ورود
ثبت نام
سعید عملی
خواندن ۲ دقیقه
·
۶ سال پیش
امشب که میگن شب نیست، امشب مث دیشب نیست!
یادمه تو دهه شصت در قریه مشهد اینجوری بود که هر وقت قرار میشد چند تا جوون عزب دور هم جمع شن ، ویدئو اجاره میکردن و فیلم میدیدن والبته اینم خودش یه داستانی داشت برای خودش. اول اینکه شما باید عینهو فیلمای پلیسی، باید نشقه میداشتی واسه اجاره ویدئوکه: مثلا از کدوم کلوپ بگیریم؟ چجوری قایم اش کنیم؟ با چه وسیلهای بریم؟ چند نفره بریم؟ با چه رمزی بگیم فلان فیلمو میخایم که تو کلوپ شلوغ کسی بو نبره؟ با چه لباسی بریم که کلوپی فکر نکنه مامورکُمیتهای وخلاصه... (حالا تصور کنین چند تا جوون 17 یا 18 ساله چطور میتونستن کمیته باشن اونم با صورتای چپه تراش). «آه ه ه جبهـه کـو برادرهای من... » آهنگران که تو کلوپ پخش میشد یعنی فلنگو ببندید که اوضاع قاراشمیشِ. خلاصه گوشت تنات آب میشد تا که اون شب بگذره.(حالا اونم فیلمای بند تنبانی از بیک ، فردین یا مَکُش مرگِ مای آلن دلون با صحنههای سِتَم ). تایم کرایه «دستگاه»( اسم رمزی بود که باس واسه ویدئو به کار میبردی تا از ما بهترون ملتفت نشن) دوازده ساعت بود از 8 شب ، تا 8 صبح که خب نصف اون صرف عملیات بالا میشد. اینکه میگن جنگ شهری به مراتب پیچیدهتر از جنگ غیرشهریه، راست گفتن . سالها گذشت، حالا این فضا رو داشته باشید و مقایسه کنید با فضای سال 1397(که عطره گُلِ یاسمن... به ملکوت اعلا پیوسته )وهر دوکون و مغازهدار فیزیکی یا مجازی که گذرت میافته، پوشیده از پوستر فیلم و سریال ایرانی فرنگیه . اگر خودت با دست مبارک یه دونه از این فیلمارو خریدی که خریدی و اِلّا شده اِشناتیون باید در سبد ببری ،رد خور نداره. القصّه سوال اینجاست کمیتهچی جوون دهه شصت نوناش تو این ببند و بگیرا این بود که بگه «نبین!» ، اون وخت نکنه نون کمیتهچی پیر دراینِ که «ببین !؟»
دهه شصت
کلوپ
کمیته
ویدئو
آلن دلون
سعید عملی
دنبال کنید
شاید از این پستها خوشتان بیاید