Saba Torabi
Saba Torabi
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

تجربه مصاحبه کاری

خیلی وقت بود که مصاحبه کاری نرفته بودم. اصلا فراموش کرده بودم که مصاحبه چطوریه و چه سوالاتی می‌پرسند. به فاصله سه روز، دو تا مصاحبه با دو تا شرکت مختلف کردم. بذارید اسم شرکت‌ها رو اینجوری بذاریم، شرکت "داریوش" و شرکت "رفیق نیمه‌راه". شرکت داریوش برای دو تا پوزیشن شغلی مختلف مصاحبه شدم. مصاحبه‌کننده به دقت مطابق با رزومه‌ام و رشته دانشگاهیم سوال می‌پرسید. بعضی رو بلد بودم، بعضی رو یادم نبود و بعد از جلسه یادم اومد و بعضی رو هم اصلا بلد نبودم. با این حال، مصاحبه‌کننده مصاحبه رو ادامه داد و من رو به چالش می‌کشید. حس مثبتی رو منتقل می‌کرد و نگاه علمی داشت، انقدری که ترغیب شدم چیزهایی که بلد نیستم رو به ذهن بسپرم و بعدا مطالعه‌اشون کنم. در طول مصاحبه با یک دمنوش ازم پذیرایی کردند و در نهایت با یه حس خوب راهیم کردند. فارغ از این که نتیجه چی باشه کلی چیز یاد گرفتم و حس کردم دوست دارم بهتر بشم و احترام دیدم. اما شرکت رفیق نیمه‌راه تجربه آموزنده‌ای نبود. اول از همه که رزومه‌ام رو اصلا انگار مطالعه نکرده بودند و وقتی متوجه شدند هم‌چنان دانشجو‌ام کمی یکه خوردند. همین‌طور مسئول منابع انسانی‌اشون انگار اصلا نمی‌دونست که ویژگی‌های نیروی مدنظرشون چی هست و چه شایستگی‌هایی لازم داره. مصاحبه‌کننده چیزی که توی رزومه‌ام نبود رو می‌پرسید بلدی؟ و وقتی جواب منفی می‌شنید گویا تاسف می‌خورد. نگاه بالا به پایین داشتند و می‌خواستند به من القا کنند که در شرایط استرس‌زایی هستم. همین‌طور زمان مصاحبه‌ارو ۴۵ دقیقه اعلام کردند، اما در نهایت کل مصاحبه ۱۵ دقیقه هم نشد. خلاصه فارغ از این‌که نتیجه چی باشه باید بگم شرکت رفیق نیمه‌راه اصلا جای جالبی به نظر نمی‌اومد. اما یک چیز رو هم سعی می‌کنم در نظر بگیرم، اینکه آدم‌ها همیشه روی مود خوبی نیستند و شاید این نگاه قضاوتی من به این دو مصاحبه از این هم نشات بگیره.

اگه اینو خوندید خوشحال می‌شم نظراتتون رو بخونم. مثبت و منفی برای من ارزشمنده!


مصاحبه کاری
من دانشجوام و خیلی چیزها هست که باید یاد بگیرم!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید