رومینا بختیاری
رومینا بختیاری
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

هنر جنگ دانشگاه سوهانک

آشنایی با دفاع مقدس

استاد علی اکبر حسنوند

دوشنبه ساعت ۷:۳۰ صبح

موضوع تحقیق :

تحلیل فیلم ماجرای نیمروز و رد خون(ماجرای نیمروز۲)

گرد آورنده : رومینا بختیاری

نویسنده و کارگردان : محمدحسین مهدویان

تهیه کننده : سید محمود رضوی

بازیگران :

هادی کاظمی

جواد عزتی

محسن کیایی

بهنوش طباطبایی

هستی مهدوی فر

حسین مهری

مهرداد صدیقیان

احمد مهرانفر

محمد عسگری و ...

داستان و سوژه این فیلم مهدویان حساسیت برانگیز تر و پرداخت به آن سخت تر از کار های قبلی او است.

داستان فیلم ماجرای نیمروز از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و با خواندن بیانیه ی مجاهدین خلق شروع می‌شود که خواستار حضور در ساختار قدرت هستند و تهدید به حملات مسلحانه می‌کنند. همین که قصه از این تاریخ شروع می‌شود نشان دهنده ی هوش مهدویان است . نکته ی مثبت دوم این است که مهدویان داستان را از زاویه دید ماموران اطلاعات نشان می‌دهد.

(سازمان تروریستی مجاهدین خلق)

در ۱۵ شهریور ۱۳۴۴ توسط :

محمد حنیف نژاد

سعید محسن

علی اصغر بدیع زادگان

محمود عسگری زاده

رسول مشکین فام

احمد رضایی

و رهبران : مسعود رجوی و مریم رجوی بنیانگذاری شد.

( ماجرای نیمروز ) جدا از اینکه بهترین فیلم تاریخ سیاسی سینمای ایران است ، چه از نظر قصه پردازی و چه ساختار، یک درام جاسوسی درجه یک است .

نیرو های امنیتی نقاط دید متفاوت هستند. یکی معتقد به حمله ، آن یکی طرفدار مدارا ، یکی بسیار مشکوک و جستجو گر ، آن یکی همه نیرو های اطرافش اعتماد کامل دارد . همه این کاراکتر ها ولی هدف مشخصی دارند: خنثی کردن حمله های منافقین که در بیانیه ای تهدید کرده اند دولت را تا تاریخ مشخصی سرنگون خواهند کرد اما رویکردشان نسبت به این ماجرا متفاوت است .در نهایت ولی خیلی ظریف اشاره می‌شود که کاراکتر جواد عزتی که بسیار کم حرف است و سرش به کار خودش است و دائم دیگران را زیر نظر دارد و بیشتر از بقیه حق داشته و هوشیارتر بوده است .

سکانس های آخر فیلم آن‌قدر خوب کارگردانی شده است که فقط باید کارگردانی مهدویان در میزانسن ها ، شبیه سازی صحنه به دهه ۶۰ ، آن حس تعلیق ترسناک و بازی گرفتن از بازیگران را ستایش کرد .این مورد آخری جزو نقاط مهم فیلم است . کمااینکه بازی درخشان هادی حجازی فر در نقش چیریکی که به زور وارد عملیات شده و دلش می‌خواهد زودتر به میدان جنگ برگردد نشان می‌دهد که او چه بازیگر فوق العاده ای است .

در تیم همیشگی مهدویان باید به مدیر فیلمبرداری و تدوینگرش هم اشاره کرد که اولی قاب بندی و رنگ و نور فوق العاده ای به کار می‌دهد که کاملا یادآور تصاویر دهه ۶۰ است و دومی با کات های به موقع سکانس ها ریتم خوبی به فیلم بخشیده است و آن را تبدیل به یک فیلم جاسوسی پلیسی جذاب و هیجان انگیز کرده است .

و اما فیلم رد خون (ماجرای نیمروز ۲) که ماجراهایش پس از اتفاقات قسمت قبل رخ می‌دهند .

(اطلاعات مرصاد):

عملیات مرصاد یا فروغ جاویدان ، چند روز بعد از پذیرش قطعنامه آتش بس از سوی ایران آغاز شد . این عملیات ، سومین عملیات از سری عملیات های سه گانه گروه مجاهدین خلق بود . دو عملیات قبلی آفتاب و چلچراغ نام داشتند . عملیات مرصاد از نظر تدارکات و نیروهایی که در آن شرکت داشتند از دو عملیات قبلی بسیار گسترده تر بود. این عملیات که تنها از زمین صورت گرفت برای نفوذ به خاک ایران و رسیدن به تهران ظرف ۴۸ ساعت صورت گرفت . مجاهدین خلق در این مدت مناطق قصر شیرین و سر پل ذهاب ، کرند غرب و اسلام آباد غرب را تصرف کردند و تا تنگه چارزبر نزدیکی کرمانشاه نفوذ کردند ولی در همین نقطه زمین گیر شدند . رهبری این عملیات بر عهده عباس زریباف بود . این عملیات با دخالت نیرو های ایران با فرماندهی شهید صیاد شیرازی ناکام ماند و عباس زریباف کشته شد .

در صدر فیلم صادق (جواد عزتی) رو میبینیم که به عنوان یک فرد متعهد به مخاطب معرفی می‌شود. زیرا صادق در حال بازرسی تابوت های شهدا است در حالیکه خانواده های شهدا هم در محل حضور دارند . که او به یکی از تابوت ها مشکوک می‌شود و شروع به شکستن آن می‌کند. این نشان می‌دهد که صادق در کار خود جدی است و ملایمتی در کار او نیست .

و اما نقش سیما (بهنوش طباطبایی) نقشی درخشان است که بیننده را به سمت و سوی دیگری هدایت می‌کند: ارتش عراق برخی از اسرای خود را به مجاهدین خلق تحویل می‌دهد تا از آن ها به نفع خود استفاده کنند . سیما هم جزئی از همین اسیران است . افشین ( محسن کیایی) فکر می‌کند که سیما اسیر شده است و داستان آن ها زنانی آغاز می‌شود که افشین تصادفی عکس او را می‌بیند.

با تفاصیر بالا می‌توان نتیجه گرفت که گروه مجاهدین خلق با شست و شوی مغزی افراد ، حیله ها و افکار کثیف خود را به انجام می‌رساندند.

و اگر به عنوان یک مخاطب و یا بیننده فیلم از این فیلم انتفادی بکنم باید بگویم که این فیلم کاراکتر های زیادی داشت و کارگردان نتوانست به درستی داستان هر کاراکتر را به خوبی شرح سازد .

پایان .

مجاهدین خلقماجرای نیمروزفیلمنقد فیلم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید