صادق داروبرد
صادق داروبرد
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

کاملا واضحه

کاملا واضحه...

ایلیا هم قد طارق است و طارق هم قد فردین پس ایلیا هم قد فردین است . این واقعیت است ،نیازی به توضیح نیست . کاملا واضحه که ایلیا و فردین هم قد هستند .

اگر قیمت یک کیلو سیب دو یورو باشد و اگر هویج همان قمیت را داشته باشد . میتوانیم بگیم که هویج کیلویی دو یورو است نیازی به اندازه گیری و شمردن نیست :

این ها واقعیت است . همه مردم می دانند که این درست است .

مارین در سینما است و آرتور الان با مارین است . پس آرتور در سینماست

ایلیا دوست طارق است . طارق دوست فردین است . پس ایلیا دوست فردین است. آه . نه -این جا اصلا مشخص نیست ،مواضب باش یک تله ای در کار است.!اینجا باید بررسی کرد . باید از ایلیا و فردین سوال کرد . شاید که ایلیا اصلا فردین را نمی شناسد ----------

نخود فرنگی روی چنگال لیز میخورد

سودابه میگوید 《《با انگشت غذا نمی خوریم چنگالت رو بردار !》》ولی نمیتوانم ، نخود فرنگی ها روی چنگالم لیز میخورند (سوراخش کن) خیلی طول میکشد ...نباید غذا را با دست بخوریم . فهمیدی ؟ ولی من دست هایم را خوب شسته ام ...گفتم که ، غذا را نباید با دست بخوریم

اخر چرا نباید غذا را با دست بخوریم ...برای این که نباید با دست بخوری .چطور میشود یک علت

یک علت خوب برای توضیح این مسئله به برادر کوچک سودابه پیدا کرد که او باید غذایش را با چنگال بخورد برای اینکه با چنگال راحت تر است ؟ این واقعیت ندارد چون با دست خیلی بهتر میتوانم نخود فرنگی ها را بخوریم شاید این که این جوری تمیز تر است . شاید میکروب روی چنگال که از کابینت درآورده شده بیشتر از انگشتانی است که با صابون به خوبی سشته شده اند

{چون برای سلامتی بهتراست ؟. نه غذا را چه با دست و چه با چنگال بخوریم برای سلامتی فرقی ندارد}

پیدا کردن یک علت خوب به دلایل بجا خیلی اسان نیست شاید که این علت اصلا وجود نداشته باشد

مثلا در کشور مراکش حیفا با انگشتانش از دیس بزرگی در وسط سفره . غذایش را میخورد .. اگر برادر کوچکتر لیزا بپرسد که چرا نباید گوشش را با چنگال بخاراند .

در اینجا مسئله کاملا متفاوت است

سودابه علت های خوبی برای جواب به برادرش دارد

زیرا چنگال می تواند گوش تو را زخمی کند . حتی امکان دارد پرده گوشت را پاره کرده و تو کر بشوی و ....

چراهایی هستند که جواب قانع کننده و خوبی دارند .

اما یک سری چراها هم هستند که جوابشان ... همینه که هست .

داستانی های عاطفی کمدی در ژانر خانوادگی صادق داروبرد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید