هر کسی ایدهآل و شاخصهای برای قبول داشتن یا نداشتن حکومتی دارد. برای کسی اقتصاد مهم است؛ برای کسی آزادی مهم است و …. برای شخص بنده مهم است که حکومتی الهی باشد؛ چه اقتصاد خوبی داشته باشد چه نداشته باشد؛ چه آزادی در آن زیاد باشد چه کم.
به ویراستهای زیر دقت کنید:
برای دیدن ادامهٔ ویراست دوم روی این پیوند کلیک کنید.
در نوشتههای بالا گفتهام که در زمان حکومت پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) هم سختی معیشت بوده و در زمان خلفای عباسی آسانی معیشت هم بوده. از این نتیجه گرفتم که با گرانی نمیشود حکومتی را حق یا باطل دانست.
برای خود من حرف شاگردان آیت الله قاضی و شاگردان آنها معتبر است. اگر اینها کسی را تأیید کنند من دربارهٔ درستی او مطمئن میشوم و برعکس، اگر کسی را رد کنند دربارهٔ نادرستی او مطمئن میشوم. اگر شما هم این عقیده را دارید ادامهٔ متن را بخوانید.
یکی از مصاحبههای علامه میبینیم که ایشان از شهید مطهری به عنوان شاگردی که به معناها واقف است یاد میکند که این هم مؤید این است که مرحوم علامه شهید مطهری را تأیید میکردند. ایشان و شهید بهشتی - که از شاگردان علامه بودند - از عوامل مهم انقلاب بودند. پس دربارهٔ حقانیت انقلاب که ماجرا واضح است. دربارهٔ امام خمینی هم اولا شهید مطهری که پشت امام نماز میخواند؛ شخصیتی مثل شهید مطهری اگر کسی را قبول نداشته باشد فکر نکنم پشت او نماز بخواند. در ضمن ویدئوهایی از این دست هم مؤید این موضوع هستند: https://youtu.be/YPd1eTuYM7c
شهید بهشتی هم که در سخنانش واضح است که طرفدار امام است: https://youtu.be/RegQS-EHpns
از دیگر شاگردان علامه که در ویدئوی اول ایشان به او اشاره کردند، آقای جوادی آملی هستند که علامه ایشان را تأیید کردند. نظر ایشان دربارهٔ آقا را در این ویدئو میبینیم.
آیت الله مصباح یزدی هم که از شاگردان مشترک علامه و آیت الله بهجت هستند، نظرشان دربارهٔ رهبر انقلاب واضح است. اگر ویدئو میخواهید :) نظر ایشان در زبان بدن ایشان هم قابل مشاهده است:
همچنین وقتی آقا بیمار بودند آیت الله مصباح به عیادت ایشان رفتند و این به نظرم در راستای بررسی ما مهم است. البته در این ویدئو انتقادی به نقل از آیت الله مصباح از آیت الله بهجت به امام نقل میشود. اختلاف نظر آیت الله بهجت و امام من را به شخصه به اشتباه بودن امام سوق میدهد ولی در نهایت، آیت الله بهجت میفرمایند:«من به آقای خمینی اعتماد دارم.»
دربارهٔ اختلاف نظر آیت الله بهجت و امام:
اولیاء الهی میتوانند با هم اختلاف نظر هم داشته باشند. به عنوان مثال همین شهید مطهری و علامه طباطبایی، هر دو طبق شواهد از اولیاء بودند ولی علامه معتقد بود که برای انقلاب زود است ولی شهید مطهری انقلاب کرد! از اختلاف نظر یک نفر با یک ولی الهی نمیشود این نتیجه را گرفت که او ولی الهی نیست.
یک سری نقلها هم هستند که در ادامه میخوام آنها را بررسی کنم:
یکبار یک خاطرهای را آقا نقل کردند که شاید منطقی نباشد در محل بررسی حقانیت آقا، امام و انقلاب از این ویدئو استفاده کنیم ولی من این نقل را در جای دیگر و قبل از سخرانی آقا هم دیده بودم؛ بنابراین از ویدئو استفاده میکنم:
در جریان فتنه 18 تیر، آقازاده مقام معظم رهبری با مرحوم آقای بهجت دیداری داشتند که مرحوم آیتالله بروجردی هم در آن جلسه حضور داشتند. آیتالله بهجت به آقازاده رهبر انقلاب فرمودند: به پدر سلام برسانید و بگویید محکم در جای خودش بنشیند، دشمنان میخواهند پدر شما را از جایگاهش بلند و ضربههای سنگینی را به نظام وارد کنند.
منبع
منبع موثقی از آیتالله بهجت نقل کردند که ایشان در خواب دیدند که حضرت امام زمان(عج) در مجلسی حضور داشتند، علمای بزرگ اسلام هم در خدمت آقا امام زمان(عج) بودند، آیتالله خامنهای وارد شدند و امام زمان(عج) جلوی پای ایشان تمامقد بلند شدند و برای ایشان جایی برای نشستن باز کردند.
منبع: همان
مرحوم آقای بهجت در زمان بیماری حضرت امام خیلی برای شفایشان دعا کردند، ایشان میفرمودند: «در حال تعقیبات نماز صبح بودم که مکاشفهای برایم پیش آمد؛ امام با صورت نورانی و در حال تبسم از جلوی من رد شدند».
منبع: همان
میرسیم به جنجالیترین بخش که آیت الله منتظری است. ایشان هم از شاگردان مرحوم علامه بودند. در ابتدای انقلاب ایشان قائم مقام و جانشین امام بودند تا مدتی که به دلایلی برکنار شدند. دلیل برکناری ایشان خیلی مرموز است و اینکه مشکل از امام و نظام بود یا ایشان جای تردید است. از طرفی هم درست است که ایشان شاگرد علامه بودند ولی من به شخصه تأییدی از سمت علامه مربوط به ایشان ندیدم. با در نظر گرفتن نظر بزرگان که عرض کردم و شبهاتی که دربارهٔ آیت الله منتظری موجودند به نظرم پرداختن به نظر ایشان دربارهٔ امام و انقلاب در این مقال نمیگنجد و به نظراتی که گفتم بسنده میکنم.
امیدوارم در جهت یافتن حق این نوشته به شما کمک کرده باشد. به امید روزی که به یاری مولود امروز (۱۳ رجب) پردههای جهل کنار بروند و همه حق را ببینند.