در «قلعه حیوانات» ، جورج اورول با استفاده از تمثیل حیوانات ، یک داستان انقلابی را روایت میکند که خلاصهای از شورش حیوانات علیه صاحب مزرعه و تلاش آنها برای برپایی یک جامعه عادلانه است . هر حیوان نمادی از یک طبقه اجتماعی یا سیاسی است و این استفاده نمادین به جورج اورول این امکان را میدهد تا مسائل پیچیده سیاسی و اجتماعی را به شکلی قابل فهم بیان کند.
یکی از موضوعات محوری در «قلعه حیوانات» ، نقد استبداد و فساد قدرت است. ناپلئون ، خوکی که ابتدا بهعنوان رهبر انقلابی ظاهر میشود ، بهتدریج به یک دیکتاتور تبدیل میشود . این تغییر نمادین نشاندهنده فرایندی است که در آن ایدئولوژیهای انقلابی تحت تأثیر قدرت و فساد دستخوش تغییر میشوند.
استفاده از حیوانات بهعنوان نمادهایی برای شخصیتهای واقعی و ایدئولوژیها یکی از جنبههای کلیدی «قلعه حیوانات» است. مزرعه بهعنوان نمادی از یک کشور یا حکومت و حیوانات بهعنوان نمایندگان طبقات مختلف جامعه، به جورج اورول امکان میدهد تا به شکلی استعاری به بررسی طبیعت قدرت و تأثیرات آن بر اخلاقیات و روابط اجتماعی بپردازد.
این کتاب یکی از مشهورترین کتابهای دیستوپیایی (ویران شهر خیالی) و یکی از صد کتاب تأثیرگذار تاریخ است و به حوادث آیندهنگر { که در آن زمان آینده نگرانه تلقی می شد } تحت اقتدار یک رژیم توتالیتر (تمامیت خواهی) میپردازد و یکی از پر ترجمه شده ترین کتاب ها در تاریخ و البته یکی از ممنوعه ترین آنها به شمار میرود.
همان طور که گفته شد قلعه حیوانات در ردیف ادبیات دیستوپیا قرار میگیرد. دیستوپیا به معنای مکان یا کشور خیالی است که همه چیز در آن ناخوشایند یا بد است و معمولاً در یک سیستم توتالیتر یا در وضعیت بد اکولوژیکی قرار دارد، که برعکس یوتوپیا یا آرمانشهر است.
ادبیات دیستوپی نوعی ادبیات داستانی است که معمولاً جوامع بد آینده را به منظور روشن ساختن مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی یا فلسفی به تصویر میکشد.