سلام :)
بیاین یکم جدا از احساسات و تحلیل های سیاست زده به اتفاق اخیر یعنی حمله آمریکا و ترور یک مقام ارشد نظامی ایران و عراق در عراق نگاه کنیم.
برای این کار باید برگردیم به اواخر قرن بیستم یعنی زمانی که جان فوربز نش به همراه جان هارسانی و راینهارد سیلتن به خاطر مطالعات خود در زمینهٔ نظریه بازی ها، برنده جایزه نوبل اقتصاد شدن.
بر خلاف باور عموم نظریه بازی ها اصلا ربطی به بازی نداره.
یعنی داره هااا...
ولی ابعادش خیلی خیلی خیلی بیشتر از بازی هست و شامل تمامی تصمیمات روزمره ابناء بشر میشه.
کلیت نظریه اینه که یک بازی به مجموعه فعل و انفعالات شما و چند نفر دیگه گفته میشه و سود و ضرر شما رابطه مستقیم به تصمیم شما و سایرین داره.
درسته این نظریه به تحلیل بازی ها می پردازه ولی شامل هر تصمیمی در روز هم میگیریم میشه.(مگه زندگی خودش یه بازی نیس) از ثبت نام یارانه تا خرید گرمکن از یه سایت آنلاین یا حتی تولد گرفتن برا یکی از بچه ها.
نظریه بازی ها شامل دو بخش میشه که بخش اول رو بازی های تعاملی میگن. تو این دسته از بازی ها تصمیم شما و سایرین به هم مرتبطه و برای تصمیم هم فکری می کنین، به عنوان مثال قرار آخر هفته، تغییر ساعت امتحان یا حتی عید خونه ی کی بریم شامل این دسته از بازی ها میشه.
بخش دوم شامل بازی های غیر تعاملی هست.(که گاهی یه کم جنبه ی رقابتی طور هم داره) تو این بازی ها تصمیم هر کی جداگانه گرفته میشه و و اون تصمیم روی باقی تاثیر مستقیم داره، مثلا خرید یا فروش سهام، کمک به زلزله زده ها، دزدی از بانک یا شرکت در انتخابات.
ما با بخش اول کار نداریم و به بخش دوم می پردازیم.
تو بخش دوم اولین و جامع ترین بازی که عصاره کل نظریات این بخش رو شامل میشه توی یه بازی ساده به نام دوراهی زندانی ها گنجانده شده.
برای درک بهتر این بازی کافیه یه سر به این لینک بزنید.
خب حالا یه یه درک اولیه از نظریه بازی ها به دستتون رسید بیاین این بازی رو با دنیای واقعی شبیه سازی کنیم
فرض کنید توی این بازی آمریکا به عنوان کسی که اول حمله کرده می تونه چند تا از کاراکتر های بازی اعتماد باشه.(ممکنه یه عده بگن این حمله در جواب پهپاد ساقط شده توسط ایران بوده یا در جواب اتفاقات منطقه در هر دو صورت طرف ایران هم میتونه بگه این به خاطر فلان کار آمریکا بوده و اگه سر این رشته رو بگیریم و توی این کلاف دور بزنیم، در نهایت میرسیم به کودتا ۲۸ مرداد پس باز هم میشه گفت شروع این اتفاقات از طرف آمریکا بوده(بماند که به نظر من هدف قرار دادن مهمان رسمی و عضو ارشد نظامی یک کشور در کشور ثالث هیچ توجیهی نداره))
همیشه متقلب:
در اینصورت بهترین روش بازی مقلد یا همیشه متقلب هست. چون حریف همیشه خیانت میکنه پس مجبوری جوابش رو بدی تا بیشترین امتیاز رو بگیری.
کاراگاه:
تو این بازی اگر مدل مقلد بازی نکنی (انتقام نگیری) حریف به حالت همیشه متقلب بازی می کنه.
شانسی:
این حریف چون هیچ تحلیل و فکری پشت کاراش نیس تو چند دور خودش حذف میشه.(خدا زده س ولش کنین)
ساده:
البته بعیده حریفی که ما در موردش حرف میزنیم ساده باشه ولی در کل ساده فقط زمانی برنده ی بازی میشه که تعداد معصوم ها زیاد باشه!
درسته تعداد معصوم ها زیاده ولی شعور افکار عمومی رو هم باید در نظر گرفت و وقتی یه بازیکن در برابر یه متقلب می ایسته و باقی افراد می بینن که اینطوری می تونن کمتر ضرر کنن یکم به فکر می افتن.
یکی از کارهایی که ایران می تونه انجام بده همین جلب افکار عمومی هست. مثلا خیلی از مردم عراق، سوریه، افغانستان و پاکستان توسط آمریکایی ها کشته شدن و یا بخش زیادی از نفت عراق در اختیار آمریکاست. در ضمن ترکیه هم هنوز بابت کودتا از آمریکا کینه داره.
به عنوان مثال عراق هم از نظر افکار عمومی(تشیع پیکر شهدا) و هم از نظر حاکمیت(تصویب خروج آمریکا) و هم از نظر قدرت فرهنگی و نظامی(همراهی مرجعیت عراق و گروهای نظامی) از کاراکتر معصوم در اومده.
بله کاملا قابل قبوله که آمریکا ابر قدرته و توی این منطقه ی حساس سود بسیار بالایی میبره اما فکر نمی کنم هم از نظر افکار عمومی داخل آمریکا و هم افکار عمومی جهانی و هم قدرت نظامی توانایی جنگیدن با کشورهای منطقه ای که توش بیشتر از 26 تا پایگاه نظامی داره رو داشته باشه.(در صورت خوب بازی کردن ایران این کشورها می تونه عراق، لبنان، سوریه، افغانستان و حتی پاکستان باشه)
از یه جهت دیگه هم آمریکا با چین در یک جنگ اقتصادی بزرگ قرار داره و آغاز یک جنگ نظامی باعث افت قیمت دلار، افزایش قیمت طلا و نفت و افت بازار بورس آمریکا میشه و این کار اصلا به نفع آمریکا نیست.
در کل ممکنه در صورت اقدام متقابل جنگ بشه اما در غیر اینصورت قطعا جنگ میشه.