سوسا در سن ۱۵ سالگی آوازخوانی را آغاز کرد و دهه ی شصت میلادی به سبک ویژهی خود دست یافت و به یکی از شارحان اصلی جنبش ترانه_نویسی_نوین امریکای لاتین (Nuevo Cancionero) تبدیل شد و در کنار دیگر خوانندگان سرشناس آمریکای لاتین همچون آتاهوالپا یوپانکی، #ویکتور_خارا ، ویولتا پارا، ویکتور اردیا و آلفردو زیتاروسا به یکی از شخصیت های کلیدی این جنبش تبدیل شد که در دهه ی 60 و 70 میلادی تفکرات چپ گرایانه را با موسیقی و شعر درآمیختند و اعتراض خود را به سیاست های حکومت های آمریکای جنوبی ابراز کردند.آوازه و تاثیر او تا جایی پیش رفت که به "صدای اکثریت خاموش" مشهور شد.
در آمریکای لاتین، ترانه سرایی پیشرو، معمولا با تعهدات سیاسی درآمیخته و تقریباً همه ی خوانندگان مهم این قاره، حداقل در دورانی از زندگی شان، فعالیت های مستقیم یا غیرمستقیم سیاسی داشته اند و تقریباً همگی "چپ" بوده اند، و بالاخره همگی گهگاه ترانه هایی خوانده اند که می توان #سیاسی توصیفشان کرد. مرسدس سوسا هم از این قاعده مستثنی نبود، با این حال آثار او به #ترانه_های_مقاومت محدود نمی شود. سوسا اشعار عاشقانه ی شعرای بزرگ اسپانیایی زبان را نیز فراوان خوانده است. او که به خاطر پوشیدن لباس سیاه به سیاهپوش شهرت داشت، موسیقی بومی و فولکلور آرژانتین را به جهانیان شناساند، سوسا از زمان روی کارآمدن نظامهای دیکتاتوری تا دهه ی هشتاد میلادی، مورد جفای حاکمان قرار گرفت. آثار مرسدس سوسا هم در سال های بعد از سقوط دیکتاتوری نظامی آرژانتین رنگ و حال و هوای دیگری گرفت.
نظامی های آرژانتین در سال ۱۹۷٦ به قدرت رسیدند و از همان ابتدا عرصه را بر هنرمندان چپ تنگ کردند. اما مرسدس سوسا که از سال ها قبل هوادار حزب کمونیست بود، در کشور باقی ماند و تلاش کرد به کار خود ادامه دهد. از همین دوران، بخصوص در کوبا و برزیل، او به "صدای آزادی" مشهور شد. با این که زبان برزیلی ها پرتغالی است، اما شاید فشار دیکتاتوری نظامی که از سال ۱۹۶۴ در این کشور آغاز شده بود، کاری کرد که برزیلی ها هم سخت به صدای خواننده ی آرژانتینی دل بستند. در آن دوره در هم آمیختن سیاست و موسیقی امری پرخطر به شمار می رفت و این مسئله از جمله باعث شد تا ویکتور خارا پس از کودتای نظامی سال 1973 شیلی دستگیر، شکنجه و اعدام شود. مرسدس سوسا توانست حدود سه سال در کشور خود دوام بیاورد اما اجرای مرسدس سوسا از آهنگ "Gracias a la Vida" (سپاس از زندگی) اثر ویلولتا پارا که در دهه ی 70 و 80 به سرود اصلی فعالان چپ بدل شد از جمله عواملی بود که به بازداشت او در میانه ی یک کنسرت توسط حکومت نظامی آرژانتین در سال 1979، و ممنوع اعلام شدن پخش آثارش از سوی دولت آرژانتین و تبعید اجباری او به اروپا منجر شد.
سوسا تا سال ۱۹۸٢ در پاریس و مادرید زندگی کرد و دوباره به وطن بازگشت. اوضاع سیاسی آرژنتین - بعد از شکست در جنگ با انگلستان بر سر مالکیت جزایر فالکلند به تدریج تغییر کرد و روند شکل گیری یک حکومت دموکراتیک از سال ۱۹۸۴ آغاز شد.
آثار مرسدس سوسا نیز از همین سال ها، اندکی تغییر شکل داد. این تغییر نه در اشعار، که در موسیقی محسوس است. مرسدس سوسا که در کنسرت هایش معمولاً با طبل سنتی آمریکای جنوبی- بومبو- به صحنه می آمد از اوایل دهه ی هشتاد، رنگ آمیزی پاپ در کارهای او جلوه ی بیشتری یافت و سازهای برقی تا اندازه ای جای سازهای بومی را گرفت.
مرسدس سوسا که سفیر حسن نیت سازمان ملل همراه هنرمندانی همچون پاواروتی و جون_بایز نیز بود در سال 2009 در سن هفتاد و چهار سالگی در اثر نارسایی کلیه، ریه و در نهایت ایست قلبی در بوئنوس آیرس از دنیا رفت و اینچنین ملت آرژانتین و شاید تمام جهان اسپانیایی زبان، یکی از بزرگ ترین هنرمندان خود را از دست داد.
او به خاطر فعالیت های هنری خود و همچنین فعالیت های بشر دوستانه اش به ویژه در امر دفاع از حقوق زنان جوایز بین المللی متعددی را دریافت کرد و از جمله در عرصه ی هنر در سال های 2000، 2003 و 2006، جایزه ی گرمی لاتین بهترین آلبوم فولکلور سال را دریافت کرد.