۶- سیاست سال۱۴۰۱: ما در موضع قدرتیم؛ زمستان اروپا سخت و سرد است. با توقف گاز روسیه، در تابستان مذاکره نمیکنیم تا در پاییز امتیاز بیشتری بگیریم و گاز به اروپا بفروشیم.
پیاز: زمستان در اروپا گرمتر از همیشه بود و با برنامهریزی سریع به منابع دیگری مانند LNG آمریکا و قطر روی آورد و نیازش را تأمین کرد!
کتک: اعتراضات و التهابات ۱۴۰۱ رخ داد، اروپا دیگر تمایلی به مذاکره در پاییز نشان نداد!
پول: کمبود گاز در داخل کشور، زمستان سختی برای مردم ایران رقم زد و به تعطیلی صنایع و افزایش تورم منجر شد. نه گازی به اروپا فروخته شد و نه امتیازی گرفته شد. تحریمها باقی ماندند در حالیکه فرصتهای اقتصادی از دست رفتند.
۵- سیاست سال۹۷: نه مذاکره میکنیم و نه جنگ میشود، جمهوری اسلامی هرقدر بخواهد نفت خواهد فروخت.
پیاز: تحریم تشدید شد و صادرات نفت تقریبا به صفر رسید! تورم افزایش یافت و زندگی مردم دشوارتر شد. سرمایهگذاری خارجی تقریباً متوقف شد و نخبگان بیشتری کشور را ترک کردند.
کتک: تشدید فشارهای اقتصادی به اعتراضات ۹۸ منجر شد و در حالیکه ایران در به در دنبال مذاکره بود، فرصتهای مذاکره بواسطه ناآرامیها یکی پس از دیگری از دست رفت.
پول: نفت نخریدند، مذاکره هم خواستیم اما نکردند، سال۱۴۰۳ جنگ هم شد و برای اولین بار پس از جنگ ۸ساله کشور متخاصم به داخل ایران تجاوز کرد.
۴- سیاست سال۸۴: تحریم نعمت است و باعث پیشرفت کشور میشود؛ هستهای حق مسلم ماست و برای تولید برق نیازش داریم پس برایش مذاکره نمیکنیم. تحریم اصلا نمندی؟
پیاز: اقتصاد کشور به رکود عمیق رسید. تجارت ایران محدود شد و حتی در تأمین کالاهای اساسی دچار مشکل شدیم. تحریمهای بانکی و مالی، تبادلات را فلج کرد.
کتک: صنایع کلیدی کشور به دلیل تحریمها با کمبود تجهیزات و فناوری مواجه شدند. تورم افسار گسیخته و کاهش ارزش پول ملی زندگی مردم را دشوار کرد. پس از ۸سال معلوم شد تحریم نعمت و موجب پیش رفت نبوده و کشور را از مسیر توسعه خارج کرده، پس به فکر مذاکره برای هستهای افتادند.
پول: هستهای محدود شد، حتی به تولید برق آنچنانی هم نرسید. مذاکره هم برایش انجام شد و توافق شد اما مشکلات تحریمی برطرف نشد زیرا طی ۱۰سال، ساختار تحریمها خیلی پیشرفته شده بود!
۳- سیاست سال۶۶: جنگ نفتکشها؛ اگر خلیج فارس را ناامن کنیم، دنیا مجبور به پذیرش خواستههای ما میشود پس حملات به نفتکش ها و مین گذاری خلیج فارس شدت گرفت.
پیاز: یک کشتی آمریکایی با برخود به مین دریایی آسیب نه چندان جدی دید. آمریکا با عملیات آخوندک در سال۶۷، پاسخی به حملات ایران داد که طی آن زیرساختهای دریایی ایران از جمله سکوی نفتی سلمان را هدف قرار دادند.
کتک: علاوه بر تخریب چندین سکوی نفتی، تعدادی از کشتیها و ناوچههای ایرانی، از جمله ناوچه سهند، غرق شدند و تعدادی از نیروهای نظامی کشور جان باختند. این عملیات نه تنها قدرت نظامی دریایی ایران را تضعیف کرد، بلکه صادرات نفت ایران را بیش از پیش مختل ساخت.
پول: نه دنیا خواستههای ایران را پذیرفت و نه سیاست ناامن کردن خلیج فارس به نتیجه رسید. در نهایت، جنگ با پذیرش قطعنامه۵۹۸ پایان یافت، اما اقتصاد کشور خسارات جبرانناپذیری دید و زیرساختهای نفتی و نظامی تخریب شدند، بدون آنکه هیچ امتیاز مهمی به ایران داده شود.
۲- سیاست سال۶۱: ادامه جنگ با عراق پس از فتح خرمشهر، با هدف فتح عراق، سپس رسیدن به قدس از راه کربلا و رفع فتنه از کل عالم.
پیاز: کشورهای عربی به عراق ۵۰میلیارد دلار کمک نظامی کردند. عراق با پشتیبانی شوروی و اعراب به پیروزیهایی رسید، و بسیاری از بهترین جوانان کشور جان خود را از دست دادند.
کتک: اقتصاد کشور چنان تحت فشار قرار گرفت که نه تنها رشد اقتصادی منفی شد، بلکه حتی توان مالی برای ادامه جنگ از دست رفت.
پول: نه راه کربلا و نه قدس باز نشد. قطعنامه پس از گذشت یک سال از تصویب آن در شورای امنیت و پس از شکستهای سنگین و مداخله مستقیم آمریکا در جنگ در سال۶۷ پذیرفته شد.
۱- سیاست سال۵۸: دستور به بقای دانشجویان در سفارت آمریکا، پس از تسخیر آن، به هدف بازگرداندن شاه و اموال بلوکهشده، ملقب به انقلاب دوم و بزرگتر، که اگر نیمی از جمعیت ایران برای آن کشته شود میارزد.
پیاز: شاه برگردانده نشد.
کتک: اموال بلوکهشده بهعنوان غرامت به گروگانها داده شد.
پول: گروگانها بدون هیچ امتیازی آزاد شدند! اما هزینه ماجرا هنوز ادامه دارد؛ هر سال از اموال ایران در آمریکا غرامت برداشته میشود، و روسای جمهور آمریکا، چه دموکرات چه جمهوریخواه، خاطره گروگانگیری را در افکار عمومی آمریکا دلیلی برای نشان دادن سختگیری علیه ایران میدانند!