تو خودِ اون لحظه که نه ؛ ولی زمان که میگذره ، برام روشن میشه که یه انتخاب هایی ، یه رفتارهایی و یه اتفاقایی رو " منِ تنها " رقم نزدم !! اصلا می بینم ؛ اونی که با چیزی که همش فوبیاشو داشت ، جنگید !! اونی که چیزی که انتظارشو می کشید ، پس زد !! اونی که وقتی که فکر میکرد از پا میفته ، محکم تر از هرزمانی ایستاد !! اونی که به چیزی علاقه مند شد که تا ۱۹ سالگی ازش متنفر بود !! اونی که چیزی که با دست خودش ساخته بود رو خراب کرد ، من نبودم !! یه نیروی بالاتری درکار بوده ، یه انرژیِ قوی تر ؛ که در عین اختیارِ من ، داره زندگیم و اتفاقاتش رو به یه سمتی رهنمون میکنه که مال من راضیه مناسب تره !! به همون سمتی که باعث میشه برم بچپم تو اون قطعه پازلی که سهم من از این دنیا و کره ی خاکیه !! و من معتقدم که اون نیرو جز نگاه خدا و دعای خیر بقیه نیست !! که باعث میشه رفتاری از من سر بزنه که از من بعید بوده ، تو مخیله ام نمی گنجیده ولی خیر و صلاح من توشه !! . . . حتی اگه من نفهمم و حواسم نباشه ، این یقین با من هر روز بیشتر جون میگیره که یه روزهایی من آفم و این خداست که به جایِ من قدم برمیداره و من از این رفیق شفیق که گاهی جای من شیفت وامیسته ، تصمیم میگیره و اوردر می نویسه بی نهایت مطمئنم و به حکمت و خردش اعتماد دارم ^^ آره خلاصه که این بنده ی غرغروت عاشقته♥️ #برای_تو #یا_من_علی_فی_دنوه