شرکتهای بزرگ نمیپذیرند که با حمایت بومیان، جنبشهای اجتماعی و کارگران، لیتیوم میتواند به نقطه اتکایی برای آزادی مردم بولیوی تبدیل شود.» اینها سخنان اوو مورالس رئیسجمهور سابق بولیوی است. دولت او در نتیجه کودتایی نظامی که به عقیده بسیاری برای دستیابی به ذخایر عظیم لیتیوم این کشور بوده است، سرنگون شد.
بولیوی حالا به نقطه کانونی اعتراضات گسترده و اعتصابات سراسری تبدیل شده است. به دنبال کودتای نظامی که در سال ۲۰۱۹ علیه هشتادمین رئیسجمهور قانونی این کشور «اوو مورالس» صورت گرفت، این کشور به کانون بحرانهای سیاسی در منطقه تبدیل شده و خواسته اصلی معترضان و اعتصابیون «بازگشت دموکراسی» و «حاکمیت ملی» بر بولیوی است. رهبران راستگرای مسیحی برخاسته از کودتا در بولیوی، تصمیم گرفتهاند که بار دیگر انتخابات ریاست جمهوری در بولیوی را به تعویق بیندازند و وضعیت بحرانی دولت موقت را کماکان ادامه دهند. این تصمیم در کنار سایر جنبههای عملکرد دولت موقت، با خشم و مخالفتهای سرسختانه کارگران و نیروهای ضد دولت کودتا مواجه شده است. مرکز کارگران بولیوی (COB) که با حدود ۲ میلیون عضو از جمعیت ۱۱ میلیون نفری بولیوی، بزرگترین فدراسیون ملی اتحادیهها و سندیکاهای کارگری این کشور محسوب میشود،۲۸ جولای اولتیماتومی ۷۲ ساعته را به مقامات ارائه داد و در آن اعلام کرد درصورتی که تصمیم تاخیر در انتخابات لغو نشود، بولیوی با اعتصاب عمومی روبهرو خواهد شد. مقامات به اولتیماتوم این اتحادیه توجهی نکردند و حالا اعتصاب سراسری بولیوی را فرا گرفته است.
بولیوی بهعنوان یکی از مهمترین معادن لیتیوم جهان در منطقه حیاط خلوت ایالات متحده، منبعی بسیار بزرگ و مهم برای تولید و استخراج این کامودیتی محسوب میشود. لیتیوم به عقیده بسیاری، نفت آینده و موتور محرک رشد انرژیهای تجدیدپذیر در سالهای پیش رو خواهد بود. «گایا وینس»، نویسنده و روزنامهنگار مطرح بریتانیایی، در کتاب معروفش «ماجراهای عصر آنتروپوسن» که بسیاری از جوایز و عناوین بهترین کتاب علمی سال ۲۰۱۵ را کسب کرد، درباره معادن لیتیوم بولیوی میگوید: «تلاش بشر برای جایگزینی کم کربنها و تجدیدپذیرها با سوختهای فسیلی به معنای برقی کردن گرمایش، روشنایی و حملونقل خواهد بود که در آن مخازن سوخت فسیلی موتورها با باتریها جایگزین میشوند. ماده خام مورد نیاز برای این منبع انرژی سبک و با چگالی بالا، لیتیومی است که خود نیز باید استخراج شود و یکی از معدود نقاط مجهز جهان برای استخراج آن بولیوی است.» وینس توضیح میدهد که «سالار دوییونی» بولیوی که وسیعترین کویر نمک بر روی کره زمین محسوب میشود، احتمالا میتواند بالغ بر نیمی از لیتیوم مصرفی جهان را تامین کند. در دوران زمامداری مورالس، این کشور در مسیر صنعتیسازی منابع غنی خود بود و «شرکت ملی لیتیوم بولیوی» با همراهی شرکت «آ سیای سیستم» آلمان با یکدیگر برای توسعه در حوزه لیتیوم به توافق رسیده بودند که با وقوع کودتا این توافق نیز از هم پاشید.
به گزارش سازمان زمین شناسی آمریکا، برآورد میشود که ذخایر لیتیوم بولیوی معادل ۲۲ درصد کل ذخایر لیتیوم جهان است و بالاتر از همسایگانش شیلی با ۱۸ درصد و آرژانتین با ۱۶ درصد بزرگترین ذخایر لیتیوم جهان را داراست. لیتیوم تودی در گزارشی به نقل از دولت این کشور ادعا کرده است که تخمین آنها از منابع لیتیوم بولیوی در صحرای نمکی سالار دو ییونی حدود ۱۴۰ میلیون تن است که برابر با ۷۰ درصد ذخایر لیتیوم دنیا است. اهمیت منابع لیتیوم این کشور در جایی مشخص میشود که مطابق برآوردهای «نهاد بروکینگز» که یکی از تاثیرگذارترین اتاق فکرها (Think Tank) در جهان به شمار میآید؛ به دلیل توسعه صنایعی مانند تولید تلفنهای همراه هوشمند و خودروهای برقی، تا سال ۲۰۲۵ میزان تقاضا برای لیتیوم در سراسر جهان ۳ برابر تقاضا در سال ۲۰۲۰ خواهد بود.
طی سالهای اخیر مساله لیتیوم در بولیوی به یکی از مهمترین دغدغههای مردم و سیاستمداران تبدیل شده است. مورالس که بهعنوان نخستین رئیسجمهوری که از میان بومیان این کشور به قدرت رسید، مطابق ادعای خودش استعمار ۵۰۰ ساله در خاک بولیوی را پایان داده بود. در دوران زمامداریاش با حمایتهای بزرگ اجتماعی توانست لیتیوم بولیوی را تا حدود زیادی بهطور واقعی ملی و از دست شرکتهای آلمانی که کنترل لیتیوم این کشور را در اختیار داشتند خارج کند و با همکاری آلمان و چین به توسعه این صنعت بپردازد. او در گفتوگویی با گلن گرینوالد هم اذعان کرد که معتقد است تنها الیگارشهای بولیویایی علیه او کودتا نکردند بلکه توطئهای خارجی با همکاری شرکتهای چند ملیتی در پشت کودتا قرار دارد. او معتقد است که شرکتهای بزرگ جهانی نمیخواهند بپذیرند که با حمایت جنبشهای اجتماعی و کارگری، لیتیوم میتواند باعث آزادی مردم بولیوی باشد.
در چنین شرایطی با وقوع کودتا ورق برگشت؛ به گزارش رادیو کاوساچون بولیوی، دولت موقت اعلام کرده است که قصد دارد تعداد زیادی از شرکتهای چندملیتی را برای سرمایهگذاری به سالار دو ییونی دعوت کند. یکی از شرکتهایی که در میان دعوتشدگان نامش به چشم میآید، غول حوزه فناوری و تولید خودروهای الکتریکی آمریکا یعنی شرکت تسلا است. آنها از ایلان ماسک، بنیانگذار، سهامدار ارشد و مدیرعامل اجرایی شرکت تسلا دعوت کردهاند تا از سالار دو ییونی بازدید کند و یک کارخانه باتری لیتیومی را در این منطقه برای خودروسازی تسلا راهاندازی کند.
خبر دعوت از ایلان ماسک و شرکتهای چندملیتی به بولیوی خشم بسیاری از مردم و اتحادیههای قدرتمند کارگری این کشور را برانگیخت. ایلان ماسک چندی پیش در پاسخ به کاربری که آمریکا را به طراحی کودتا در بولیوی برای دستیابی به منابع لیتیوم متهم کرده بود، در صفحه توییترش نوشت: «ما هر جای دنیا که بخواهیم دست به کودتا میزنیم! با این مساله کنار بیایید!» ایلان ماسک با این توییت عجیب خود که احتمالا قصد شوخی داشته، باعث خشم و واکنش گسترده بسیاری از کاربران توییتر، نهادها، شخصیتها و نشریات در سراسر جهان شد. خبرگزاری اسپوتنیک در گزارشی به توییت اوو مورالس، رئیسجمهور سابق بولیوی اشاره کرد که عنوان میکند اظهارات ایلان ماسک دلیلی دیگر بر اثبات این مساله است که کودتا در بولیوی برای غارت منابع لیتیوم این کشور بوده است.
از زمان توییت ایلان ماسک به طرز قابل توجهی حساسیتها به مساله لیتیوم و تئوری کودتای لیتیومی در این کشور افزایش یافت و به گفته ناظران و تحلیلگران سرعت سازماندهی کارگری علیه این مساله را به شکل چشمگیری افزایش داد و به اعتصابات کنونی منجر شده است که در آن رانندگان و کارگران معترض جادهها و اتوبانها در سراسر این کشور و اطراف سالار دو ییونی را مسدود کردهاند و تنها به خودروهای کادر درمانی اجازه تردد میدهند. در چنین شرایطی اگر اعتصابیون بولیویایی و مخالفان بتوانند از پس دولت موقت این کشور بر بیایند، احتمالا آینده بازار لیتیوم در جهان دستخوش تغییراتی جدی خواهد شد. در حال حاضر گزارشهای محلی از بولیوی حاکی از آن است که محمولههای لیتیوم به دلیل اعتصاب رانندگان و بستهشدن شریانهای اصلی ارتباطی در این کشور در انبارها ماندهاند و تداوم این وضعیت میتواند منجر به افزایش قیمت این کامودیتی استراتژیک شود. در این میان منافع شرکتهای آلمانی و چینی نیز در نقطه روبهروی ابر شرکتهای آمریکایی قرار گرفته است. همزمان با پیروزی کودتای نیروهای متمایل به آمریکا، شرکتهای آلمانی که تجهیزات و تکنولوژیهای بسیار گران قیمت و پیشرفتهای را برای تولید لیتیوم کربنات در خاک بولیوی مستقر کردهاند و دههها مشغول سرمایهگذاری در این کشور بودهاند نیز با مخاطرات بسیار جدی روبهرو خواهد شد. چینیها نیز در این کشور سرمایهگذاری عظیمی روی لیتیوم انجام دادهاند و با همکاری شرکت ملی لیتیوم بولیوی مشغول ساخت چندین کارخانه لیتیوم کربنات در این کشور بودند.
در چنین شرایطی باید دید که توان سازماندهی فدراسیونهای کارگری و سوسیالیستهای بولیویایی که لیتیوم را ثروت ملی بولیویاییها میدانند و به دنبال ملیسازی منابع این کشورند پیروز خواهند شد یا دولت موقت حاکم که به دنبال گره زدن منافع شرکتهای بزرگ جهانی در لیتیوم بولیوی با سرنوشت سیاسی خود است؟
منتشر شده در روزنامه دنیای اقتصاد