ایرانِ من
سرزمینِ دلاورمردان کهن
سرزمینِ غیور مردان قداعلم
سرزمینِ جوانمردان رادمرد
سرزمینِ پهلوانان فیلافکن
سرزمینِ مادری من
چهشد آن عظمتوشکوه تو
چهشد آن دریای بیکران تو
چهشد آن رودهای پرخروش تو
چهشد آن کوههای پرغرورتو
چهشد آن دشتهای پرفرازتو
چهشد ای ایرانم بر تو!؟
چهشد آن ایرانم که ویرانهام شد!
چهشد آن خاکی که برایش جنگیدن!
رشادتهای بی حاصل
چهشد آن خاکی که مادران کشورم
بر سرش گریستن!
چهشد که خاکش را فروختن!؟
خاکی که خون اجدادمان پای آن ریخته
خاکی که درآن غرورمان ریشه کرده
چهشد که آن غرور را به تاراج گذاشتن
چه برسر ایرانمان اوردهاند
حال
با نگاهی تلخوافسرده
به جنگلهای پژمرده
به دلهای آزرده
به بغضهای رمیده
و به نابسامانیت مینگرم
و سوگوار تمام روزهای جلالت میشوم
و تنم را برای وطنم فدا خواهم کرد
اما دیگر ابر ظلمت چیره شده بر خاکم
بر سرزمینم بر ایرانم
و قسم به ان همه شکوه و غرور از دست رفته
دیگر نظارگر طلوعی نخواهیم بود...
ریشهدار?