صحنهای در کودکی به یاد دارم که وارد یک فضای بزرگی شده بودیم و عکس رئیس جمهور و رهبر در ابعاد بسیار بزرگ سرتاسر یک دیوار قرار داشت و من از همان موقع برایم عجیب بود که واقعا لزوم این کار چیست؟آیا خود شخص در برخورد با تصویر بزرگ خودش هم موافق همین کار است یا مانع از چاپ آن میشود؟
بعدها متوجه شدم که یکی از ملزومات اداری، نصب کردن عکس بزرگان است و قطعا بودجه قابل توجهی هم برای تهیه آن صرف میشود. این مختص به حال حاضر هم نیست و قبل از انقلاب هم عکس شاه به وفور در هر مکانی بود.
اوایل با خودم گفتم که شاید فقط در ایران باشد اما بعد از یک جستجوی کوتاه متوجه شدم که که در زمان لنین و استالین از برجسته ترین رهبران اتحاد جماهیر شوروی هم تاکید زیادی بر تصاویر آنها در هر مکانی بود!
اما در کشورهای دیگر چطور؟ عکسِ صورتِ چهرهمحور برای افراد از دنیا رفته، میتواند جنبه یادآوری و حرکتی علیه فراموشی داشته باشد ولی لزوم این تصاویر برای افراد در قید حیات چیست؟
وقتی میدانیم که پَستترین نوع حمله به شخص، تمسخر چهره و ظاهر اوست چرا در نقطه مقابل و برای تعریف و تمجید از شخص، چهره او را مورد توجه قرار میدهیم؟
تصاویرِ چهرهِ افراد، فاقد سخنِ خاص یا پیام مشخصی هستند. تا حدی در جهت مقدسسازی شخص مورد نظر پیش میرود و این طور القا میشود که شخص داخل تصویر جدا از هر نظر و تفکری، انسانی متفاوت از ماست! این مسئله به طور مستقیم با احساسات روبروست و اگر قضاوتی هم از روی عکس درکار باشد کاملا سلیقهایست.
چه بسا برای افراد از دنیا رفته هم تصویرِ چهره، اهمیت چندانی ندارد و دلیل ماندگاری و مطرح شدن آن شخص، فعالیتها و تفکرات یا خدمات متفاوت او بوده که بازماندهها بهتر است از آنها یاد کنند تا چهره شخص!
مثلا بارها تصویر افرادی مثل چه گوارا، باب مارلی، گاندی و ... را دیدهایم اما به راستی چقدر از خود آن اشخاص و دلیل مطرح شدن آنها اطلاع داریم؟ چهره آنها در شاخص شدنشان چه تاثیری داشت؟
به همراه داشتن تصویر آنها کدام نیاز ما را ارضا میکند؟ این مسیر تا جایی پیش میرودکه حتی تصاویرِ غیرواقعی معصومین (که از لحاظ شرعی تا حدی مشکل دارد) هم در مساجد نصب میشود!
در نهایت اینکه برای رشد جمعی و رسیدن به جامعهای داناتر، باید نسبت به عواملی که مستقیم احساسات را درگیر میکنند بیشتر فکر کنیم و این نمونه کوچکی از تحریکپذیری جامعه بود که اهمیت چندانی هم نداشت.
فقط فکر کردن راجع به آن و نتیجه این تفکر در سطح جامعه میتواند ما را با مثالهای بزرگتری روبرو کند که آنها بسیار بیشتر اهمیت دارد.