
استنلی کوبریک مقابل جورج اورول
یادداشت تطبیقی ((فیلم پرتقال کوکی در برابر کتاب هزار و نهصد و هشتاد و چهار))
نوشته سیدامیرعلی خطیبی
*** ***
نمیدانم در خصوص مطلبی که مینویسم چقدر گفته شده و نوشته شده است، از طرفی تجربه من از خواندن کتاب 1984 و دیدن فیلم پرتقال کوکی به چند سال قبل برمیگردد و اخیرا به بازخوانی و بازبینی آنها نپرداخته ام چرا که مواجه شدن با این دو اثر توان زیادی میخواهد و از طرف دیگر سراغ خلاصه اینترنتی از هیچکدام نرفته ام تا درگیر جزئیات نباشم و براساس حافظه به کلیتی بپردازم که قصد بیانش را دارم. هر کم و کاست یا ایرادی بود به مرتبه دانش و معرفت خودتان مرا عفو کنید.
اورول و کوبریک آثار مذکورشان را قبل از تاریخ 1984 میلادی منتشر ساختند؛ کتاب در تاریخ 1949 منتشر شد و فیلم سال 1971. فیلم خود براساس یک کتاب دیگر ساخته شده است. اما چه چیزی این دو اثر را به هم مرتبط میکند و روبروی هم قرار میدهد؟ پرتقال کوکی به مثابه آینه در مقابل هزار و نهصد و هشتاد و چهار می ایستد و آن را نه تنها نشان میدهد بلکه به نوعی معکوس میکند. اما چگونه؟
در کتاب 1984 ما با جامعه ای روبرو هستیم که منظم و پیشرفته است و شکی در آن نیست، اما این نظم انسان ها را همانند بردگان تحت کنترل خود گرفته و همه چیز آنها را، حتی افکارشان را، کنترل میکند. جامعه در اینجا آنتاگونیستی است در مقابل شخصیت اصلی، مثبت و پروتاگونیست. شخصیت اصلی قصد دور زدن این چهارچوب را دارد، تلاش دارد تا دست کم دنیای خودش را متحول کند، از طریق آشنایی و رابطه با یک زن، و در ادامه گام های بیشتری برمیدارد. مخاطب اینجا همراه با شخصیت اصلی است و در مقابل جامعه قرار میگیرد. از عشق و شور آنها به وجد می آید و از اسارت و شکنجه آنها آسیب میبیند. مخاطب بدون شک طرف شخصیت اصلی را میگیرد در مقابل این جامعه خشن، بی روح و بیرحم که چشمان تیزی دارد.
در فیلم پرتقال کوکی اما خلاف این رخ میدهد. شخصیت اصلی فیلم دشمن جامعه و همچنین دشمن مخاطب است. او و همراهانش از ابتدای فیلم در محیطی که جایگاه زن در نگاه آنها را مشخص میکند قرار دارند. در ادامه ما با تجاوزها، زورگویی به فقرا، دعواها و ضرب و شتم ها مواجه میشویم که همگی توسط شخصیت اصلی پرتقال کوکی و همراهانش انجام میشود. او حتی مقابل یاران خودش می ایستد و آنان را مجروح میکند.
مخاطب قطعا از جامعه درون این فیلم عصبانی است اما نه به خاطر استبداد شدید و کنترل انسان ها، که در ادامه حتی در آزمایش این مورد هم شکست میخورد، بلکه به خاطر سستی و ناتوانی جامعه در کنترل و نابودی شرارت و حفاظت از شهروندان بیگناه.
گرچه در هردو فیلم به واسطه روایت اول شخص نزدیکی با افکار و جهان بینی شخصیت های اصلی و همدلی با آنان میسر میشود اما در کتاب 1984 ما با موفقیت های قهرمانمان خوشحال میشویم و در نهایت از شکست و خودباختگی او سرشکسته و غمگین و حتی عصبانی میشویم، که چرا در آخر داستان یک بازنده است. ولی در فیلم پرتقال کوکی ما با هر عمل شخصیت اصلی میزان تنفرمان از او بیشتر شده و حتی پس از برنامه بازپروری او به سختی میتوانیم برایش دلسوزی کنیم؛ چه بسی خواهان انتقام گیری دشمنان دیرینه اش باشیم.
در پایان بندی هر دو اثر برای کارکترهای اصلی تحولی رخ میدهد: در پایان کتاب جامعه پیروز شده و شخصیت اصلی از تمام عقاید شخصی اش دست کشیده و به راستی همرنگ جماعت میشود. در پایان فیلم شخصیت اصلی به خاطر رسوایی دولت به جایگاه خوبی میرسد اما مسئله اینجاست که برنامه بازپروری او کاملا شکست خورده و او درست مثل ابتدای فیلم میشود و از این پیروزی خوشحال است، پایانی که گویا با پایان کتاب مرجع فیلم متفاوت است و این خود اختلافی دیگر بین دو اثر با فضای آینده نگر و شخصیت هایی خلاف عرف جامعه خویش است. شکست تمام عیار شخصیت اصلی در 1984 که حتی منجر به از دست رفتن افکار انقلابی و حس او نسبت به شریک سابقش میشود، در پایان پرتقال کوکی سینمایی یک پیروزی کامل برای کارکتر اول است که به دستاورد مالی خوبی ختم شده و مجدد توانایی پاسخگویی به شهوت هایش را دارد.
در هرصورت در پایان این دو اثر مخاطب بازنده است، چرا که در هزار و نهصد و هشتاد و چهار تمام رویاهایش بر باد می رود و در پرتقال کوکی سرانجام شیطان پیروز میشود، با این تفاوت که بر خلاف اثر اورول شیطان جامعه و حکومت آن نیست بلکه یکی از شهروندانی است که در آن زندگی میکند و گرچه در ظاهر تفاوتی با دیگران ندارد، اما پشت آن پوسته خالی هیولایی است که منتظر شکار بعدی خود نشسته است. اگر 1984 به این میپردازد که چطور یک سیستم میتواند به ما جهت بدهد تا آن طور که میخواهد زندگی، احساس و فکر کنیم، پرتقال کوکی نشان میدهد که اگر جایی از این سیستم یک نقطه کور ایجاد شود و یک سلول معیوب و مخرب سرطانی رشد کند، چطور میتواند به آسانی قربانی بگیرد و یک فاجعه مرگبار اما متفاوت از فاجعه قبلی را ایجاد کند.
پایان