ویرگول
ورودثبت نام
Reihane MJ
Reihane MJ
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

«دستی لطیف بر فلز»

به دلیل صحنه ای رنج آور (دستی لطیف بر فلز)، بخش زیرین عکس حذف شد.
به دلیل صحنه ای رنج آور (دستی لطیف بر فلز)، بخش زیرین عکس حذف شد.


?? «هشدار: لطفاً قبل از خواندن، شرایط و توان خود را بسنجید. متن دارای برخی توصیف های غم انگیز از صحنه ی حادثه است.»

امروز ۱۸ دی ماه، سالگردِ سرنگونیِ دردناک هواپیمای اوکراینی با ۱۷۶ مسافر است. بسیاری عزیزانمان در جوانی، و حتی در نوجوانی، کودکی و کهنسالی از دست رفتند. بسیاری نخبگان، دانشمندان، دانش آموختگانِ بهترین دانشگاه ها و سرمایه های انسانیِ وطن و جهان از دست رفتند… بسیاری عاشق و معشوق، فرزند و نوه، پدر و مادر، چه بسا پدربزرگ یا مادربزرگ... بسیاری که عشق و انگیزه ی بسیاری برای زندگی داشتند یا عشق و انگیزه ی زندگی برای بسیاری بودند…

به یاد این فاجعه ی غم انگیز، نگاهی به فضای مجازی انداختم. عکس های مستند محل حادثه به چشمم خورد. نوشته بود «عکس ها دارای صحنه های دلخراش است». اشتباهی تصور می کردم همه چیز در لحظه ی انفجار در هوا، در لحظه ای خاکستر و متلاشی شده باشد. آرزو داشتم که ای کاش در این فاجعه، دست کم مسافران مرگی آنی و بی هیچ دردی داشته و هیچ چیزی از انفجار، سقوط یا برخورد را حس نکرده باشند.

با وجود سختی و حساسیت روانی، عکس ها را باز کردم. تجربه ای از نکات فنی انفجار و سقوط هواپیماها نداشتم و به دلیل حساسیت، معمولاً جزئیات بسیاری سانحه ها را پیگیری نمی کردم. اولین چیزی که ناگهان و قبل از دیدن عکس های دارای صحنه، نظرم را جلب کرد، حضور نیروهای جوان و از خود گذشته ی «آتش نشانی»، «هلال احمر» و نیروهای داوطلب بود… جوانان و انسان های از خود گذشته ای که حتی به شکل داوطلبانه و همیشه در سخت ترین و دلخراش ترین صحنه ها و فجایع طبیعی و غیرطبیعی حضور دارند… و سخت ترین کارها را مثل جمع آوری تکه های باقی مانده که از عهده ی بسیاری خارج است، انجام می دهند… آن هم وقتی بسیاری مانند من حتی توان دیدن عکس هایش را هم ندارند... به چهره ی جوانان داوطلب نگاه کردم و از صمیم قلب توانمندی و فداکاری آنها را ستودم...

دلخراش ترین داستان هم تصاویر واقعی از چیزهایی بود که هیچ وقت دلم نمی خواست ببینم یا باور کنم… در بین تصاویر، دستی زیبا، زنانه و لطیف را بیرون آمده بر پاره ای فلز دیدم... عزیزانمان یا بخش هایی از آنها به زمین رسیده بودند و فراوان، کیسه های تیره و مشکی از باقی مانده ها بر زمین بود… یادشان گرامی و با آرزوی آرامش برای همه ی بازماندگان آنها. امید که روزی مرهمی آرامبخش بر دل زجر کشیده ی بازماندگان و دوستدارانشان و بر اندوه مردم گذاشته شود…?






سقوط هواپیمای اوکراینسرنگونی۱۷۶ نفرفاجعهدردناک
آثار روانی/جسمی هر کس، با تمامی جزئیاتشان، بچه هایش هستند. کسی دوست ندارد بچه هایش را بدزدند و نام غریبه ای را بر آنها بگذارند. اگر از منبع دیگری هم برداشت یا اشاره کنم، نامش را خواهم گفت. ریحانه م.ج.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید