سعید رنجبر
سعید رنجبر
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

آن کفش های پاشنه‌بلند خاص!

این کفش‌های پاشنه بلند زنانه را دیده اید که کف‌ِشان از بیرون قرمز رنگ است؟ اینها را اولین بار کریستین لوبوتین خلق کرد. مردانه اش را هم. [برندش هم Louboutin است اگر دلت خواست برایش بخری. خاص است دیگر، قبول کن!] لوبوتین مدعی است این رنگ «قرمزِ چینیِ» خاص، که از رنگ لاک ناخن به او‌ الهام شده، وجهِ تمایز این کفش های اوست. این یعنی به اعتبارِ نظامِ مالکیت فکری، مال من است و کسی حق ندارد آن را کپی کند.

همین شد دستمایه دعوای حقوقی این شرکت علیه شرکتی در هندوستان که آن هم کفِ کفشهایش را قرمز کرده بود. ادعای وکیل شرکت لوبوتین این بود که به کارگیری رنگ قرمز در کفِ کفش های پاشنه بلند، به نوعی علامت تجاری خاص این شرکت و وجه تمایز آن بوده و به آن مشهور است. هر چند لوبوتین این دعوا را برد اما در عین حال موضوع دیگری هم مطرح شد که جالب‌تر از اصل این دعواست برای من. خود این که آیا به کارگیری رنگ در قسمتی از محصول، نوعی طراحی صنعتی محسوب می شود یا نه، به قدر کافی مهم است، اما اگر فقط همین بود شاید این پرونده را تا این اندازه که هست، جذاب نمی کرد. جذابیت این پرونده از آنجا بیشتر می شود که وکیل شرکت لوبوتین در دفاع، و برای این که به خوبی نشان دهد این محصولِ این شرکت (لوبوتین انواع کیف و کفش طراحی و تولید می کند، اما موضوع اختلاف فقط همان یک نوع کفش است که گفته شد) به قدری مشهور است که اگر از هر کسی بپرسی شهرت این شرکت به چیست، خواهند گفت به این نوع کفش خاص. در ایران و شاید در جاهای دیگر هم، معمولا در این جور مواقع کار را به کارشناس ارجاع می کنند که آنها بگویند چقدر دو طرح یا دو چیز مشابه هم هستند و شهرت هم درست و واقعی است یا نه. اما برای تشخیص کارشناسان اغلب ضابطه و معیار مشخصی وجود ندارد. گاهی هم پیش می آید که خود قاضیِ پرونده بر مبنای درک خود از موضوع تصمیم بگیرد. (در ایران مثلا در پرونده علیه اصغر فرهادی در مورد فیلم قهرمان، خود بازپرس و همکارانش دست به بازبینی فیلم زدند. که غلط بود البته. چون معیار مشابهت باید نظر عرف باشد. نه قاضی با پیش‌زمینه های خاص علمی) به همین دلیل شاید، وکیل این پرونده ابتکار دیگری به خرج داد که بسیار مهم است: استفاده از هوش مصنوعی! او از چت GPT پرسید که این شرکت به چه شناخته می شود؟ این هوش مصنوعی هم پاسخ می دهد که به کفش های پاشنه‌بلندی که کف آن قرمز است!

او همین پاسخ را به عنوان یک دلیل اثباتی به قاضی ارائه می کند. در نهایت قاضی به سود لوبوتین تصمیم‌ گرفت اما نه به این دلیل. قاضی در رد این دلیل بیان کرد که هوش مصنوعی را انسان ساخته و ضمنا این هوش فعلا اشتباهات خودش را دارد. اما اگر بپذیریم هوش مصنوعی بر مبنای جستجو در میان منابع اینترنتی و در واقع از نظر عموم مردم تغذیه می شود، نظر او را باید صائب بدانیم. مگر این که هوش مصنوعی را چیز دیگری بدانیم که من ندانم.

پ.ن: برای این که یک طرح، نوشته، و حتی صدا و بو، تبدیل به علامتی تجاری شود، باید متمایز از علامات ثبت شده یا ثبت نشده ولی مشهورِ قبلی باشد. در عین حال نمی توان نام متمایز کننده یک پدیده در یک‌ زبان را برای فروش یا تولید همان پدیده استفاده کرد. مثلا نمی توان نام پرتقال را برای فروش پرتقال به کار برد و دیگر فروشندگان یا تولیدکنندگان پرتقال را از استفاده از این نام منع کرد.

کِرِدیت: عکس را از خودِ گزارش برداشته‌ام و صاحبش هم شرکت لوبوتین است. جایی گذاشتی، یادت نرود بگویی.

© این نوشته اولین بار صبح خیلی زودی در وبسایت نویسنده منتشر شده. به قول اَنتِلِکچوآل خوانده ها، «سواری مجانی» نکنید! ما که پا‌پِی نمی شویم، اما معلوم می شود، برای خودتان بد است.


مالکیت فکریدفاع حقوقیوکیل سعید رنجبردادگاههوش مصنوعی
وکیل دعاوی | ranjbar.co | کارشناس ارشد حقوق مالکیت فکری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید