به نام خدا
سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز
این داستانی که میخوام تعریف کنم، از تقریبا یک ماه پیش شروع میشه که...
***اکانت Chemist من به خاطر نقص قوانین ویرگول برای همیشه مسدود شده...***
**اسکرین شات گرفتن هم تمرکز بالایی میخواد!**
و امروز صبح...
**به دلیل قتل(!) پاکت بسته متاسفم، سعی کنید در هنگام هیجان، از EQ خود به خوبی استفاده کنید!**
1984
ایول! شماره ی آقای محسنی هم هست!
ولی چون دیگه اجازشو ندارم، قرار نمیدمش...
این هم از قسمت آخر داستان مون:
**این نامه برای همه می باشد**
و این هم از ایمیل من به ایشون:
الحمدالله... از ایشون هم بسیار سپاسگزارم...
یا علی مدد...