند مولا علی(ع) شمشیر کشید؟

**چگونه مردم کوفه را قضاوت کردیم؟ کسانی که وعده هزاران دینار به آن‌ها داده شد و آن‌هایی را که وعده نپذیرفتند، وعید دادند به کشتن جانشان و خانواده‌شان. به اهل کوفه نگفتند در سپاه یزید بجنگید. به آن‌ها فقط گفتند سکوت کنید و بی‌تفاوت باشید. آری! گناهکار بودن همیشه مخالفت با جبهه‌ی حق نیست! گاهی تنها یک سکوت کربلایی بر پا می‌کند!

***بی انصافی است اگر بخواهیم شخصیت حضرت زینب(س)، بانو سکینه و سایر زنان حاضر در کربلا را محدود کنیم به ذکر مصیبت هایشان، بی سرپرست شدنشان، گریه زاری‌هایشان، شلاق خوردن‌هایشان و در این میان سخنرانی‌هایشان را نادیده بگیریم. سخنرانی‌هایی که سرنوشت فردای کربلا را تغییر دادند. این زنان کسانی بودند، که می توانستند سکوت کنند تا حداقل کمتر شکنجه شوند، اما انتخاب کردند فریاد بزنند تا "کربلا در کربلا نماند!"

****قطعا امام حسین نیازی به گریه و زاری ما برای مظلومیتش ندارد. او راه خود را رفته و تنها نیازمند همراهی برای آینده بود. به قول دکتر شریعتی "این كه حسین (ع) فریاد می‌زند:آیا كسی هست كه مرا یاری كند و انتقام كشد؟» «هل من ناصر ینصرنی؟» مگر نمی‌داند كه كسی نیست كه او را یاری كند و انتقام گیرد؟ این سؤال، ‌سؤال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ماست." و شواهد نشان می‌دهد که امام حسین(ع) چه خوب پاسخ خود را گرفته‌است!

در مراسم پیاده روی اربعین ۱۴۴۱(سال گذشته)، مجموعا بیش از بیست میلیون نفر از ادیان و ملل مختلف، شرکت کردند. پیاده روی اربعین بزرگترین تجمع مسالمت‌آمیز بشری در تاریخ و شکوهمندترین مراسم مذهبی ثبت شده در سراسر جهان است. هرساله جمعیتی عظیم از هفتاد ملت در این تجمع شرکت می‌کنند تا به امام حسین نشان دهند، فراموشش نکرده‌اند. شیفته‌ی ظلم ستیزی و آزادگیش و متنفر از ظلم و تجاوز امویان هستند.

سال گذشته، دقیقا همزمان با رقم خوردن اربعین باشکوه ۱۴۴۱، نیروهای نظامی ترکیه به منطقه‌ی کردستان سوریه به بهانه‌ی مبارزه با تروریست! حمله کردند تا صلح را برقرار کنند. چند صد کشته و زخمی و هفتاد هزار آواره‌ای که همچنان مقاومت می‌کردند، بیش از هر زمانی نیاز داشتند به کسانی که شیفته‌ی ظلم ستیزی باشند، صدایشان شوند تا ظلم و تجاوز اردوغان را که هنوز راست راست راه می‌رود، متوقف کنند. البته به قول فریدون مشیری:

چه جای گريه، كه كشتار بی دريغ حريف
برای خاطر صلح است و حفظ آزادی
و هر گلوله كه بر سينه‌ای شرار افشاند
غنيمتی است! كه دنيا بهشت خواهد شد

برای مظلومیت دختران امام حسین(ع) و بی پناهیشان گریه می‌کنیم و اینجا جلوی چشممان رومیناها را سر می‌برند و ما سکوت می‌کنیم.

برای تشنگی خاندان پیامبر اشک می‌ریزیم و اینجا در چند کیلومتریمان، مردم سیستان و بلوچستان در کنار تمام محرومیت‌هایشان از ساده‌ترین حق حیات یعنی آب آشامیدنی محرومند!



ما مشکی پوشان امام حسین(ع) و نوحه خوانان بانو زینب(س)، نشسته‌ایم لعن و نفرین نثار شمری می‌کنیم که تعداد نمازهایش از ما بیشتر بود، از بی‌وفایی مردم کوفه می‌گوییم و آرزو می‌کنیم کاش در کربلا بودیم تا جانمان را فدای امام کنیم! اگر اطرافمان را نگاه کنیم کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا را به وضوح می‌بینیم. هر روز این جهان، عاشورایی در حال رقم خوردن است و نیاز است به حسینی برای جنگیدن و زینبی برای صدای حسین بودن... ما اما برایمان راحت‌تر این بود که نام حسین را فریاد زنیم، برای زینب بگرییم و خود کوفی وار در برابر ظلم سکوت کنیم. چه فرقی می‌کند یا از طمع برج و باروی ری است یا از سر ترس؟!


پ. ن: یادمان نرود که در مورد عزاداری برای امام حسین(ع) و خواندن زیارت عاشورا، فضیلت های زیادی ذکر شده است. این نوشته مغایر با شرکت در روضه امام حسین نیست، بلکه با پرداختن به بخش هایی که کمتر به آن‌ها توجه داشتیم، کامل کننده آن است. درست آن است که میان شور و شعور حسینی به تعادل برسیم.

التماس دعا برای داشتن دل‌هایی که حب حسین دارند و قدم هایی که راه حسین می‌روند...


راضیه زارع به وقت آخرین ساعات هشتم محرم ۱۴۴۲

محرمعاشوراآزادیامام حسیناربعین
«قصه‌هایم برای تو! بگذار توی باغچه‌ات»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید