تصور کنید صبح توی راه مدرسه، دانشگاه یا محل کارتون با گربهای مواجه بشید که داره تابلوی راهنمایی رانندگی رو میخونه؛ ده متر جلوتر یه مرد با ریش خیلی بلند و ردای بلند عجیب و غریبش پاتون رو لگد کنه و جای عذرخواهی بهتون بگه "امروز خیلی روز خوبیه ماگل! بهت تبریک میگم!"
بعد وقتی دارید به این فکر میکنید که اصلا ماگل چی هست؟ متوجه جغدهایی بشید که دارن تو روز روشن تو آسمون پرواز میکنن.
ولی میدونید چی میتونه این شگفتیها رو به نهایت برسونه؟ این که هی اسم هری پاتر رو از دهن جمعیت عجیب و غریبی که واسه خودشون جشن گرفتن بشنوید و با خودتون بگید قطعا منظورش به پسر پاتر خودمون نیست!
درست حدس زدید.. این اتفاقی بود که برای یکی از آشناهای خانوادهی پاتر، یا بهعبارتی شوهرخالهی هری افتاد. آقای درزلی و خونوادهش هیچ میونهای با دنیای جادو نداشتن و همیشه فامیل بودن با خونوادهی پاتر رو کتمان میکردن، ولی روزگار چیز دیگهای براشون رقم زده بود. خونوادهی درزلی خوابش رو هم نمیدیدن که وقتی صبح از خواب بیدار میشن و در خونه رو باز میکنن با سبدی مواجه شن که هری کوچولو آروم داخلش خوابیده و کنارش نامهایه که ازشون درخواست میکنه این بچه رو مثل پسر خودشون بزرگ کنن.
ولی آیا اونا این کار رو میکنن؟ تقریبا.. یعنی بزرگش میکنن ولی دقیقا خلاف طوری که با پسرشون برخورد میکنن! هرچند هری چند سال سخت رو پیش این خونواده سپری میکنه، ولی سرنوشت اتفاقات خوبی براش رقم میزنه و بالاخره وارد دنیایی میشه که بهش تعلق داره و این مجموعه کتاب، این دنیا رو به زیباترین شکل ممکن برای ما توصیف میکنه.
مجموعهی هری پاتر پر از خلاقیت و اتفاقات غیرقابل پیشبینیه. از سبک زندگی آدما تا اسم و ویژگیهای حیوونایی که توی داستان وجود دارن و حتی عناوین درسی مدرسه و ورزشهای خاص دنیای جادوگرها.
دنیایی که خانم رولینگ با دیدن یه قطار در حال حرکت توی ذهنش ساخته و بهش پر و بال داده تا شده یه مجموعهی ۷ جلدی، اونقدر جذابه که من بشخصه هنوزم که هنوزه منتظر جغدیام که نامهی دعوتم به هاگوارتز رو برام بیاره.
یه نکتهای هم که باید بهش اشاره کنم اینه که اگه فیلمها رو دیدید فکر نکنید همون خوبه و از کتابها بهتره... نه! همیشه فیلمها خیلی از اتفاقات کتابها و حالات شخصیتها رو نشون نمیدن و خیلی چیزها حذف میشن، به همین خاطر فیلمها اصلا به پای کتابها نمیرسن مخصوصا این که خیلی از توصیفاتی که توی کتاب شده، مثل حالت راهپلههای مدرسهی هاگوارتز، اصلا توی فیلم نشون داده نشدن ولی همونا هم داستانهای خاص خودشون رو دارن که باعث جذابیت بیشتر داستان میشه.
در نتیجه، کتابها رو در اولویت قرار بدید و بین ترجمهها (نشر تندیس و پرتقال) به نظرم پرتقال رو انتخاب کنید چون ترجمه از نسخهی جدیدتری نسبت به نشر تندیس ترجمه شده و جزئیات جذابی به داستان اضافه شده و از طرفی هم اسامی و اصطلاحات درست و دقیق ترجمه شدن. البته من خودم نسخهی نشر تندیس رو بهصورت صوتی شنیدم و از ترجمهی خلاقانهی اصطلاحات حسابی لذت بردم. لینک جلد اول هردو انتشارات رو هم قرار دادم که خودتون انتخاب کنید.