این اقتصادی که ما در ایران داریم نتیجهٔ تقلید از غرب و سعی در اسلامیزه کردن اقتصاد ضداسلامیست. سعی کردیم همان اقتصاد پهلوی را بعد از انقلاب هم ادامه دهیم ولی لباس اسلامی به آن بپوشانیم. نتیجهٔ این اقتصاد این است که میبینیم.
ممکن است این اقتصاد در برهههایی خوب بوده باشد یا بهبود بیابد ولی دائمی نیست این بهبودی. از طرفی هم با تمدن اسلامی سازگار نیست چون خلق پول دارد، بهرهٔ بانکی دارد، اصلا بانک دارد! پس نباید تمرکز روی بهبود این ساختار بکنیم و باید به فکر ساختاری کاملا متفاوت باشیم.
یک عده رمزارز را راه حل میدانند زیرا پول را از دست دولتها خارج و به دست ملت میرساند؛ یک عده طلا را ضروری میدانند؛ بعضیها عقیده دارند اگر تولید افزایش پیدا کند خوب است؛ برخی هم جهانیسازی اقتصاد را راه حل میدانند. من در این ایده با دو نظر اول کار دارم؛ رمزارز و طلا.
مشکل اقتصاد ما چاپ پول است. باید راهی برای این مشکل پیدا کنیم. این مشکل نه با وجود رئیس جمهور صالح حل میشود نه بانک مرکزی کاردان. مشکل اساسیتر از این حرفهاست. باید کاری کنیم که چاپ پول ناممکن باشد. باید پول ما طوری باشد که غیرقابل تولید باشد. به این منظور دو مورد عالی وجود دارد: طلا، رمزارز.
طلا که واضح است، قابلیت بازتولید ندارد. پس کسی قدرت چاپ پول طلایی را ندارد. رمزارز هم، حداقل بعضی از آنها مثل بیتکوین، تعداد محدودی دارند و نمیشود بیشتر شوند. مثلا همین بیتکوین، ۲۱ میلیون واحد دارد و قابلیت افزایش ندارد. یعنی هیچکس نمیتواند یک هزارم بیتکوین بیشتر از این ۲۱ میلیون تولید کند. پس رمزارز هم راه خوبی برای حل این مشکل است.
اگر اصل پول ما بر مبنای طلا باشد، یعنی حقوقها با طلا پرداخت شوند، مثلا حقوق یک نفر ۱۰ گرم طلا باشد، قیمتها با طلا باشند، مثلا قیمت یک خودرو ۱۰۰ گرم طلا باشد، عیدیها طلایی باشند، مثلا دولت ۰.۱ گرم طلا عیدی بدهد و … دیگر مشکل چاپ پول نخواهیم داشت.
از طرفی طلا هم به دلیل خاصیت تورق بالا، قابلیت تولید اسکناس را هم دارد. یعنی خود اسکناس از طلا ساخته شود. این باعث میشود ارزش آن اسکناس غیرقابل کاهش باشد. برای راحتی کار هم اسم خاصی برای آن بگذاریم. مثلا همین تومان خودمان را معادل ۰.۰۰۱ گرم طلا در نظر بگیریم. مثلا اگر قیمت یک نان ۰.۰۰۱ گرم طلا باشد بگوییم قیمت آن ۱ تومان است.
تنها مشکل این قضیه این است که برای حمل و نقل پول کلان کار دشواری داریم. در این مرحله میرسیم به رمزارز. میتوانیم یه مقدار خاصی، مثلا ۱۰۰ هزار میلیارد واحد، از یک نوع رمزارز جدید بسازیم که پشتوانهٔ طلایی دارد. مثلا در ابتدا هر واحد این رمزارز برابر با ۱ تومان باشد. اگر اتفاقی برای پشتوانهٔ طلایی این رمزارز بیافتد، ارزش پول مردم کم نمیشود بلکه ارزش آن رمزارز کم میشود. اگر ارزش آن رمزارز نصف شود چون حقوق مردم با طلا محاسبه میشود، تعداد دو برابر از آن رمزارز باید به کارمندان پرداخت شود. قیمتها هم که با طلا هستند و تغییری نمیکنند.
در ضمن میشود به عنوان اسم آن رمزارز هم بگوییم رمزتومان.
البته راه دیگری هم که برای ثبات ارزش رمزتومان داریم ساخت یک نوع استیبلکوین است. استیبلکوینها نوعی رمزارز هستند که مخصوص ثبات ارزش ساخته میشوند. درواقع رمزتومانی که گفتم نوعی استیبلکوین محسوب میشود؛ ولی چون ممکن است برای پشتوانهٔ آن مشکلی پیش بیاید، باید راهی پیدا کنیم. استیبلکوینها به دو صورت ارزش خود را حفظ میکنند:
میتوانیم مانند حالت دوم، یک نوع استیبلکوین بسازیم که ارزش آن برابر ۱ تومان (۰.۰۰۱ گرم طلا) باشد و اگر قیمت آن افزایش یا کاهش یافت، با الگوریتمی قیمت را به حالت قبلی برگرداند. در این صورت برای انتقالهای کلان و یا راه دور هم مشکلی نخواهیم داشت چون دیگر رمزارزی داریم که قیمت آن برابر قیمت واحد پول ماست.