پیش از مطالعه این یادداشت در نظر داشته باشید که مطالب صرفا در چارچوب حکم اخیر دیوان و با توجه به قوانین داخلی نگاشته شده و مفاهیمی همچون علائم تجاری عام (Generic Trademarks)، نام تجاری (Trade Name) و یا مقررات کنوانسیون پاریس در آن مورد توجه قرار نگرفته است.
در سال ۱۳۹۶، دادگاه تجدیدنظر استان تهران حکم به ابطال علامت تجاری اکبرجوجه صادر و در واقع مرگ این برند را اعلام کرد. در سال ۱۳۹۸ شعبه اول دیوان عالی کشور، با نقض حکم دادگاه تجدیدنظر، اعتبار را به علامت تجاری اکبرجوجه بازگرداند. اکبرآقا جوجه دگربار احیا شد و من بعنوان یک شهروند طرفدار میراث اکبرآقا، از این رای خوشحال شدم، اما تحلیل حقوقی ام می گوید این رای دقیق نیست.
در سال ۱۳۲۳ رستوران اکبر جوجه توسط مرحوم علیاکبر کلبادی نژاد در جادّهٔ قدیم شهرستان گلوگاه (واقع در شرق استان مازندران) افتتاح شد. رستوران اکبرجوجه یک نوع غذای مبتکرانه ارایه می کرد. این غذا طی سال ها چنان محبوب شد که اغلب مردم، اکبرجوجه را یک نوع غذای محلی مازندران تلقی می کردند و تصور نمی کردند که اکبرجوجه صرفا نام رستوران است. سایر رستوران ها هم کم کم شروع کردند به ارایه غذایی در منوی خود به نام اکبرجوجه و به تدریج تابلوهای بسیاری از رستوران ها تبدیل شد به اکبرجوجه.
مالکین برند اکبرجوجه برای مقابله با این روند، تقریبا ۷۰ سال پس از تاسیس اولین رستوان اکبرجوجه، اقدام به ثبت علامت تجاری اکبرجوجه نمودند و ظاهرا بر مبنای همان علامت ثبت شده، شروع کردند به طرح شکایت علیه رستوران های متخلف، به گمانم با این ادعا که آن ها نباید از نام اکبرجوجه در تابلو یا منوی خود استفاده نمایند.
رستوران دارها هم از پا ننشستند و دعوایی حقوقی برای ابطال علامت تجاری اکبرجوجه طرح نمودند. استدلال آن ها (البته استدلال وکلای آن ها) این بود که امروزه اکبرجوجه نام یک غذاست (مانند میرزا قاسمی) و یک واژه عام محسوب می شود، بنابراین کسی نمی تواند آن را به انحصار خود درآورد. دادگاه بدوی، استدلال خواهان ها (رستوران داران) را رد و علیه آن ها رای صادر کرد. با اعتراض خواهان ها، پرونده به دادگاه تجدیدنظر ارجاع و حکم متفاوتی صادر شد.
دادگاه تجدیدنظر حکم به ابطال علامت تجاری اکبرجوجه صادر کرد، با این استدلال که کلمه اکبر جوجه در عرف مردم نام یک نوع غذا می باشد که بصورت خاص طبخ و عرضه و در منوی غذاهای بسیاری از رستورانها دیده می شود و همه ساله توسط اتحادیه های دارندگان رستوران قیمت گذاری می گردد. بنابراین نمی تواند بعنوان علامت تجاری ثبت شود. به زبان حقوقی یعنی واژه اکبرجوجه دارای قدرت تمایز دهندگی نیست.
پس از کش و قوس فراوان، پرونده اکبرجوجه به شعبه اول دیوان عالی کشور ارجاع و حکم نهایی صادر شد.
شعبه اول دیوان عالی کشور در رای خود اعلام کرد که حکم دادگاه تجدیدنظر درست نیست، زیرا
هر چند در حال حاضر نام اکبرجوجه برای نوع خاصی از غذا عَلَم شده اما در ابتدا که این نوع پخت منتسب به اکبر شده و یا مبتکر آن غذای مخصوص، نام پدر خود را بر آن گذاشته، غذای شناخته شده و معروف نبوده است و منع قانونی برای ثبت این نام بعنوان علامت تجاری وجود ندارد و اینکه سایر رستوران ها با اقتباس از شیوه پخت اقدام به طبخ غذا با نام اکبرجوجه می نمایند حق مکتسبه ای برای آنان ایجاد نمی کند، البته ثبت علامت تجاری موصوف اگر چه انحصاری است ولی مانع طبخ و سرو آن در رستوران های مختلف نخواهد بود و نام آن در منوی غذا منعی نخواهد داشت لکن استفاده از علامت مخصوص بصورت تابلو یا تبلیغ در انحصار صاحب علامت می باشد.
به زبان ساده دیوان عالی کشور می گوید چون غذای اکبرجوجه در زمان ابداع معروف نبوده و هنوز عام نشده بوده، منعی برای ثبت آن وجود ندارد و می تواند بعنوان علامت تجاری ثبت شود و هیچ کسی غیر از مالک نمی تواند اکبرجوجه را روی تابلوی خود بنویسید و یا تبلیغ کند. با این حال هر رستورانی می تواند غذای مذکور را طبخ و ارایه کند و می تواند نام اکبرجوجه را در منوی رستوران ذکر کند.
کوتاه آنکه دیوان عالی کشور پذیرفت که اکبرجوجه تبدیل به نام یک نوع غذا شده و هم این که مالکین اکبرجوجه می توانند آن را بعنوان علامت تجاری حفظ کنند.
گرچه به نظر می رسد رای دیوان حد وسط اختلاف را گرفته اما از نظر حقوقی چندان دقیق نیست.
مطابق با قوانین ایران، علامت تجاری در زمان تقاضای ثبت باید قدرت تمایزدهندگی داشته باشد و بتواند کالاها یا خدمات اشخاص را از یکدیگر متمایز نماید، در غیر اینصورت چنین علامتی قابل ثبت نیست زیرا موجب گمراهی مصرف کننده می شود. مثلا، کسی که تولید کننده شیر پاستوریزه است نمی تواند علامت تجاری شیر را ثبت کند زیرا کلمه شیر نمی تواند محصول او را از محصولات رقبایش متمایز کند. بدیهی است ثبت چنین علامتی هم به مصرف کننده و هم رقبا زیان می رساند. تصور کنید چنین علامتی ثبت شود. احتمالا دیگران بجای شیر باید روی محصول خود بنویسند مایع خوراکی تهیه شده از پستان گاو !
آیا کسی می تواند علامت تجاری کباب کوبیده، میرزا قاسمی یا دمپختک را برای رستورانش ثبت کند؟ و دیگران نتوانند روی تابلوی خود از آن علامت استفاده کنند؟
با توضیحات مذکور، اکنون پرسش مهم در پرونده حاضر این است که آیا علامت اکبرجوجه در زمان ثبت (سال ۱۳۹۰) دارای قدرت تمایزدهندگی بوده یا خیر؟
به اعتقاد دادگاه تجدیدنظر، اکبرجوجه در زمان ثبت دارای قدرت تمایز دهندگی نبود زیرا این علامت در زمان ثبت به نام غذا تبدیل شده بود. دیوان عالی کشور اما به این پرسش پاسخ مستقیمی نمی دهد و از آن عبور می کند. دیوان صرفا به این موضوع اشاره می کند که اکبرجوجه در زمان ابداع (۱۳۲۳) معروف و عام نبوده پس قابل ثبت است، اما به احراز شرایط در زمان تقاضای ثبت اشاره ای نمی کند. (یادآور می شوم که علامت اکبرجوجه در سال ۱۳۹۰ ثبت شده، یعنی زمانی که بسیار معروف بوده و تقریبا همه آن را نام غذا می دانستند). جالب آنجاست که با دقت در حکم دیوان عالی کشور در می یابیم که اتفاقا قضات دیوان هم بصورت ضمنی می پذیرند که اکبرجوجه در سال های اخیر تبدیل به نام غذا شده و برای همین رستوران دارها می توانند در منوی خود از آن نام استفاده کنند.
در واقع نکته غیر دقیق حکم اخیر دیوان در این است که اکبرجوجه هم نام یک غذا دانسته شده و هم می تواند برند یک رستوران باشد.
در پایان از موافقان و مخالفان این یادداشت، می خواهم نظرات و دلایشان را ارایه و به عمیق شدن مطلب کمک کنند.