احتمالا برای خیلیهامون پیش اومده که یه روز شرایط طور خاصی پیش رفته باشه و مجبور شده باشیم کفش و لباسی رو بپوشیم که خیلی موردعلاقهمون نیست و احتمالا دلیلش هم نو نبودنش بوده. توی همچین شرایطی وقتی جای شلوغی بریم، دائما این فکر توی سرمون میچرخه که الان مردم دارن بهم نگاه میکنن و فکر میکنن یه آدم بدلباس و ژندهپوشم که پول نداره لباس خوب بخره.
ولی چرا همچین فکرهایی به سرمون میزنه؟ چرا ما از پول نداشتن خجالت میکشیم؟ چی باعث شده به همچین نقطهای برسیم که پولدارها بهخاطر ثروتشون اعتمادبهنفس بالایی داشته باشن و فقرا بهخاطر نداشتن ثروت، حتی روی ابراز کردن حرفهای منطقیشون رو هم نداشته باشن؟
اگه این سوالات در ذهن شما هم وجود داره، توصیه میکنم حتما اضطراب موقعیت رو بخونید.
این کتاب مجموعا دو بخش داره: علل و راه حلها. در بخش اول با ریشههای تاریخی تفاوت جایگاهها آشنا میشیم و در بخش دوم راه حلهای این تبعیضها رو از دیدگاهها و زوایای مختلف میخونیم، این که چطور برای مبارزه با این تفاوتهای جایگاه مبارزه شده.
آقای دوباتن در این کتاب دست خواننده رو میگیره و میبره به کوچهپسکوچههای تاریخ و ادبیات و هنر و سیاسیت و دین. آثار ادبی و هنری متفاوتی در این کتاب نام برده و نشون داده شدن؛ از رمانهای تولستوی و جین آستن گرفته تا افسانهی ادیپ و نقاشیهایی که با مهارت تمام جایگاههای اجتماعی رو به چالش کشیدن. در این کوچهپسکوچهها ما میبینیم که جین آستن قهرمان داستانش که یه دختر فقیره رو در یه خونهی اعیانی بزرگ قرار میده که همیشه بهخاطر فقر خونوادهش طعنههایی میشنوه و هیچکس اون رو با خودش برابر نمیبینه، چون اون فقط یه دختر فقیره، نه دختر فلان مسئول! ولی نقطهی عطف داستان جاییه که معیارهای ارزش عوض میشن، دیگه پول افرادی که بویی از رفتارهای درست نبردن اهمیتی نداره، تنها چیزی که مهم و کمککننده هست انسانیت و شخصیت خوب دختر فقیریه که در محیطی زندگی میکنه که بهش تعلق نداره!
میشه گفت تمام این کتاب هم به بررسی ارزشهای مختلف میپردازه. این ارزشها در طول زمان بنا به نیاز موقعیت یا جهت علاقهی مردم تغییر کردن و چیزی که ما امروزه میبینیم، پوله که از دید خیلی از افراد داشتنش مایهی مباهات و شخصیت والا و نداشتنش مایهی خجالت و سرافکندگیه.
آقای دوباتن با مهارت تمام، گزینههای مختلف رو مورد بررسی قرار دادن و با شیب خیلی مناسبی خواننده رو به هدف میرسونن.
من نسخهی الکترونیکی این کتاب رو بخاطر چالش کتابخوانی طاقچه خوندم و یکی از چیزهایی که در طول خوندنش شدیدا خودم رو نیازمندش میدیدم، این بود که حتما نسخهی چاپی رو هم تهیه کنم و مثل کتابهای درسیم زیر نکات مهمش خط بکشم و حتی به برنامهی مرور درسیم واردش کنم، چون این کتاب بهطرز عجیبی آموزنده هست و مسائل رو ریشهای بررسی میکنه و فقط جنبهی فلسفی نداره، ما چیزهایی هم درمورد تاریخ و فرهنگهای جهان یاد میگیریم؛ از قبایلی که برتری آدمهاشون به شکار یوزپلنگ بود و سرخپوستهایی که بهتدریج براشون نیازسازی شد تا در ازای خدمت کردن به تازهواردهای سرزمینشون چیزهایی رو دریافت کنن که هیچ نیاز واقعی بهشون نداشتن، تا زمانی که مارکس و روسو نظریاتشون رو ارائه دادن. همچنین در بخشهای مختلف کتاب تصویر نقاشیهایی قرار داده شده که طعنهی مستقیم یا غیرمستقیمی به معیارهای جایگاه اجتماعی افراد میزنن و واقعا شاهکارن. به نظرم هرکسی که دغدغهی فردی و یا اجتماعی داره باید این کتاب رو بخونه چون خیلی به تصحیح نوع دیدمون به دنیا کمک میکنه.