▪️مصطفی فقیهی
۱. مردم در سال ۸۴، #هاشمیرفسنجانی را «عینِ حاکمیت» و یکی از عواملِ اوضاعِ وقت میپنداشتند
و چنین شد که #احمدینژادِ ناشناخته، نماد «نه» به وضعِ موجود شد و نشانی از #تغییر و پوستاندازیِ مدیران. پس بخشی قابل توجه از آراء طبقهی متوسط و حتی بخشی از سبدِ رأیِ خاکسنری را هم از آنِ خود کرد.
۲. در انتخابات ۱۴۰۳، #جلیلی در نگاهِ عمومِ مردم، به عنوان «تئوریسینِ تحریمهای دو دههی اخیر» شناسایی شده که خود، اساساً #عامل_وضع_موجود است و حتی به این رویهی ناصواب خود، علناً افتخار میکند.
۳. #پزشکیانِ کمتر شناختهشده در نگاه مردم، مدیری صادق و متفاوت است و #نماد_تغییر و اعتراض به همهی جوانبِ وضع موجود.
او در این یکهفته، فرصت کافی دارد تا قشرِ خاکستریِ حساسشده به خطرِ «جلیلی» را به میدان آورده و کار را تمام کند.
۴. از طرفی، دولتِ مستقر در سال ۸۴، دولت #خاتمی بود که از هاشمی حمایت کرده بود
اما در ۱۴۰۳، دولت مستقر، دولت #رییسی است که همهی عواملِ آن، به حمایت از جلیلی برخاستهاند.
۵. در سال ۸۴، ۷ کاندیدا در صحنه حضور داشتند که ۵ کاندیدا، آرائی بسیار نزدیک به یکدیگر داشتند، اما در انتخابات ۱۴۰۳، ۶ کاندیدا حضور داشتند که ۲ کاندیدا به سود کاندیدای اصلی خود کنار رفتند و با این همه، اصلِ نزاع میان ۲ کاندیدا بود و نه حتی همهی ۴ کاندیدای نهایی.
۶. اما علت ریزش ۳ درصدیِ آراء دور دومِ ۸۴ نسبت به دور اول چه بود؟
پاسخ ساده است: آراء قومیتی به حداقل رسید.
#کروبی به عنوان کاندیدای قومیتی استان لرستان
قالیباف به عنوان کاندیدای قومیتی خراسان
مهرعلیزاده به عنوان کاندیدای قومیتی مناطق ترکنشین، هر سه در دور اول شکست خوردند و دور دوم، «قومیتگراها» کاندیدایی نداشتند. همین!
پینوشت: پس قیاس دور دوم انتخابات ۸۴ با ۱۴۰۳، از ریشه «غلط» است.