دنیای رسانه آنچنان پیچیده و مرموز شده است که برای زندگی سالم در بستر آن باید تلاشهای بسیاری کرد. دروغپراکنی در رسانهها، تولید اخبار هدفمند، شایعهسازی و یا قلب حقیقت با شتاب بالایی در حال انجام است. پس مصرفکنندگان رسانه برایآنکه فریب نخورند نیاز به روشها و ابزارهای نوینی دارند.

یکی از کارهایی که در عرصه جهانی برای این موضوع انجام شده راهاندازی تشکیلات و ساختارهایی است که کارشان «حقیقتیابی رسانهای» است. از جمله این موارد راهاندازی وبسایتهایی است که بهصورت مستمر اخبار را رصد کرده و درباره اخبار جعلی افشاگری میکنند.
بهعنوان نمونه یکی از سایتهای معروف در این زمینه پایگاه factcheck.org است.
مناسب است برای فهم شیوه کار، همین سایت را دقیقتر بررسی کنیم.
این سایت در سال 1993 با هدف «نظارت بر صحت گفتههای بازیگران اصلی سیاسی در آمریکا» راهاندازی شده است.
این وبسایت در بخش مأموریتهای خود نوشته است:
«ما یک حامی غیرحزبی و غیرانتفاعی برای رأیدهندگان هستیم. هدف ما کاهش سطح فریب و سردرگمی در ایالات متحده است. ما بر صحت واقعی آنچه توسط سران ایالات متحده گفته میشود نظارت میکنیم.»
این سایت، تمامی گفتههای مقامات اصلی آمریکا را در قالب تبلیغات تلویزیونی، مناظره، سخنرانی، مصاحبه و انتشار خبری مورد بررسی مستمر قرار میدهد.
این سایت پروژهای از مرکز سیاست عمومی دانشگاه پنسیلوانیا است. این مجموعه توسط جمعی از محققان دانشگاهی ایجاد شده که موضوع خود را مسائل سیاست عمومی در سطوح محلی، ایالتی و فدرال قرار داده است. قاعدتا برای بررسی و ارزیابی موضوعات، شورایی وجود دارد که تمامی مراحل انتخاب، تحقیق، نوشتن، ویرایش و انتشار را کنترل میکند.
این تیم پژوهشی بعد از رصد مطالب و گفتههای سیاستمداران، آن را با مطالب پشتیبان و اسناد موجود تطبیق میدهد و چنانچه در آن اشکال یا فریبی ببیند با ذکر استنادات و استدلالها درباره آن افشاگری میکند. به تعبیر دیگر این مجموعه رسالت خود را بر شناسایی ادعاهای نادرست یا گمراهکننده مقامات قرار داده است.
«فکتچک» ادعا میکند موضوعات مختلف را خارج از چرخه انتخابات سیاسی بررسی میکند. پس در تمامی ادوار، سخنان رئیسجمهور، مقامات ارشد دولت، رهبران کنگره و احزاب را با دقت رصد میکند؛ گرچه تأکید و تمرکز خود را در درجه اول بر نامزدهای ریاستجمهوری و همچنین رقابتهای انتخابات سنا قرار داده است. در سالهای خارج از انتخابات، تمرکز اصلی این سایت بر اقدامات کنگره است.
البته این مجموعه از سال 2016، مشارکتی را با فیسبوک آغاز کرده که هدف آن را مبارزه با گسترش فریبهای ویروسی عنوان میکند. فیسبوک لیستی از محتوای موجود در این پلتفرم را که با عنوان «نادرست» پرچمگذاری شده در اختیار «فکتچک» قرار میدهد و این مجموعه دانشگاهی بهصورت دقیقتر موضوع را بررسی و گزارش میکند.
این سایت در صفحه رسمی خود عنوان میکند تا قبل از سال 2010، به طور کامل توسط چند منبع مشخص حمایت مالی میشده است:
مرکز سیاست عمومی آننبرگ (بهطور خاص وقفی که در سال 1993 توسط بنیاد آننبرگ ایجاد شده)
تأمین مالی پایگاه APPC در واشنگتن دیسی
کمکهای مالی از بنیاد خانواده فلورا.
این مجموعه در حال حاضر از منابع وقف APPC هم پشتیبانی دریافت میکند.
ولیکن از سال 2010 به بعد یک تغییر مهم در سیاستهای مالی این مجموعه رخ داده است بهنحویکه برای اولینبار شروع به پذیرش کمکهای مالی از سوی افراد مختلف کرده است.
همینک نیز روی وبسایت مذکور بخشی برای واریز وجه از طرف افراد قرار داده شده است. اما نکته مهم و درسآموز آن است که این وبسایت بهصورت مستمر مباحث مالی خود را با جزئیات لازم فاش میکند تا مخاطبان خودشان قضاوت کنند که آیا منابع مالی میتوانسته بر جهتگیری «فکتچک» اثر بگذارد یا نه؟ طبیعتا این اقدام هوشمندانه برای زندهنگهداشتن اعتماد و وفاداری مخاطبان طراحی شده است. چراکه رگ حیات این اقدام دانشگاهی به آن است که مخاطبان، او را منصف و بیطرف بدانند.
مؤسسه در ادامه همین سیاست، تأکید میکند:
«ما بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به دنبال هیچگونه کمک مالی از اتحادیهها، سازمانهای حزبی یا گروههای مدافع سیاسی نیستیم. ما وجوهی را از شرکتهای بزرگ نمیپذیریم. خطمشی ما افشای هویت هر اهداکنندهای است که 1000 دلار یا بیشتر کمک میکند. ما همچنین مبلغ کل، مقدار متوسط و تعداد کمکهای فردی را افشا میکنیم. اهداکنندگان هیچ کنترلی بر تصمیمات و مقالات منتشر شده ما ندارند.»
گزارش سهماهه نخست سال 2025:
وقف APPC: 314.155 دلار
متا (برنامه بررسی حقایق شخص ثالث): 38.500 دلار
گوگل و یوتیوب: 22.906 دلار
اهداکنندگان فردی: 16.000 دلار
مجموعاً 330 هدیه از اهداکنندگان فردی دریافت شده است.
میانگین کمکهای فردی 49 دلار بوده و نیمی از کمکهای فردی 20 دلار یا کمتر بوده است.
سایر موارد دریافتی:
38.500 دلار از متا بهعنوان بخشی از پروژه راستیآزمایی برای افشای اطلاعات نادرست رسانههای اجتماعی
22.906 دلار از گوگل و یوتیوب برای کمک هزینهای که توسط شبکه بینالمللی بررسی حقایق مدیریت میشود.
این مؤسسه برای پیشبرد برنامههای تحقیقاتی خود کمکهزینههای تحصیلی برای دانشجویان مقطع کارشناسی تعریف کرده است. از سال 2010 تاکنون، بیش از 50 دانشجو از این کمکهزینهها استفاده کردهاند.
همچنین یک برنامه آموزشی تابستانی تماموقت طراحی شده که در آن نحوه نظارت بر ادعاهای سیاسی و انجام تحقیقات لازم آموزش داده میشود.
در ادامه همین سیاست، مؤسسه در طول سال، تعدادی دانشجوی آموزشدیده را برای کمک به کارکنانش در تحریر مقالات راستیآزمایی بهکارگیری میکند. (احتمالا معادل همان کار دانشجویی دانشگاههای ما!)
کار دیگری که به این نیروهای پارهوقت سپرده میشود پاسخ به سؤالات خوانندگان است.
- حقیقتیابی درباره پهپادهایی که مردم در سواحل شرقی آمریکا مشاهده کردهاند
- نقد و بررسی انتصابات ترامپ برای تحقق برخی وعدههای انتخاباتی
- پاسخ به شبهه درباره افزایش بودجه کنگره
- بررسی دروغهای بزرگ ترامپ در ایام انتخابات
و این هم جدیدترین گزارش:
از زمان تیراندازی مرگبار به چارلی کرک در 10 سپتامبر، کاربران رسانههای اجتماعی پستهایی را به اشتراک گذاشتهاند که اظهارات منتسب به این فعال محافظهکار را نقلقول میکند. بسیاری از خوانندگان از ما خواستهاند که حقایق مربوط به اینکه آیا کرک، بنیانگذار گروه سیاسی جوانان، چندین مورد از این نظرات را بیان کرده است یا خیر، ارائه دهیم.
به اقتضاء پیچیده شدن سواد رسانهای برای مخاطبان عمومی، لازم است نگاهی جدید در عرصه رسانه پدیدار شود. تأسیس نهادهای مستقلی که بتوانند برخی از کارهای سواد رسانهای را برای توده انجام دهند از محصولات همین نگاه نو است. جامعه ما نیازمند تلاشهای حرفهای است که بتواند دسترسی به واقعیت را برای همه شهروندان میسر سازد. اگر چنین نشود روزنامهنگاری و فعالیت رسانهای خود را از پاسخگویی معاف میکند و در عوض درک عمومی جامعه دچار آلودگی میشود.
ذیل این نگاه حتی میتوان یک شبکه صحتسنجی بینالمللی ایجاد کرد که همه نهادها و افراد مربوطه در یک پازل جهانی به سنجش رسانه بپردازند و از حقوق مخاطبان حمایت کنند.
در این زمینه بازخوانی تجربیات سایر کشورها، الهامبخش خواهد بود.