۱. بعضی وقتها پیش میاد که راجع به موضوعی، نظرِ خاصی داریم و هر چیزی که موافق با نظر ما باشه را به صورت ناخوآگاه تایید میکنیم. این کم کم باعث میشه تا منطق و دلیلمون برای تاییدِ نظرمون رو فراموش کنیم! مثلا شوخیها یا میمها (Meme) که در موافقت با یه ایدئولوژی ساخته میشن؛ معمولا از دلایل سَبُک و مسخره برای رَد نظرات مخالف استفاده میکنن. حتی با این که ما دلایل خودمون رو داریم اما این مقدمه میشه تا کم کم فراموشش کنیم.
۲. شبکههای اجتماعی طوری طراحی شدن تا چیزهایی رو به ما نشون بدن که خودمون میخواییم ببینیم. از ویدیوهایی که لایک میکنیم تا مکثهایی که روی تصاویر متفاوت داریم؛ الگوبرداری میکنه و در نتیجه پستهایی رو به ما نشون میده که میپسندیم. به نحوی که اگر در دو موبایل متفاوت یک برنامه رو باز کنیم، گویی دو برنامه متفاوت باز شده. این باعث میشه ما در اتاقی با پژواک صدای خودمون قرار داشته باشیم که جز چیزهایی که خودمون میخواییم؛ نبینیم!
۳. نتیجه این روند، از ما انسانی سطحی میسازه! کسی که انقدر نظر موافق دیده که تحمل شنیدن نظر مخالف نداره و به چیزی که باب میلش نیست، با پرخاشگری پاسخ میده. موارد زیادی دیدیم که زیر یک پست با یک پیام خاص، افراد زیادی فحاشی میکنن. در حالی که به سادگی میتونستن رد بشن. شاید یکی از دلایل خشونت مجازی هم همین باشه. این که در ذهن ما یه مسائلی مقدس شده و گویی هیچ چیزی غیر از این درست نیست.
۴.مثال ساده، انتقادهای تند در زمان ریاست جمهوری ترامپ بود. هر متن انتقادی با عکسهای مضحک او همراه بود. جملههای عجیب او به داغترین تیترها بدل میشدند و کوچکترین اشتباهات لفظی سوژه میشد. فارغ از مخالفت یا موافقت با این شخص، تمامی این موارد نمیتواند منافاتی با یک رئیس جمهور خوب داشته باشد! در واقع حتی اگر کارنامه یک رئیس جمهور افتضاح باشد، ربطی به این موارد ذکر شده ندارد. اما خیلیها به همین دلایل جزئی با او مخالف بودند.
۵. چه باید کرد؟ عناصر تحریک کننده احساسات رو بشناسیم و به هر چیزی که پاسخ هیجانی دادیم، یک لحظه مکث کنیم و دلیلش رو متوجه بشیم. سعی کنیم بدون سوگیری و با دید باز هر چیزی رو ببینیم. بعد از موافقت و مخالفت با هر چیز از خودمون بپرسیم؛ چرا؟