حسین | righteous
حسین | righteous
خواندن ۵ دقیقه·۱ ماه پیش

راهنمای ناکامل و نامطمئن زنده ماندن در دانشگاه آزاد

وقتی داشتم برای کنکور میخوندم یا حتی وقتی که میدونستم میخوام برم دانشگاه آزاد، به خوابمم نمیدیدم قراره با چه صحنه هایی مواجه بشم!

نه اقا، شاهد قتل که نبودم😂

ولی واقعا تصوراتم از یه زندگی دانشجویی به کل نابود شد. الان ترم سومم و واقعا دارم با تمام توان واحد برمیدارم که سریع تموم شه و به کنکور ارشد برسم.

خیلی هام هستن که تمام فکر و ذکرشون رفتن به یه دانشگاه دیگه ست، به حدی که از درس شون هم میمونن.

ولی چرا اینطوریه؟ واقعا چرا؟ چون زنده موندن تو این دانشگاه ها (البته به جز دو سه تا دانشگاه آزاد تاپ) نیازمند یه دستورالعمله تا زندگی تحصیلی تون اگه خوش نمیگذره حداقل خیلی سخت نگذره.

۰-با توقع صفر یا ترجیحا منفی وارد شو و به فکر خروجم نباش!

از همون روز اول که وارد دانشگاه میشید کمبود امکانات، همکلاسی هاتون و همینطور استادا یحتمل میزنه تو ذوق تون، اما اگه با توقع صفر وارد دانشگاه بشی دیگه این حس بد بهت دست نمیده.

مثلا در این حد که آب هست، احتمالا هوا هست، کلاس هست، ممکنه استادم باشه.

و اما بند دوم، به فکر خروج به وسیله کنکور دادن مجدد نباشید! اولا که خوندن دو درس موازی کنار هم دل کنار کار کردن غیرممکنه، دوما شرایط کنکور هر سال داره برای پشت کنکوری ها بدتر میشه.

اینجور برنامه ها فقط عمرتون رو هدر میده.

اگر واقعا اوضاع خیلی خرابه، میتونید به یه دانشگاه آزاد دیگه که وضعیت بهتری داره انتقالی بگیرید، البته به شرط داشتن معدل خوب.

در نهایت اگه تلاش کنید و هر ترم واحد های زیادی بردارید، احتمالا سریع‌تر میتونید نجات پیدا کنید.

۱-قبل اینکه به کسی اعتماد کنید، مطمئن شید شایسته اعتماده، دانشگاه پر از آدمای سمیه.

صادقانه بگم توی این جور دانشگاه ها ( و البته دولتی های درجه چندم) شما با حجم زیادی از آدم های سمی مواجه اید. چرا؟ چون عموم دانشجو ها به معنای حقیقی کلمه کسایی هستن که باختن و کارشون به اونجا رسیده.

این بد نیست، به هر حال خیلی از ما نه تنبلی کردیم نه دلمون می‌خواسته بریم دانشگاه آزاد، شرایط باعثش شده. ولی خیلی ها کنار باختن قمار کنکور سلامت روان شون رو هم می‌بازن.

خیلی هام هستن که مشکلات مالی دارن و این مسائل در کنار شهریه به حال بدشون دامن میزنه.

به این قشر انبوه باید کلی آدم علاف هم اضافه کنیم که اصولا روانی ان و نه با موفقیت کار دارن نه با کار نه با هیچی

(در همین لحظه هم یکی شون پیله کرده بهم و هی حرف میزنه😮‍💨)

در نتیجه، یواش یواش اعتماد کنید، اگه واقعا یکی رو آدم خوبی میدونید خارج دانشگاه هم یکم معاشرت کنید، میفهمید که قضاوت تون صحیح بوده یا نه.

صمیمیت بیش از حد قبل از شناخت فقط زمینه رو برای دلخوری های آینده و در بدترین حالت حسرت هاتون فراهم میکنه (حداقل پنج مورد اینجوری رو دیدم:/)

۲-استادا بدرد نمیخورن، خودت سعی کن یادبگیری.

تو این دسته دانشگاه ها استاد خوب خیلی کم پیدا میشه، اولویت تون برای یادگیری تون تلاش خودتون باشه بعد استاد.

بارها سر کلاس شاهد اشتباهات فجیع استادا تو حل مسائلی که خودشون طرح کردن هستید.

رفتارشون به شدت با بی تفاوتی همراهه و اصلا به اینکه یاد بگیرید یا نه اهمیت نمیدن.

استفاده از سایت هایی مثل فرادرس برای یادگیری واقعا واجبن، وگرنه حتی اگه پاس هم بشید برسید به درس های تخصصی تر می‌بینید هیچی بلد نیستید.

دانشگاه جایی نیست که بشه شب امتحانی نمره خوبی گرفت، سعی کنید اگه نه هر روز، حداقل دو سه روز تو هفته روزی دو سه ساعت درس بخونید.

البته، استادا هنوز مهمن، چون علارغم بی اهمیت بودن تدریس شون، خیلی هاشون عشقی نمره میدن و اگه گیر استاد بد بیوفتی نیوتنم باشی فیزیک یک رو پاس نمیشی!

۳-شهریه هر ترم بیشتر میشه، به فکر یه کار مهارتی باش.

قانونش اینه که شهریه هر دو ترم حداکثر تا ۲۵ درصد افزایش پیدا کنه، اما در عمل می‌بینی شهریه هر ترم حدود سی چهل درصد افزایش پیدا میکنه. من ترم اول رو با شیش تومن گذروندم، ترم دو رو با نه تومن و الان هم شده دوازده تومن.

چرا حالا کارهای مهارتی؟ چون اگه به هر دلیلی با مدرک تون شغل مناسبی پیدا نکردید، یه نقشه پشتیبان داشته باشید.

و این نقشه پشتیبان کاریه که چند سال درش سابقه داری و حین دانشجویی پاره وقت و فریلنسری کار کردی چه بهتر، اینجوری دیگه نه از صفر و یک، بلکه از خونه چهارم پنجم میتونی شروع کنی.

سابقه کار و تجربه وقتی قرار باشه کار دانشجویی تون کارگری ساده باشه (مثلا انجام کار های یدی) خیلی به کارتون نمیاد، علاوه بر این، اینجور کارها عملا جز دستمزدش هیچی براتون نداره، بماند که ساعت کاری منعطفی ندارن و به درس تون لطمه سنگینی میزنن.

خیلی از بچه های دولتی میتونن مهارت های مختلفی رو با بهترین کیفیت، با حداقل قیمت یاد بگیرن ولی اینجا از این خبرا نیست:)

گول نخوری!

انجام کار تو خود دانشگاه جذاب به نظر میرسه، اما در بهترین حالت و با گرفتن کلی از انرژی تون صرفا شهریه نصف میشه، یعنی به ازای سه ماه کار سخت ممکنه نهایت چهار یا پنج تومن اونم به صورت غیر مستقیم دست تون رو بگیره.

اگه قراره واقعا کارهای دانشگاه رو انجام بدید بهتره مرتبط با رشته تون باشه که حداقل یه سابقه کاری حساب شه.

پ.ن۱: میخواستم اینم اضافه کنم تا حس کردی کسیو دوست داری نری بهش بگی ولی از اونجایی که خودم گفتم و نتیجه اش هم تا حالا خوب بوده روم نمیشه بگم:/

دانشگاه آزاددانشگاهزندگیمیخواهم زنده بمانم
یه روزی سرگرم کننده ترین داستان دنیا رو می‌نویسم!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید