شطرنج که بازی کنی به تو میگویند باید از شاه مراقبت کنی که کیش و بعد مات نشود، یعنی اول مراقبت کن تهدید نشود. دوم اگر تهدید شد راهی برای فرار داشته باشد.
مهره شاه ارزشی برابر تمام مهره های شما دارد اما به اندازه همه آنها قدرت ندارد، توانش محدود است، راستش را بخواهید بیشتر از جلوی پایش را نمیتواند تحت تاثیر قرار دهد، فقط یک خانه ، چه حرکت و چه حمله به دشمن و چه حمایت از مهره های خودی! او به مهره های دیگر احتیاجی حیاتی دارد و بدون وجود آنها نمی تواند کاری از پیش ببرد.
دنیای واقعی هم از قوانین شطرنج پیروی میکند، شاید درستش این باشد بگوییم شطرنج را بر اساس قوانین حاکم بر این دنیا طراحی کردهاند.
هر جریان فکری برای شکوفایی به پرچمداری سرشناس و پرچمی خیره کننده نیاز دارد، اینگونه است که در میان هزاران مورد مشابه دیگر جلوهگری میکند؛ پرچم دار اما به تنهایی کافی نیست، سربازان پیاده و دیگر سواران باید توان و نیروی خود را فدای برپایی پرچم کنند، آنها به منبعی برای الهام و سکویی برای دیده شدن احتیاج دارند و چه جایگاهی بهتر از کنار پرچم ها؟ آنجاست که حساس ترین لحظات هر نبرد رقم میخورد.
شطرنج بازان در تلآویو اما این ها را نمی دانند، حداقل اینطور به نظر میرسد؛ شاه تصمیم گرفته تا تمامی مهره را خرج خودش کند، چندین نشانه برای این مهم وجود دارد!
• اسرائیل بر پایه ایده سرزمین مقدس مردم مظلوم یهود بنا شده است، چه میشود اگر این قوم مظلوم ناگهان ظالم شود و به فلسطینیان ظلم کند، متوجه شدید؟! تمام این ایده زیر سوال میرود! مردم میگویند مگر شما چه جور جانور هایی هستید که بعد اروپایی ها حالا مردم غرب آسیا هم نمیتوانند شما را تحمل کنند؟
• اسرائیل را با یهودیانی که از هلوکاست، اذیت و آزار جهانیان نجات یافته اند ساخته اند، البته اینطور تبلیغش میکنند، این روز ها اما اسرائیل را دولتی متشکل از یهودیان نازی مسلک و آپارتاید مکتب میدانند، آنچه ارتش اسرائیل در عوض بدست نیاوردن پیروزی در غزه انجام میدهد، جنایت و نسل کشی است که به این ماجرا دامن میزند.
• فهم کارشناسان از عملکرد تلآویو مرگ عقلانیت در ساختار تصمیمگیری است ، کسی فکرش را نمیکرد یهودیان دانا و مکار اینگونه بازیچه غزه کوچولو و ایران تحریم زده بشوند، آنچه همگان شنیده بودند عبور کردن یهود از مرز های دانش و ثروت بود، خنده دار است که حریفانش همه جهان سومی و عقب افتادهاند ولی اسرائیل مقابلشان عاجز شده است.
• ایستادن در کنار اسرائیل روزی به معنای بیعت با آرمانهای والای انسانی بود، امروز کمتر کسی همچون فکری میکند، میشود گفت حتی برعکس، ایستادن در کنار اسرائیل حکم خرید بلیط یک طرفه به جهنم دنیای سیاست را دارد.
• دارایی های نظامی و اقتصادی را کنار بگذارید، وقتی روح را از جسم خارج کنید، بزرگترین قهرمانان هم چیزی جز تودهای از گوشت و استخوان نخواهند بود، اسرائیل به خاطر شرایطی که تجربه میکند اعتبارش را میان سرمایهگذاران از دست داده است، فرار مغزها، سرمایه ها، ایده ها و شهروندان عادی کم جنجال ترین آسیبی است که متوجه اسرائیل شده، فکرش را بکنید بهترین سلاح ها را برای جنگیدن دارید اما نیروی انسانی لازم برای بکارگیری تجهیزات وجود ندارد، یا مثلاً شما متخصصان درجه یک در عرصه های مختلف دارید اما کسی جرأت سرمایهگذاری در کشورتان را ندارد.
• تنها دموکراسی خاورمیانه؛ بوی دروغش خفه ام کرد، نه کشور است، نه دموکراسی و نه اینجا خاورمیانه!تنها گروهک تروریستی چند ملیتی که توانسته تشکیل دولت دهد،در سواحل مدیترانه، جایی در غرب آسیا قرارگرفته است، سرزمینی که نامش فلسطین است. این صدا پر رنگ تر از هر زمان از زبان مردم ساکن اروپا و آمریکا که روزی حامی اصلی اسرائیل بودند شنیده میشود.
• مردم اسرائیلی هم امیدی به زندگی در اسرائیل ندارند، اعتراضاتی متشکل از یک چهاردهم جمعیت این کشور، چیزی در حدود نیم میلیون نفر، در آخرین گردهمایی مخالفان دولت شرکت کردهاند، سربازان و سواران خودش قصد پایین کشیدن شاه را دارند، آن هم زمانی که بدبخت در کیش است و لحظاتی چند تا باخت تیمشان مانده است.
دولت حاکمه اسرائیل یا این حقایق را نمیداند و یا امید به معجزهای در ادامه نبرد با کودکان دارد، در مقابل جان فلسطینیان ، یهودیان که نه ، اما کشور و سرزمین غصبی آنها موجودیت خود را از دست میدهد.