لینک کانال تلگرامیم که یادداشتها و مطالب مربوطه رو داخلش میذارم:
https://t.me/cinemaandamirali
یادداشت من درباره خانه دوشیزه پرگرین برای بچههای عجیب ۲۰۱۶:
باید اعتراف کنم نوشتن یادداشت درباره این فیلم کار سختی است.
از این جهت که خانه دوشیزه پرگرین چنین القابی را یدک میکشد: بهترین فیلم تیم برتون پس از سوئینی تاد، اقتباسی با جلوههای بصری مبهوت کننده و کارگردانی درخشان اما فیلمنامه و روایت ضعیف، بازگشت تیم برتون به فرم همیشگیاش و ...
من با این موارد کم و بیش مخالفم.
تیم برتون شاهکاری مثل سوئینی تاد را ساخت که قطعا در دنیای سینمای موزیکال تکرار شدنی نیست چه برسد به کارنامه خود برتون اما برتون پس از آن آلیس را ساخت که هنوز گفته میشود بهترین لایواکشن دیزنی از روی انیمیشنهایش است و بعد فرانکن وینی را ساخت که به نظرم بهترین استاپ موشن او از نظر تکنیکی بود (و یکی از بهترین استاپ موشنهای تاریخ احتمالا) و همچنین فیلم بیوگرافی چشمان بزرگ که شاید نرمالترین فیلم برتون باشد و در عین حال یکی از خوبهای آن.
پس خانه دوشیزه پرگرین از این جهت سنگ بزرگی برنداشته است.
از طرفی خود اثر واقعا فیلم بدی نیست ولی از درخشان بودن فاصله دارد.
چرا؟
فیلمنامه یکی از مواردی است که من به تیترهای عنوان شده حق میدهم.
رمان منبع را هنوز نخواندهام اما پتانسیل بالای داستان و شخصیتها و بازی با خطوط زمانی و درکل استعارهای که از فاجعه جنگ جهانی دوم و هولوکاست در اثر هست را از لابلای فیلم به خصوص دو پرده اول آن احساس کردم و برایم بیاندازه گیرا و جذاب بود.
اما مثل سایههای تاریک هرچه به پایان نزدیکتر شدیم همه چیز شتاب زده شد.
درست است ما یک نبرد اسکلتها با هیولاهای بزرگ نامرئی داریم که بامزه و جذاب است یا ساموئل جکسون موفق شده با طنز مخصوص خودش به سکانسها رنگ و لعاب بدهد ولی چه میشود کرد که بدون پرداخت مناسب و شتاب زده، همه چیز هدر میرود.
بازیگر نقش جیک گرچه سعی دارد رویه بازی بازیگران اصلی در آثار پیشین تیم برتون (به خصوص جانی دپ) را پیاده کند اما بلاتکلیف است و نمیداند رمانتیک باشد، وحشت زده باشد، بیتفاوت باشد، شجاع باشد، کنجکاو باشد یا چی.
به خصوص در اوایل فیلم بازی او واقعا آزار دهنده است.
از طرفی هنرپیشهای مثل اوا گرین را داریم که از جمله بازیگرانی است که با حضور در هر اثر باعث افزایش کیفیت آن میشوند و اینجا گوهر درخشان بازیگران فیلم است.
او که اجرای قدرتمندی در سایههای تاریک داشت اينجا در تیم برتونیترین و یکی از دوست داشتنیترین فرمها و اجراهایش بینظیر و فراموش نشدنی ظاهر میشود.
او واقعا دوشیزه پرگرین میشود!
تیم برتون از دنیای خودش فاصله نگرفته بود.
اتفاقا آلیس گرچه یکی از ساختار شکنانهترین آثار او در حیطه تکنیک اجرایی (پرده سبز) بود ولی داستان معروف آلیس در سرزمین عجایب را کاملا بلعیده و به مدل خودش پس داده بود.
فرانکن وینی هم که یکی از شخصیترین آثار شخصی برتون بوده است.
پس خانه دوشیزه پرگرین بازگشت خاصی محسوب نمیشود بلکه اینطور میتوان گفت که علی رغم ضعفها با داستان جذابی طرف هستیم که برتون در ثانیه به ثانیهاش نفس میکشد و همه چیز را به رنگ خودش درمیآورد، حتی شکستهای فیلم را.
سیدامیرعلی خطیبی