انفجار در بندر شهید رجایی، صرفنظر از علت دقیق آن که هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد، حامل نشانههای مهمی درباره وضعیت ژئوپولیتیکی منطقه و مناسبات پنهان بازیگران اصلی است. روایتها متفاوت است: برخی میگویند حادثه ناشی از انفجار کانتینر بوده، بعضی دیگر آن را به خرابکاری نسبت میدهند، و گروهی نیز از ارتباط ماجرا با محمولههای حساس نظامی سخن به میان آوردهاند. حتی زمزمههایی از نقش احتمالی اسرائیل شنیده میشود. اما اگر فرض کنیم که اسرائیل در این حادثه دستی داشته باشد، تحلیل ماجرا لایهای عمیقتر پیدا میکند.
در فضای پرتنش کنونی، که آمریکا به دنبال کاستن از هزینههای مستقیم خود در منطقه است و همزمان درگیر بازآرایی سیاستهای جهانی در برابر چین و روسیه است، استفاده از متحدان منطقهای برای انجام عملیاتهای پرریسک یک استراتژی آشناست. اسرائیل، که به دلیل سیاستهای تهاجمی و اقدامات غیرمستقیم، همواره در خط مقدم قرار داشته، به شکلی روزافزون نقش بازوی اجرایی سیاستهای واشنگتن را ایفا میکند؛ اما این نقشآفرینی بدون هزینه نیست.
از منظر واشنگتن، فشار آوردن بر ایران از مسیرهای غیرمستقیم، بدون آنکه خود مستقیماً درگیر شود، یک امتیاز است. در عین حال، اسرائیل با اقداماتی از این دست، بیش از پیش در معرض ضربات متقابل و پاسخهای راهبردی قرار میگیرد. به بیان دیگر، آمریکا با فرستادن اسرائیل به میدان بازیهای پرمخاطره، ناخواسته یا عامدانه، «پوست موز» زیر پای این متحد دیرینهاش انداخته است؛ جایی که تداوم این مسیر میتواند اسرائیل را وارد چرخهای از هزینههای امنیتی و سیاسی سنگین کند.
از این زاویه، انفجار بندر شهید رجایی را باید نه فقط به عنوان یک حادثه منفرد، بلکه به عنوان بخشی از بازی بزرگتر تغییر موازنههای قدرت در منطقه دید؛ جایی که آمریکا سعی میکند بار درگیری را بر دوش دیگران بیندازد، حتی اگر این دیگران، متحدان سنتیاش باشند.
در نهایت، اگرچه تشخیص دقیق عامل این حادثه به تحقیقات رسمی و زمان نیاز دارد، اما نشانههای کلی حکایت از آن دارند که منطقه وارد فاز تازهای از بازیهای پنهان و پرریسک شده است؛ فازی که در آن، هیچ متحدی مصون از افتادن در دامهای طراحی شده نخواهد بود.
رضوان عبدالی
#إسرائيل #بندرعباس #بندر_شهید_رجایی #مذاکرات #آمریکا #ایران