
استادِ دوقطبیسازی در کشور هستیم. خیلی زودتر از آنکه تصور میشد کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی
تبدیل به دوقطبی ملی شد. لشکر موافقان و مخالفان، شمشیر به دست روبروی هم ایستادهاند؛ و مردم بینوا به خطکشیهای سیاسی و یارکشیهای طایفهای خیره ماندهاند. دلار هم توی این حواسپرتیهای رسانهای، کار خودش را میکند، بالا میرود و از دور دستی تکان داده و به ریش مردم لبخندی از سر تفاخر و تبختر میزند. سخنگوی دولت، فاطمه مهاجرانی، میگوید: «هیچ ایرانی از کاهش ارزش پول ملی خود خوشحال نیست و طبیعتاً دولت نیز بهشدت در تلاش است تا با اتخاذ تدابیر لازم، فشارهای معیشتی بر مردم را کاهش دهد. این موضوع که بهخاطر افزایش قیمت ارز مردم تحتفشار قرار میگیرند را به هیچ عنوان رد نمیکنیم.»
عدهای تلاش دارند در این دوقطبیسازی، دولت و شهرداری را روبروی هم قرار دهند. جوری وانمود کنند که دولت، تمامقد مدافع شادی و نشاط ملت است و میخواهد مردم را با راهاندازی کارناوالهای موسیقی خیابانی به اوج شادی و رضایت برساند و در مقابل، شهرداری تهران، همدست با نهادهای امنیتی به دلایل پشت پرده، خواهان لغو کنسرت است. رئیس جبهه اصلاحات، آذر منصوری مینویسد این نشانهای از تداوم سیاستهای هراس از امید است.
در میانه این تصویرسازی هدفمند، جوری وانمود میشود که کنسرت شجریان مهمترین ابزار برای اتحاد ملی است و اگر برگزار نشود جامعه ایران با فرسایش سرمایه اجتماعی، ناامیدی عمومی و مهاجرت گسترده نخبگان مواجه میشود! برای ضریب دادن به این دوقطبی روانی، در گامی بالاتر گفته میشود که اگر اینها بخواهند مراسم آیینی ده کیلومتری غدیر را برگزار میکنند اما به شجریان که میرسد میگویند نیاز به هماهنگی و تدارک پیچیده دارد؛ و این یعنی قرار دادن شجریان و هنر در برابر غدیر و مذهب.
شگفتانهترین و بامزهترین تحلیل هم از جانب احمد زیدآبادی منتشر شده که: «هجمهای که علیه همایون شجریان و برنامه او شکل گرفته فقط یک پیام دارد، بگذارید کشور در اندوه باشد تا زمینه برای به قدرت رسیدن «ما» فراهم شود». وکیلی دیگر هم با قدرت اعلام کرده: این مسئله نشانه چالش حکمرانی در ایران است.
این دوقطبیسازی، کودکانه و نشانه تلافیجوییهای سیاسی است و هیچ منفعتی برای کشور و ملت ندارد. به یک مسئله نهچندان پیچیده آنچنان ابعاد ملی و حتی فراملی داده شده که تمام موضوعات مهم کشور به حاشیه رانده میشود. مسئله ناترازی انرژی، قطع برق در برخی مناطق (حتی تا سه مرتبه در روز)، بحران آب، وضعیت تورم، اخراج اتباع بیگانه، قیمت طلا و سکه، وضعیت خودرو، بالاروی لجامگسیخته دلار؛ و اینکه بدانیم ایران در میان آتشبسی شکننده با قدرتهای اتمی دنیا است و در برابر او اسرائیل دیوانهای قرار دارد که هرلحظه ممکن است دست به حماقتی تازه زده و جنایتی تازه را علیه ایران رقم بزند. حال اصحاب سیاست و رسانه بفرمایند که مسئله شجریان و این که کنسرت او در میدان آزادی برگزار شود و یا در ورزشگاه آزادی چقدر اهمیت دارد؟
به آخرین خبری که در رسانه منتشر شده توجه فرمایید:
همایون شجریان با انتقال کنسرت به ورزشگاه آزادی مخالفت کرده و برای انجام برنامههای هنری خود راهی دوبی شده است.
پس اصل موضوع منتفی است؛ اما تازه آغاز چاقوکشیهای سیاسی است.