لینک کانال تلگرامیم که یادداشتها و مطالب مربوط رو داخلش میذارم:
https://t.me/cinemaandamirali
??پیشینه ساخت اثر:
تیم برتون که ابتدا توی مدرسه فیلمسازی زیر نظر دیزنی بورسیه شده بود، سه سال تحصیل کرد و بعد برای کار توی دیزنی انتخاب شد.
اول قرار بود روی پروژه روباه و سگ شکاری کار کنه و بعد کارهایی از جمله پاتیل سیاه که بخاطر سبک بصری خاصش طرحهایی که زده بود توی هیچ پروژهای استفاده نشد و بعد کارش رو به عنوان هنرمند مفهومی ادامه میده تا سال ۱۹۸۲ همونطور که پیشتر گفتم وینسنت رو میسازه.
بعد از وینسنت روی پروژهای به اسم هانسل و گرتل کار میکنه.
اما اولین کارگردانی جدی فیلم که تیم برتون انجام میده مربوط میشه به همین اثر: فرانکن وینی.
توی این پروژه که بازیگرای معروف و حرفهای مثل شلی دووال (درخشش رو یادتون بیاد) بازی میکنن و داستان و فضاش کاملا تیم برتونیه، برتون رو توی ۲۵ سالگیش میبینیم که با نوآوریها و فضاسازیهای خاصش و البته خام دستیهاش که این اثر ۳۰ دقیقهای رو میسازه با بودجه حدودا ۱ میلیون دلار اون هم در دورانی که دیزنی یه هرج و مرج و آشفتگی چندساله رو پشت سر میذاشت.
داستان برای تیم برتونه که توسط لئونارد ریپس به شکل فیلمنامه دراومده و توی مدت کوتاه با امکانات کم و جمع و جوری ساخته میشه.
در ادامه به بررسی اثر میپردازم.
یادداشت من درباره فرانکن وینی ۱۹۸۴:
?داستان که ادای دینی به کتاب فرانکشتاین از مری شلی هست، درباره پسری خلاق به اسم ویکتور فرانکشتاینه که توی یه محیط آروم حومهای با خانواده و دوستاش و سگ دوست داشتنیش، اسپارکی، زندگی میکنه.
اسپارکی یه روز دل انگیز توی تصادف با ماشین میمیره و ویکتور شادابی و نشاطش رو از دست میده و افسرده میشه.
یه روز اتفاقی حین کلاس علوم، ویکتور ایدهای برای زنده کردن اسپارکی به سرش میزنه و ...
?فرانکن وینی که یه نسخه انیمیشن بلند ازش در سال ۲۰۱۲ ساخته شده و اثری تحسین شدهست، درواقع فیلمیه که پتانسیل بلند ساخته شدن رو داره و اینجور که برتون میگفته اگه چند روز فرصت بیشتری برای فیلمبرداری داشته تبدیل به فیلم بلند میشده.
فیلم فیلم یه کارگردان ۲۵ ساله ست که قبل از اون کار جدیای نداشته و به همین خاطر توی بعضی لحظات آماتور بنظر میرسه.
ولی
هم میزانسن و طراحی صحنه و فضاسازی قابل توجه و یونیکی داره (البته نه به اندازه آثار شاخص برتون) هم داستانی منحصر به فرد و البته از بازی بامزه و خوب بازیگرا هم بهره برده.
?شیوه تدوین و فیلمبرداری فیلم بیشترین چیزیه که نظر منو جلب کرد. مثلا صحنهای که اسپارکی تصادف میکنه نوع فیلمبرداری سیالی که از دید اسپارکیه و کاتهایی که زده میشه به نوع خودش بدیع و قویه و با توجه به بیتجربگی تیم برتون حیرت انگیزه.
بازی بازیگرا هم که چند خط پیش بهش اشاره کردم نقطه قوت اثره.
رأس همه بازیها بازی شلی دووال به چشم میاد که علیرغم مدت زمان کوتاه اثر شخصیت مادر خاص و بامزهای رو به نمایش میذاره.
بازی دنیل استرن هم به مذاقم خوش اومد و یسری لحظات منو یاد بردلی کوپر انداخت!
شخصیت اصلی پسر بانمک و بامزهای که گهگاه از ضعف بازی بازیگرش افت میکنه ولی شخصیت پردازی خوب که توسط برتون و ریپس انجام شده و صحنههای بامزهای که خلق میکنن (یواشکی پایین اومدن ویکتور و فهمیدن مادرش یا سروته گرفتن کتاب) این ضعفها رو پوشش میده.
فرانکن وینی در حد و اندازه خودش فیلم خوبیه، یه فیلم با حال و هوای تیم برتونی و بازیگرای خوش ذوق و داستان جالب، اما اگه یکم حرفهایتر یا طولانیتر ساخته میشد و بعضی صحنهها منطقیتر درمیومد با اثر جذابتری طرف بودیم.
به شخصه جذابیتی که وینسنت با اون فضاسازی آلن پویی و صدای گیرای پرایس برام داشت رو فرانکن وینی ۱۹۸۴ نمیتونه داشته باشه ولی بازم بخاطر سیر مطالعه آثار برتون و بازی خوب شلی دووال و یسری سکانسهای جالب، دیدنش خالی از لطف نیست.
?چندتا نکته ریز:
?این اثر هم مثل وینسنت و بخاطر بداقبالی برتون از پخش به صورت جدی منع میشه و درجه سنی PG گرفتنش باعث میشه حتی با دومین اکران پینوکیو هم پخش نشه و توسط دیزنی بایگانی بشه.
?تیم برتون بعد از ساخت این اثر اخراج میشه چون دیزنی معتقد بوده برتون توی این چند پروژه منابع و زمانشون رو هدر داده.
جالب اینجاست که سالها بعد دیزنی تصمیم میگیره با برتون نسخه بلند و استاپ موشن همین اثر رو بسازن که با تحسین اهالی هنر هم همراه میشه.
✂️شلی دووال که از خلاقیت برتون خوشش اومده بود بعد از فرانکن وینی، برتون رو دعوت میکنه تا یه قسمت از یه مجموعه تلویزیونی (که خود دووال از دست اندرکارانش بوده) رو بسازه. اسم این قسمت علاالدین و چراغ شگفتانگیزش هست.
سیدامیرعلی خطیبی