ویرگول
ورودثبت نام
S.amirali
S.amirali
S.amirali
S.amirali
خواندن ۴ دقیقه·۵ ماه پیش

فیلم پرتقال کوکی در برابر کتاب 1984

دست یاری نرسان!
دست یاری نرسان!

استنلی کوبریک مقابل جورج اورول

یادداشت تطبیقی ((فیلم پرتقال کوکی در برابر کتاب هزار و نهصد و هشتاد و چهار))

نوشته سیدامیرعلی خطیبی

*** ***

نمی­دانم در خصوص مطلبی که می­نویسم چقدر گفته شده و نوشته شده است، از طرفی تجربه من از خواندن کتاب 1984 و دیدن فیلم پرتقال کوکی به چند سال قبل برمی­گردد و اخیرا به بازخوانی و بازبینی آن­ها نپرداخته ­ام چرا که مواجه شدن با این دو اثر توان زیادی می­خواهد و از طرف دیگر سراغ خلاصه اینترنتی از هیچکدام نرفته ­ام تا درگیر جزئیات نباشم و براساس حافظه به کلیتی بپردازم که قصد بیانش را دارم. هر کم و کاست یا ایرادی بود به مرتبه دانش و معرفت خودتان مرا عفو کنید.

اورول و کوبریک آثار مذکورشان را قبل از تاریخ 1984 میلادی منتشر ساختند؛ کتاب در تاریخ 1949 منتشر شد و فیلم سال 1971. فیلم خود براساس یک کتاب دیگر ساخته شده است. اما چه چیزی این دو اثر را به هم مرتبط می­کند و روبروی هم قرار می­دهد؟ پرتقال کوکی به مثابه آینه در مقابل هزار و نهصد و هشتاد و چهار می­ ایستد و آن را نه تنها نشان می­دهد بلکه به نوعی معکوس می­کند. اما چگونه؟

در کتاب 1984 ما با جامعه­ ای روبرو هستیم که منظم و پیشرفته است و شکی در آن نیست، اما این نظم انسان ­ها را همانند بردگان تحت کنترل خود گرفته و همه چیز آن­ها را، حتی افکارشان را، کنترل می­کند. جامعه در اینجا آنتاگونیستی است در مقابل شخصیت اصلی، مثبت و پروتاگونیست. شخصیت اصلی قصد دور زدن این چهارچوب را دارد، تلاش دارد تا دست کم دنیای خودش را متحول کند، از طریق آشنایی و رابطه با یک زن، و در ادامه گام­ های بیشتری برمی­دارد. مخاطب اینجا همراه با شخصیت اصلی است و در مقابل جامعه قرار می­گیرد. از عشق و شور آن­ها به وجد می­ آید و از اسارت و شکنجه آن­ها آسیب می­بیند. مخاطب بدون شک طرف شخصیت اصلی را می­گیرد در مقابل این جامعه خشن، بی­ روح و بی­رحم که چشمان تیزی دارد.

در فیلم پرتقال کوکی اما خلاف این رخ می­دهد. شخصیت اصلی فیلم دشمن جامعه و همچنین دشمن مخاطب است. او و همراهانش از ابتدای فیلم در محیطی که جایگاه زن در نگاه آن­ها را مشخص می­کند قرار دارند. در ادامه ما با تجاوزها، زورگویی به فقرا، دعواها و ضرب و شتم ­ها مواجه می­شویم که همگی توسط شخصیت اصلی پرتقال کوکی و همراهانش انجام می­شود. او حتی مقابل یاران خودش می ­ایستد و آنان را مجروح می­کند.

مخاطب قطعا از جامعه درون این فیلم عصبانی است اما نه به خاطر استبداد شدید و کنترل انسان ­ها، که در ادامه حتی در آزمایش این مورد هم شکست می­خورد، بلکه به خاطر سستی و ناتوانی جامعه در کنترل و نابودی شرارت و حفاظت از شهروندان بی­گناه.

گرچه در هردو فیلم به واسطه روایت اول شخص نزدیکی با افکار و جهان بینی شخصیت­ های اصلی و همدلی با آنان میسر می­شود اما در کتاب 1984 ما با موفقیت­ های قهرمان­مان خوشحال می­شویم و در نهایت از شکست و خودباختگی او سرشکسته و غمگین و حتی عصبانی می­شویم، که چرا در آخر داستان یک بازنده است. ولی در فیلم پرتقال کوکی ما با هر عمل شخصیت اصلی میزان تنفرمان از او بیشتر شده و حتی پس از برنامه بازپروری او به سختی می­توانیم برایش دلسوزی کنیم؛ چه بسی خواهان انتقام گیری دشمنان دیرینه ­اش باشیم.

در پایان بندی هر دو اثر برای کارکترهای اصلی تحولی رخ می­دهد: در پایان کتاب جامعه پیروز شده و شخصیت اصلی از تمام عقاید شخصی­ اش دست کشیده و به راستی هم­رنگ جماعت می­شود. در پایان فیلم شخصیت اصلی به خاطر رسوایی دولت به جایگاه خوبی می­رسد اما مسئله اینجاست که برنامه بازپروری او کاملا شکست خورده و او درست مثل ابتدای فیلم می­شود و از این پیروزی خوشحال است، پایانی که گویا با پایان کتاب مرجع فیلم متفاوت است و این خود اختلافی دیگر بین دو اثر با فضای آینده­ نگر و شخصیت­ هایی خلاف عرف جامعه خویش است. شکست تمام عیار شخصیت اصلی در 1984 که حتی منجر به از دست رفتن افکار انقلابی و حس او نسبت به شریک سابقش می­شود، در پایان پرتقال کوکی سینمایی یک پیروزی کامل برای کارکتر اول است که به دستاورد مالی خوبی ختم شده و مجدد توانایی پاسخگویی به شهوت­ هایش را دارد.

در هرصورت در پایان این دو اثر مخاطب بازنده است، چرا که در هزار و نهصد و هشتاد و چهار تمام رویاهایش بر باد می­ رود و در پرتقال کوکی سرانجام شیطان پیروز می­شود، با این تفاوت که بر خلاف اثر اورول شیطان جامعه و حکومت آن نیست بلکه یکی از شهروندانی است که در آن زندگی می­کند و گرچه در ظاهر تفاوتی با دیگران ندارد، اما پشت آن پوسته خالی هیولایی است که منتظر شکار بعدی خود نشسته است. اگر 1984 به این می­پردازد که چطور یک سیستم می­تواند به ما جهت بدهد تا آن طور که می­خواهد زندگی، احساس و فکر کنیم، پرتقال کوکی نشان می­دهد که اگر جایی از این سیستم یک نقطه کور ایجاد شود و یک سلول معیوب و مخرب سرطانی رشد کند، چطور می­تواند به آسانی قربانی بگیرد و یک فاجعه مرگبار اما متفاوت از فاجعه قبلی را ایجاد کند.

پایان

1984یادداشتسینماکتابفیلم
۶
۶
S.amirali
S.amirali
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید