<<معرفی کتاب در بهشت پنج نفر منتظرشما هستند>>
کتاب The Five PeopleYou Meet In Heaven اثر Mitch Albom نویسنده معروف امریکایی، در سال 2003 برای نخستین بار منتشر شد. کتاب اثری از نویسنده ای نامی ست که به سرعت در سراسر جهان، ترجمه شد. در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند ، روایت پیرمردی معلول به نام ادی است که آخرین روز زندگی دنیاییش ، نقطه شروع داستانی پرماجراست ؛ او در آخرین روز می کوشد جان کودکی را نجات دهد که به ناگاه ، خود به چنگال مرگ کشیده می شود.حوادث روز مرگ به ظاهر معمولی و ساده اما روایت پس از مرگ ، موضوعی ست که نویسنده روی آن توجه بیشتری نشان داده است.
میچ آلبوم، تلاش کرده تا مرگ را برخلاف تصور عامه ، نه تنها وحشتناک بلکه راهی برای یافتن پاسخ معماهایی بداند که مخاطب در تمام طول زندگی با آنها برخورد داشته است. تلاش نویسنده برای لمس و درک مرگ را می توان در دیگر آثارش همچون سه شنبه های با موری نیز مشاهده کرد. او کوشیده است تا در این کتاب ، پس از مرگ شخصیت اول روند رو به رشد و آگاهی روح پس از مرگ را به تصویر بکشد و این حس را به خوبی به خواننده منتقل کند. در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند، در حقیقت تلاشی ست از سوی نویسنده که هدفمند بودن اتفاقات و حوادث زندگی را تا حدودی به مخاطبین خود عرضه کند.پرداختن به مرگ ، این بار با احساسی جدید و جدای از ترس ، از سری ویژگی هایی است که هنگام خواندن کتاب ، آن را درمی یابید.
مرد ادی، فرمانده ی جنگ ، پدرو همسر ادی و دختربچه ای ناشناس، پنج نفری هستند که زندگی آنها خواسته یا ناخواسته ، مرتبط با زندگی شخصیت اول داستان بوده است. حال، با مرگ ادی پرده از زندگی هشتاد و سه سال دنیوی او کنار می رود؛مرگ در حقیقت فرصت مناسبی است تا رازهای زندگی اش بر او آشکار گردد.باور اینکه تمام طول زندگی انسانی بی مصرف بوده ، پس از مرگ از بین می رود و دلایل حوادثی مشخص می شود که به او اثبات کند هیچ چیز در جهان بیهوده و بی اساس نیست. چنانچه در قسمتی از کتاب می خوانیم:
"هیچ چیز تصادفی نیست.ما همه به هم وصلیم. نمی توانی یک زندگی را از زندگی دیگر جدا کنی،همان طور که نمی توانی نسیمی را از باد جدا کنی"
نویسنده تلاش کرده تا احساسات پیرمرد داستان و گاها اطرافیان او را به وضوح بیان کند تا خواننده درک صحیح تری از روایت قصه داشته باشد ؛ حس مسئولیت پذیری ادی به کار نه چندان خوشایندش ، حس طرد شدگی از سوی پدر،عشق به همسر و سرخوردگی از جراحتش ، تنها بخشی از حالات شخصیت اول داستان هستند که به خوبی به تصویر کشیده شده اند.مخاطب حین خواندن کتاب به خوبی می تواند زندگی پیرمردی را که اکثر عمرش در تنهایی و انزوا و به دور از شادی زندگی کرده ، در ذهن خود مجسم کند. تجربه انزوای ادی و سال ها کارکردن او در شهربازی ای که علاقه ای به آن ندارد،در طول متن بارها به مخاطب یاداوری می شود.داستان با قلمی روان به پیش می رود و حقایق پس از ملاقات هر نفر برای ادی برملا می شود. نویسنده گاها گریزی به زندگی دنیایی پس از مرگ ادی می زند که خواننده مهم ترین نتایجی که از آن بخش درمیابد ، تنهایی پیرمرد داستان است. روایت قصه به پیش می رود ، ادی اینک پس از مرگ حقایق زندگی اش را می فهمد و پاسخ سوال های بی جوابش را درمی یابد. حال پیرمرد آگاه از اتفاقات زندگی اش و خرسند از نجات کودکی است که جانش را به خاطر او از دست داده است؛حسی برآمده از آسودگی خیال.
"تا دخترکی که نجاتش داد ، بزرگ شود ، عاشق شود ، پیرشود و بمیرد. تا پنج نفر، با پنج خاطره ی برگزیده درجایی به نام جایگاه شعف ، منتظرش باشند تا سرانجام پاسخ پرسش هایش را بدهند که چرا زندگی کرد، و به خاطر چه زندگی کرد"
مهدیه احمدی