ویرگول
ورودثبت نام
رضا صادقی
رضا صادقی
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

? تئوری اسب مرده در بورس (THE DEAD HORSE THEORY)

به شما این اطمینان و دلگرمی را می‌دهم که این اسب پتانسیل شگرفی دارد!
به شما این اطمینان و دلگرمی را می‌دهم که این اسب پتانسیل شگرفی دارد!



قبایل سرخ‌پوستان در داکوتای جنوبی آمریکا (در جایی از قول هندوها) یک ضرب‌المثل قدیمی دارند با این مضمون که: “وقتی دیدید در حال سوارکاری روی یک اسب مُرده هستید، بهترین استراتژی، پیاده شدن از آن است”❗️❗️❗️


معنا و مفهوم تئوری اسب مرده برای شاخه‌های مختلف كسب و كار متفاوت است اما ما صرفاً از نگاه بازارهای مالی به ویژه بورس کمی در مورد آن گپ می‌زنیم.


#آموزشی

#داستان_بورسی


در نگاه اول ضرب المثل بالا یکی از بدیهیات به نظر می‌رسد که در مواجه با آن می‌گوییم مگر می‌شود کار دیگری هم کرد، اما بلی واقعا امکان دارد!!! به عبارت دیگر، هر چند پاسخ این سوال شفاف و روشن است اما رفتار ما در مقام عمل، بدلیل عدم آگاهی خنده دار و غیر قابل توجیه می‌شود. در واقع ما علاوه بر اینکه دانش مالی کافی نداریم، بر بی‌دانش بودن خود نیز آگاهی نداریم. این حالت باعث بروز رفتار عجیب ادامه سوارکاری بر اسب مرده می‌شود.


در این هنگام معمولا دست به رفتار و افکارهای عجیبی می‌زنیم. مثلاً:


- شلاق محکم‌تری می‌خریم و بر اسب مرده خود تازیانه بیشتری می‌زنیم (بر روی سهامی که رشد نمی‌کند، خرید بیشتری می‌زنیم)!?


- چیزهایی مثل این عبارات می‌گوییم: «این روشی است که ما همیشه با آن از این اسب سواری گرفته‌ایم!»?


- اسب سواران یا پیست اسب سواری را تعویض می‌کنیم (کارگزاری خود تغییر می‌دهیم)!?


‌- گروهی را برای بررسی اسب منصوب می‌کنیم (اتاق فکرهای بیخود و بدون نتیجه داخلی تشکیل می‌دهیم یا عضو کانال‌های تلگرامی می‌شویم که خود آنها نیز اغلب سوار بر اسب مرده خود هستند)!?


- مامورهایی را به دیگر کشورها می‌فرستیم تا ببینند دیگران چگونه اسب مرده سوار می‌شوند (مدام در حال تحلیل اشتباه دیگران می‌شویم با پارامترهایی که اساسا اشتباه انتخاب شده‌اند و كاركردي بجز رضايت‌مندی درونی ندارند اين مقایسات را انجام می‌دهیم)!


- استانداردها را پایین می‌آوریم تا اسب مرده را هم شامل شوند (با مقایسه عملکرد خود در بورس با سایر بازارهای مالی کم بازده، وجدان خود را راحت می‌کنیم که سرمایه‌گذاری خوبی در بورس کرده‌ایم)!?


- اسب مرده را در طبقه جدیدی به نام “زنده بی‌تحرک” دسته‌بندی می‌کنیم و مقررات را عوض می‌کنیم تا اعلام کنیم:«این اسب نمرده است!» (خود را در دسته‌بندی اشتباهی از بازار قرار می‌دهیم، بطور مثال می‌گوییم فلان سهم مان که رشد نکرده است را برای بلندمدت خریداری کرده‌ایم)!!!???


- پیمانکار برون‌سازمانی می‌گیریم تا اسب مرده را سوار شود (به افراد به اصلاح خبره و اساتید بازار می‌رویم، همان‌ها که صرفا با دریافت و هزینه وجوه تبلیغاتی علی الخصوص در فضای مجازی دوباره ما را دچار توهم رشد می‌نمایند)!?


- چند اسب مرده را هم‌زمان به کار می‌گیریم تا سرعت زیاد شود (حال آنکه مرده بودن یک اسب مان، دلیلی بر زنده بودن یا زنده شدن بقیه اسب هایمان نمی‌شود و داشتن یک اسب مرده یا ده ها اسب مرده، تاثیری بر سرعت سوارکاری ما ندارد)!?


- بودجه و آموزش بیشتری برای بهبود عملکرد اختصاص می‌دهیم (هزینه‌های بیخود آموزش در دوره‌های مختلف می‌پردازیم تا در نهایت بتوانیم بر اسب مرده مان سوارکاری پرشتابی رو تجربه کنیم)!??


- می‌گوییم این اسب از درآمدهای مستقل و برای اهداف مستقل خریداری شده بود!☹️


- اعلام می‌کنیم که چون اسب مرده غذا نمی‌خورد، هزینه‌ها کاهش و سود افزایش می‌یابد (می‌گوییم این سهم ها درست است که رشد نمی‌کنند اما ریسک زیادی ندارند و در نزول بازار ایمن هستیم! توهمی که به مزاج ما خوش اید!)!?


- اعلان می‌کنیم: «این اسب‌ها تا به آن حد نمرده‌اند که نتوان آن‌ها را شلاق "هی" کرد!!!»?


- اهداف عملکردی کل اسب‌های دیگر را کاهش می‌دهیم (تغییراتی در تارگت‌های انتخاب شده می‌دهیم و هر روز انتظاراتمان از رشد و تعالی را کمتر و کمتر می‌کنیم)!??



اینها تنها برخی از توجیهات مختلفی است که هر روز بورس بازها به همدیگر می‌گویند...


اما اما اما ....


معامله‌گر موفق در نقطه‌ای از زمان که من همیشه به آن می‌گویم، "لحظه مواجه با خود" با درون خود بدون پرده و شفاف مواجه می‌شود. دیگر کسی نیست که برای اون صدها برهان و دلیل و بهانه بیاورد و عملکرد بورسی خود را توجیه کند. تنها کسی که از بازدهی واقعی سبدش مطمئن است خودِ وی است. نمی‌تواند بگوید عملکردم عالی بود وقتی سبدش در یک بازار صعودی فقط چند ده درصد بالا رفته یا هنوز منتظر صعود نماد خود مانده و درواقع، درمانده!


در لحظه مواجه با خود، که بلاخره روزی گریبان تک تک ما بورسی‌بازها را می‌گیرد، این سوال در ذهنمان تکرار می‌شود که آیا اساساً مسیری در بورس برای من وجود دارد یا خیر؟ و اگر هست آیا این مسیر بسوی پیشرفت می‌رود یا نه؟ و در نهایت آیا من واقعاً در این مسیر در حال نیل به جلو هستم یا ایستاده و در جا مانده‌ام؟ آیا این پیشروی که احیاناً داشته‌ام از هوش مالی سرشار من بوده است یا صرفاً خوش‌شانسی من در همراهی بازار؟!


اگر باور دارید که امروز به آنچه لایقش هستیم نرسیده‌ایم و شما فاصله‌ی زیادی از اهدافمان داریم، بهتراست، همین الان، لحظه مواجه با خود را برای خودمان رقم بزنیم، بایستیم (از اسب مرده مان پیاده شویم) و تغییرات بزرگ و لازمی را برنامه ریزی کنیم. برای اولین قدم بهتر است واقعا بفهمیم که کجا ایستاده‌ایم!?✋


در نهایت شما، سواری بر اسب‌های تازه نفس، جوان، چالاک و پر قدرت را بیشتر می‌پسندید یا یک اسب مرده را؟!

???????

——————————————-

?مطالب بیشتر در کانال بورس رادار:

https://t.me/Bourse_Radar

تئوری اسب مردهاسب مرده در بورسمعامله گری در بازار بورسخطاهای ذهنی بورس بازانمعامله گر موفق
فعال بازارهای مالی، دانشجوی دکترای مدیریت، علاقه مند حوزه استارتاپی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید