علم ژنومیک یا بررسی ساختار ژنومها، دادههای باارزشی تولید میکند. شرکتی که بتواند جستجو و تحلیل این دادهها را ارائه کند، غول اطلاعاتی بعدی یا به بیان دقیقتر گوگل بعدی خواهد بود.
کیتهای آزمایش DNA یکی از محبوبترین وسایل این روزهای خردهفروشیهای آنلاین در جهان هستند. در مراسم جمعهی سیاه یا آمازون پرایم، تعداد زیادی از این کیتها به فروش میروند. بیش از ۱۲ میلیون نفر تاکنون به شرکتهایی مانند Ancestry.com و 23andMe پول پرداخت کردهاند تا کد ژنتیکی خود را دریافت کنند.
البته اکثر کیتهای تست DNA تنها اسکنهایی با دقت پایین ارائه میکنند. در واقع اطلاعات عرضه شده توسط آنها، دادههایی درهم و برهم در مورد نیاکان، سبک زندگی و ریسک بیماریها است. این دادهها نه برای پزشکان، نه محققان و نه حتی خود افراد کارایی خاصی ندارند.
تصمیمات دقیق پزشکی یا تحقیقات علمی، نیازمند توالییابی دقیقتری از دیانای افراد است. این فرآیند دقیق با نام توالییابی کل ژنوم یا WGS شناخته میشود. نتایج این توالییابیها که با آنالیزهای پیچیده همراه هستند، دادههایی بسیار پیچیده را عرضه میکنند که عموما برای مردم عادی قابل فهم نیستند. البته متخصصان علوم ژنتیک، نیاز مبرمی به این نوع از دادهها دارند. در واقع اگر این دادهها را نفت قرن ۲۱ بنامیم، آنالیزهای کامل ژنوم حکم میدانهای نفتی غنی و تاریخی را دارند.
توالی یابی کل ژنوم یا WGS به محققان کمک میکند تا عملکرد هر کد ژنتیکی را بهصورت منحصر بهفرد متوجه شوند. مرتبط کردن این کد با خصوصیتها یا رفتارهای انسانی، باعث پیشرفت تحقیقات پایهای پزشکی خواهد شد. در ادامه میتوان خدمات پیشگیری بهتر و همچنین داروهای شخصیسازی شده را تولید کرد. با ترکیب این دادهها با ژنومهای ثانویه (ژنوم میکروبهایی که در داخل یا روی سطح بدن ما وجود دارند) میتوان گسترهی وسیعی از محصولات مانند صابونها، لوازم آرایشی، لوسیون، برنامههای غذایی و غیره را تولید کرد. بهبیان سادهتر، شرکتها با در اختیار داشتن ژنوم شما و دادههای دیگر موجود در پایگاههای دادهی خودشان، اطلاعات زیادی در مورد شما خواهند داشت. آنها در نتیجهی این اطلاعات میتوانند محصولات و خدماتی مرتبط با ژنوم، توسعه دهند.
با کمی تامل در مورد فرضیهی بالا، به عملکرد مشابه این شرکتهای احتمالی با گوگل میرسیم. در واقع گوگل نیز رفتار ما و عادتهایمان را به دنیایی از محصولات جدید متصل میکند. سوالی که اکنون مطرح میشود این است که چه شرکتی نقش گوگل را در دنیای علوم ژنوم ایفا خواهد کرد؟ چه شرکتی کسبوکار کنونی تستهای دیانای را از وضعیت کنونی و محصولی ساده، به تجارتی تبدیل میکند که مردم دادههای رایگان اما باارزش از آن دریافت کنند؟
همانطور که گفته شد آزمایشهای دیانای از محبوبیت رو به رشدی در میان مردم برخوردار هستند. در کشورهای غربی با پرداخت مبلغ ۷۹ دلار یک آزمایش سادهی DNA از فرد انجام میشود؛ اما ارائهی گزارش دیانای، پایان کار نیست. این شرکتها عموما مجوز استفادههای بعدی از دادههای ژنتیکی افراد و هر اطلاعات دیگر را از آنها دریافت میکنند.
شرکتی که اطلاعات DNA بیشتری داشته باشد، پتانسیل سلطه بر بازار را دارد
دلیل این کار نیز آن بوده که استفادههای بعدی، تجارت اصلی این شرکتها است. درواقع آنها دیانای افراد را به شرکتهای دیگر (عموما داروسازیها) میفروشند. تنها در سال ۲۰۱۵، شرکت Genentech قراردادی ۶۰ میلیون دلاری با23andMe امضا کرد. در ماه ژوئن نیز شرکت GlaxoSmithKline خبر از سرمایهگذاری ۳۰۰ میلیون دلاری در این شرکت داد که برای توسعهی داروهای جدید انجام شده است.
برای روشن کردن بیشتر مسئله به این موضوع دقت کنید که با انجام دادن تست دیانای، افراد یکی از باارزشترین داراییهای کاملا شخصی خود را در اختیار این شرکتها قرار میدهند. دارایی که بدن آنها را اداره کرده و حتی در نسلهای آنها نیز تاثیرگذار است. در عوض تنها اطلاعاتی کلی در مورد این دارایی دریافت میکنند. در این میان، مردم عادی هیچ درآمدی از مراحل بعدی فروش این اطلاعات کسب نمیکنند؛ مگر این که شرکتی تاسیس شود که برای این اطلاعات به آنها پول پرداخت کند.
شرکتهای واسط اطلاعات دیانای حتی از دادن کدهای تخفیف یا محصولات رایگان به این افراد نیز خودداری میکنند. در واقع تنها با چند کلیک و ارسال دادههای ژنومیک به این شرکتها، نهتنها از حق دریافت پاداش یا غرامت چشمپوشی کردهایم، بلکه اجازهی استفاده از دادهها را نیز صادر میکنیم.
کاهش قیمت آزمایش DNA
اتفاق مثبت این صنعت آن است که تعدادی از شرکتهای تست دیانای با هدف تغییر این روند در حال تاسیس و شروع به کار هستند. این شرکتها از روند کاهش قیمت تستهای دیانای استفاده کرده و فعالیت خود را گسترش میدهند. بهعلاوه، هزینهی پردازش دادهها و ذخیرهی آنها نیز در حال کاهش است که سرعت رشد این شرکتها را افزایش خواهد داد. آنها از فناوریهای جدید مانند بلاک چین نیز برای بهبود عملیات خود استفاده میکنند.
تمرکز اصلی این شرکتهای جدید که با نام شرکتهای نسل دوم یا 2G شناخته میشوند، روی انجام آزمایش دیانای نیست. در واقع آنها محلی برای اتصال به شبکهای از اطلاعات و تبادل دادههای ژنتیکی و اطلاعات مشابه هستند. شرکتهایی همچون Luna DNA، Nebula Genomics و EncrypGen در این دستهبندی قرار میگیرند.
در مدل مدرن کسبوکار، افراد بهازای اطلاعات ژنتیک درآمد کسب میکنند
مزیت رقابتی این شرکتها، مدل کسبوکار خاص آنها است. آنها بهجای دریافت اطلاعات دیانای مردم و قطع ارتباط با آنها، به کاربران در مدیریت این اطلاعات و همچنین دریافت سهمی از ارزش آنها، کمک میکنند. در واقع کاربر پس از ارسال نمونهی دیانای خود به محصول تبدیل نشده و نوعی سهامدار در جامعهی ژنومیکی این شرکتها خواهد بود. افراد میتوانند مالکیت و کنترل اطلاعات دیانای خود را در این سرویسها حفظ کنند. در نهایت صرفنظر از نحوهی پرداخت (پول نقد یا توکن دیجیتال)، کاربران در ارزش ایجاد شده بهوسیلهی اطلاعات ژنتیکیشان، شریک هستند.
در اینجا، بزرگتر شدن شبکهی این شرکتها، اثر دانهی برفی خواهد داشت. به بیان دیگر، هرچه آنها بتوانند کاربران بیشتری را به سمت خود جذب کنند، دادههای بیشتری وارد شبکهها خواهد شد و در نتیجه، علاقهی بقیهی مردم به حضور در این شبکهها و کندوکاو در میان اطلاعات آنها، بیشتر خواهد شد. در نهایت، خود شبکه به بزرگتر شدن خودش کمک خواهد کرد.
این بازارچههای ژنومیکی در حال حاضر نیز شرکای مختلف را به سمت خود جذب میکنند. شرکایی که حاضرند با پرداخت پول و کسب رضایت افراد، به اطلاعات توالییابی دیانای و محتوای مشابه، دسترسی داشته باشند. بعلاوه، اگر کاربر با ضوابط این شرکتها همخوانی داشته باشد، آنها هزینهی توالییابی دیانای او را نیز پرداخت خواهند کرد. در واقع آنها باید شما را به خریداران مناسب مانند شرکتهای دارویی، گروههای مدیریت سلامتی یا حتی شرکتهای بیمه، متصل کنند.
اطلاعات دیانای میتواند بیمار را به بهترین روش درمانی متصل کند. کاربرد مثبت دیگر، تشخیص زودهنگام بیماریها و صرفهجوییهای بزرگ در روند درمان است. با افزایش این روند، قیمت آزمایشهای توالییابی دیانای نیز کاهش خواهد یافت و بهزودی میتوانیم شاهد ثبتنام میلیونها نفر در برنامههای شرکتهای 2G باشیم.
دسترسی به منبع اطلاعات ژنتیک، پتانسیلی عالی برای تبلیغات است
اما درآمد واقعی این شرکتهای جدید و رشد سرسامآور این صنعت و بازار، زمانی ایجاد میشود که آنها به بزرگترین منبع درآمد اینترنت یعنی تبلیغات متصل شوند. شبکههای ژنومیکی قابلیت تبدیل شدن به قویترین منبع دادههای جزئی برای هدف قرار دادن مشتریان را دارند. با ظهور هرچه بیشتر محصولات مرتب با ژنوم افراد، این بازارها خدماتی فراتر از سلامت و بهداشت را عرضه خواهند کرد. در نهایت درآمد آنها به شدت افزایش خواهد یافت و در این میان، مشارکتکنندگان یا همان کاربران نیز سود خود را دریافت خواهند کرد. تنها عامل مهمی که باید توسط این شرکتها در نظر گرفته شود، کاهش قیمت آزمایشها و آسانسازی ثبت نام در شبکهها است.
کسب درآمد از دادههای ژنتیکی برای مردم عادی، نوعی ثروت بادآورده است. ما بهعنوان کاربران اینترنتی ،هرروزه اطلاعات متعددی از خود را به رایگان در اختیار شرکتها قرار میدهیم. حال اگر این اطلاعات با دادههای ژنتیکی ترکیب شوند، قطعا ارزش بیشتری خواهند داشت. در این میان، کاربران قطعا به دنبال شرکتهای حاکم بر بازار خواهند بود که شبکهی بزرگتری داشته و خریداران بیشتری برای خرید دادههای DNA به آن مراجعه کنند. در نتیجه ارزش این شرکت و توکنهای احتمالی آن نیز بیشتر خواهد بود.
با توجه به این حقایق و گذری بر تاریخچهی دنیای فناوری، به این نتیجه میرسیم که در دنیای ژنومها نیز تنها یک گوگل وجود خواهد داشت. در واقع همان اثری که منجر به فرمانروایی برخی شرکتها در بازار شبکههای اجتماعی یا موتورهای جستجو شده است، در این کسبوکار جدید نیز تاثیرگذار خواهد بود. در نتیجه، رقابت برای سلطه بر این بازار، بسیار شدید میشود.
سود بازگشتی از این رقابت، بسیار زیاد است. فیسبوک را در نظر بگیرید که با بیش از ۱.۵ میلیارد کاربر روزانه، ارزشی حدود ۵۰۰ میلیارد دلار دارد. به بیان دیگر هر نفر در این سرویس ارزشی بالغ بر ۳۵۰ دلار دارد. تبلیغکنندگان فعال در این شبکه، ماهانه برای هر نفر، ۹ دلار به فیسبوک پرداخت میکنند.
با توجه به اینکه اطلاعات ژنتیکی برای شناخت ویژگیهای پزشکی، سلامتی و خانوادگی افراد مفید است، احتمال این که این اعداد در شبکهای مخصوص اطلاعات ژنومیکی بیشتر باشد، بالا است. در نهایت تمامی این مزیتها را با قیمت رو به کاهش آزمایشهای دیانای ترکیب کنید تا به نتیجهای امیدوارکننده در مورد آیندهی اقتصاد این بازار برسید.