جدا نشینی همسران به شرایطی گفته میشود که زن و شوهر علارقم داشتن رابطه زناشویی رسمی، به دلایل مختلف اشتغال،تحصیل، مهاجرت و یا حتی ماموریت های کاری در مکان های جدا از هم زندگی میکنند .
و این پدیده در جوامع مدرن و شهری بیشتر شده به ویژه میان زوج هایی که هر دو شاغل هستند یا یکی از آنها به دلایل حرفه ای مجبور به مهاجرت موقت است .
نکنه مهم این است که این پدیده متفاوت از پدیده طلاق عاطفی هست و نباید این فاصله و جدایی را به معنای سردی زوجین در رابطه و تمایل به جدایی تفسیر کرد .
از جمله پیامد های این پدیده :
۱_ افزایش استقلال فردی ؛ یعنی هر یک از زوجین استقلال بیشتری در تصمیم گیری ها و سبک زندگی تجربه میکنند.
۲_ کاهش تعاملات روزانه ؛ نبود ارتباط چهره به چهره می تواند از صمیمیت و کیفیت رابطه بکاهد
۳_ احتمال بروز سوءتفاهم و سردی عاطفی؛ فاصله روانی گاهی به فاصله روانی منجر میشه به ویژه اگر مهارت های ارتباطی ضعیف باشند .
از منظر دیدگاه پست مدرن
در عصر مدرن روابط زناشویی بر پایه انتخاب آگاهانه ، گفت و گو و اعتماد شکل میگیره و جدانشینی میتواند بخشی از سبک زندگی انتخابی زوج های جوان باشد .
زوج هایی ک استقلال فردی را ارزش می دانند و رابطه شان را بر پایه کیفیت تعامل نه صرفا هم خانگی تعریف میکنند.
علارقم تمام توضیحات فوق و پیشرفت ها در تکنولوژی و حتی خلق سبک های جدید زندگی مشترک ، اما آیا این پدیده جدانشینی می تواند کارکرد مثبتی برای جامعه داشته باشد!؟ و زوج های جوان پذیرای این سبک از زندگی میشوند؟