امروزه شاهد توسعه کسبوکارها با ایجاد نوآوریها و ارائه محصولات جدید در بازار هستیم. ارائه یک محصول خلاقانه رویای تمام مدیران در کسبوکار و برند خودشان است. خلاقیت، ایدهپردازیها، اختراعات شروع این مسیر طولانی است که در نهایت به معروفیت آن برند میرسد. اما تحقق این چشمانداز به سادگی ایدهپردازی و خیالبافی نیست. مشکل از آنجایی شروع میشود که مشتریان هیچ درکی از محصول جدید شما ندارند، برندهای قدیمی را ترجیح میدهند یا محصول شما در عین ناباوری ناشناخته میماند.
ورود به بازار برای ارائه محصول جدید کار دشواری است. این فعالیت به یک نقشه استراتژیک و چشمانداز روشن نیاز دارد. به عبارت دیگر نوآوری در محصول نیازمند نوآوری در کسبوکار است.درغیر اینصورت تنها چیزی که عایدتان میشود، ضرر و زیان ناشی از عدم فروش محصولاتتان است. در ادامه به بررسی گامهای خلاقیت تا ارائه محصول به بازار میپردازیم.
گام اول برای ارائه محصول جدید به بازار تعیین استراتژی است. پاسخ به این سوال که میخواهید از کدام استراتژی برای رسیدن به چشماندازتان استفاده کنید؟
عموما برای این منظور دو استراتژی مهم تمایز و رهبری هزینه پیشنهاد میشود. استراتژی تمایز به شما کمک میکند تا یک محصول متفاوت به بازار ارائه دهید که شما را از سایر رقبایتان متمایز کند. اما در استراتژی هزینه تمام تلاش شما باید برمبنای کم کردن قیمت نهایی محصول باشد؛ بهطوری که محصولی با کیفیت مشابه ولی ارزانتر ارائه کنید. درمواردی حتی بهتر است محصول با کیفیت بالاتر و قیمت پایینتر از محصولات موجود در بازار عرضه شود.
برای موفقیت در تعیین استراتژی که میتوان گفت مهمترین مرحله در ارائه محصول است، باید به شناسایی بازار و نیاز مشتری بپردازید. بهاین منظور میتوانید تیم تحقیق و توسعه تشکیل داده و نیازهای روز بازار، ذائقه مشتری، فعالیتهای رقبا و تحلیل محیط را با دقت بررسی کنید. نظرسنجی از مردم مختلف و دریافت نظرات و پیشنهادات تاثیر زیادی در موفقیت تحقیق و توسعه شما حاصل خواهد کرد. با این تجزیه و تحلیل خواهید توانست استراتژی موردنیازتان را بهخوبی انتخاب کرده و شروع به تولید محصول کنید.
با تعیین استراتژی و چشمانداز روشن برای جذب اسپانسر و سهامدار اقدام کنید. با قدرت و استحکام به معرفی ایده خود و توصیف چشمانداز محصول موردنظرتان بپردازید. بهتر است نمونه اولیهای از ایدهتان را پیادهسازی کنید و تفاوت محصول جدید شرکت و دلیل برتری آن نسبت به محصولات رقبا برای گرفتن شریک و سرمایهگذار توضیح دهید. با نظرسنجی کیفیت آن را مطابق انتظارات مشتری و نیازهای بازار بهبود بخشید و حتی شروع به بازاریابی و تبلیغات کنید. در این مرحله میتوانید بازار را آماده ارائه محصولاتتان کنید. با معرفی محصول و بیان ویژگیهای خاص و متمایز، مشتریان بالقوه خود را هیجانزده سازید.
یک نسخه از محصول اولیه را به افراد مشخصی بدهید و به نظرسنجی بپردازید. تا قبل از ارائه محصول اصلی به بازار مدام براساس نظرات و انتقادات کیفیت محصول را بهبود و ارتقا دهید. بستهبندی متفاوت و خاص، ارائه خدمات پس از فروش، گارانتی و ارتباطات موثر میتواند بهشدت روی ذهنیت مشتریان تاثیر بگذارد؛ پس از این مهم غافل نشوید.
طراحی وبسایت و ارائه اطلاعات و معرفی محصولات یا بهعبارت دیگر تولیدمحتوا و دیجیتال مارکتینگ بهترین راه برای تبلیغات در دنیای مدرن امروز است. محتوای مرغوب اعتبار برند شما را در بین مشتریان افزایش میدهد و تخصصتان را به رخ رقبا و مشتریان میکشد.
در گام بعدی، برای ارائه محصول میتوانید از یک بازار خاص و محدود شروع کرده و رفتهرفته با معروفیت برند باکیفیتتان بازار را توسعه دهید. ارائه محصول به بازار بهمنزله اتمام کارتان نیست. بعد از ارائه محصول جدید دوباره به نظرسنجی بپردازید، ارتباط خود را با مشتری حفظ کرده و از آنها تاثیر بپذیرید.
1- با نشان دادن نواقص و کمبودهای یک محصول میتوان در مخاطب ایجاد نیاز کرد. مثلا تولید شکلات با قند کمتر و با استفاده از مواد طبیعی شیرینکننده.
2- ارائه محصولات در بستهبندیهای تاثیرگذار و زیبا. مثلا عرضه شکلاتهای فندقی در بستهبندیهایی با شکل سنجاب. تغذیه موردعلاقه سنجاب، فندق است؛ ارائه شکلاتها یا خوراکیهای فندقی در این بستهبندی ذهنیت مخاطب را به سمت کیفیت خوب محصول هدایت میکند. به این شیوه، نورومارکتینگ میگویند.
3- تبلیغات توسط اینفلوئنسرها و افراد محبوب و معروف روی دنبالکنندگان آنان تاثیر مثبتی میگذارد.
4- ارائه اشانتیون، برگزاری قرعهکشی و دادن جوایز ارزنده به مشتریان وفادار.
5- طراحی یک شعار متناسب با کیفیت و کارکرد محصول. البته شعار نباید خیلی ایدهآلگرایانه باشد و باعث دلسردی مشتریان شود. به عنوان مثال شرکت تولیدکننده وینستون در آغاز فعالیتش شعاری طراحی کرد که هم معایب سیگار را در ذهن مخاطب تداعی میکرد و هم کیفیت برند خودش را نسبت به سایر برندها نشان میداد. مضمون این شعار این بود: «سیگار نکشید؛ حتی وینستون». اینگونه شعارها باعث جذب اعتماد مشتریها میشوند.