دو روایت تاریخی در «آسوده بخواب کوروش»
شروعی زیبا و قدرتمندانه! شاید بهترین و کوتاهترین عبارتی که بتوان برای کارگردان این مستند به کار برد همین باشد! «علی فراهانی» در اولین مستند بلند خود، هدفمندانه دست بر موضوعی خاص و کمتر پرداخته شده گذاشته که در تاریخ ایران پس از قاجار، منحصر به فرد است؛ جدایی تکّهای دیگر از خاک وطن.
در ابتدا با سکانسهایی زیبا از ورود مصاحبه شوندگان به محل مصاحبه مواجه میشویم که استانداردی بالا و فیلمبرداریِ سینماییِ چشمنوازی را به رخ ما میکشد. همچنین زیبایی تزئینات و چینش وسایل در صحنه خودنمایی میکند. درام مستند آنجا قوام میگیرد که با تدوین زیبای تصاویر ضبط شده، داستان مرد بحرینی – که صحّت آن مشخص نیست – به روایتها وارد شده و از «شاه پیروز» کمک میطلبد.
پس از انجام معرفی، به تقلید از مستند «پرزیدنت آکتور سینما» روایت اوّل – روایت امروزی یا روایت «شاه پیروز» - آغاز میشود. این روایت غالب مستند را دربرمیگیرد و روایت دوّم – روایت دیروزی یا روایت «شاه ترسان» – قسمت کوچکتر را به خود اختصاص میدهد. شروع دوبارهی داستان روایت اوّل با زاویهی دید روایت دوّم از جاذبهی مستند نمیکاهد و این آشکار شدن زوایای پنهان، شما را با وجود تلخی روایت میخکوب میکند تا سرانجام کار را ببینید.
چه بهتر بود به جای نوشتن نام روایتها در زیرنویس، آنها با شاخصههایی هنریتر – مثل موسیقی و ضربآهنگ آن، نحوهی روایت راویان یا روشهای دیگر – از هم تمایز پیدا میکردند؛ مشابه آنچه در همان «پرزیدنت آکتور سینما» میبینیم؛ امّا با وجود همهی اینها، مستند انتخابهای خیلی خوبی برای تصاویر ضبط شده و موسیقی خود دارد که مستند را دیدنی میکند.
مستند در بیان خود نیز بسیار عالی عمل میکند. با این وجود که محور اصلی مسئلهی جدایی بحرین است، ولی در ابتدای دو روایت، با فاصله گرفتن از این محور، به ریشههای ضعف دولت و به خصوص شاه از ابتدای تاجگذاری هم میپردازد که در نهایت باعث بسیاری مشکلات از جمله جدایی بحرین از خاک وطن میشود. روش مستند برای ساخت درام از مسئلهی بحرین، تحسینبرانگیز و عالی است! هر چند که هدف گرفتن شخص شاه و نادیده گرفتن دیگر دولتمردان آن زمان که در این اتفاق سهم داشتهاند، مشکلی است که نمیتوان نادیده گرفت. یکی از اشکالات دیگر هم سکوت مستند دربارهی گروههای مخالف شاه در این قضیه است که تحلیل روشنی از آنها به دست نمیدهد.
مصاحبه شوندگان از طیفهای گوناگون و سلایق مختلف انتخاب شدهاند و همین به بیطرفی مستند کمک شایانی میکند. اگر مستندساز از منابع مکتوب هم در قالب موشنگرافیک استفاده میکرد، بر غنا و اصالت اثر خود میافزود و حرف بیشتری برای گفتن داشت. البته خوبی دیگر این ایجاز در روایت، خسته نشدن مخاطب است که شاید در استفاده از این ایجاز زیادهروی شده باشد.
در پایان با همهی این تفاسیر، مستندی خوشساخت و شکیل ارائه شده که خواننده با اطلاعات نه چندان زیاد تاریخی، میتواند با آن کتاب تاریخ را به نحوی هنرمندانه ورق بزند و پای روزهای گذشته بر این سرزمین بنشیند.