مفهوم کپیرایت سالهاست برای مردم کشورهای توسعه یافته آشناست؛ کپیرایت (حقتکثیر/حقنشر) مجموعهای از حقوق انحصاری است که به ناشر یا پدیدآورندهی یک اثر اصل منحصربهفرد تعلق میگیرد و حقوقی از قبیل نشر، تکثیر و الگوبرداری از اثر را شامل میشود (به نقل از ویکیپدیا)
هرچند مفاهیمی مثل license ها میان مردم ما کمتر شناخته شده است اما در جمهوری اسلامی ایران نیز همچون سایر کشورها، قوانینی برای حمایت از مالکین ایدهها وضع شده که در موارد گوناگون، از مطبوعات تا نرمافزارهای رایانهای، از تأليف تا ترجمه و… را شامل میشود.
اما فلسفهی کپیرایت، چه از دید فایدهگرایی (Utilitarianism) و چه از دید اثبات گرایی (Justification)، مورد نقد بوده است!
بررسیها نشان میدهند که کپیرایت عملاً در قبال حمایت از یک ایده، ایدههای بسیاری را از بین میبرد. پیشرفت بشر همیشه مدیون الهام گرفتن و افزودن جزئیات به ایدههای پیشین خود بوده است.
انحصاری کردن ایده همواره امکان پیشرفت در آن شاخه را محدود به یک فرد و یک فکر میکند که مشخصاً باعث محدود شدن و گسترش پیدا نکردن آن خواهد شد.
کپیرایت باعث میشود نابغههاییپشت درهای بستهی شرکتها در فضایی بسیار امنیتی مشغول کار کردن روی درمان یک بیماری سختدرمان همچون سرطان خون باشند. شاید در همین لحظه شرکتهای بسیاری که نه درکی از بیمار دارند نه درکی از علم، تنها برای سود زیادی که تولید چنین دارویی دارد،سرمایهگذاری هنگفتی روی این حوضه کردن باشند و افرادی را استخدام و محصور کردهاند تا چنین دارویی را کشف کنند. چندین گروه بیخبر از هم درحال کار روی یک چیز مشترک هستن؛چه بسا که اگر این افراد هم دیگر را میدیدن یا از آزمایشهای فوق محرمانهای که انجام میدهند میتوانستند با هم گفتگو کنند، بسیار سریعتر به یک نتیجهی کارآمد میرسیدند!
بیاید کمی از این دنیا فاصله بگیریم، دنیایی را تصور کنیم که علم در دسترس همه قرار داشت، هر کس آزاد بود به ایدهی دیگران چیزی اضافه و منتشر کند، فرض کنیم در این دنیا فردی یک پخشکنندهی موسیقی ساده مینوشد که امکان پخش فایلهای صوتی را داشت. یک کاربر دوست داشت به آن قابلیت نمایش متن آهنگها را نیز اضافه کند، متن برنامه را میدید، کدهایی که میخواست را به آن اضافه میکرد و آن را دوباره منتشر میکرد. کاربر دیگری به نسخهی تازه قابلیت پخش رادیوهای اینترنتی را اضافه میکرد و کاربری دیگر چیز دیگری…
پس از مدتی میدیدیم که یک پخش کنندهی سادهی فایلهای صوتی، تبدیل به پخش کنندهای با امکانات بیشماری شده که تمام کاربرانش در ساختنش نقش دارند!
دنیایی آزاد است که در آن علم آزاد باشد، دنیایی که در آن دانش را محدود و محصور کنند، پیشرفتش دور و گاهی محال میشود.
کپیلفت، ایدهای برای حمایت از آزادی ایدهها با تأکید بر روی خرد جمعی است.
فرق کپی لفت با کپی رایت این است که قانون کپی رایت به پدیدآورندگان آثار اجازه میدهد تا حق نسخه برداری، ویرایش، و یا اقتباس از آثارشان را از دیگران سلب کنند. اما در قانون کپی لفت، پدیدآورندهی یک اثر میتواند به تمامی افرادی که نسخهای از آن اثر را دریافت میکنند حق ویرایش و اقتباس را اعطا کند؛ و با استفاده از مقررات کپی لفت، تضمین کند که این حق برای دیگر افرادی که نسخهای از این اثر را دریافت میکنند همچنان محفوظ خواهد ماند.
شوربختانه در کشور ما هنوز مفاهیم اولیهی کپیرایت میان مردم درک نشده است، اما کمی دورتر از اینجا، مشکلات متعدد کپیرایت را شناختهاند و در تلاش برای گذر از آن هستند. قطعاً استفاده هر چیزی، دانش و سواد مرتبط با آن را نیاز دارد، امید است با تلاش دوستان فعال در این زمینه، هر روزه شاهد افزایش سواد عمومی درمورد حقوق فردی خودمان و دیگران باشیم.