سال گذشته برای من سال خیلی بزرگی بود و بیشتر از همیشه توانستم کارهایم را انجام دهم. در طی این سال مهاجرت کردم، یک آپارتمان و یک ساختمان اداری کوچک خریدم، وقت زیادی را با دوستان و خانواده‌ام گذراندم، یک سبک زندگی سالم را پیش گرفتم و حداقل 4 بار در هفته ورزش کردم.
متغیرهای زیادی میزان پروداکتیویتی شما را تعیین می‌کنند. در صورت نداشتن ذهنیت درست دراین‌باره کلیه ابزارها، اپلیکیشنها و برنامه‌ها به درد نخواهند خورد زیرا پروداکتیویتی روشی برای زندگی است تا شما بتوانید کارهایتان را به‌خوبی انجام دهید و بیشترین بازده را بدون اتلاف وقت به دست آورید.
من میخواهم 20مورد از کارهایی که در سه سال گذشته انجام داده‌ام و باعث شده اند تا من بیش‌ازپیش به یک فرد پراداکتیو تبدیل شوم را با شما به اشتراک بگذارم.
در زندگی همه ما کارهایی وجود دارند که هیچ اهمیتی ندارند، مانند چت کردن‌ها، انتظار کشیدن‌ها و ... که همه آنها بی‌فایده هستند.
اگر می‌خواهید کاری را انجام دهید باید مستقیم و سریع وارد عمل شوید.
مثل کامپیوترها مغز ما هم یک RAM دارد. RAM انسانی شما اطلاعات کوتاه‌مدت را ذخیره می‌کند، اما ظرفیت این رم نیز محدود است و وقتی حجم آن کامل شود، اطلاعات قدیمی‌تر که ذخیره کرده‌اید حذف می‌شوند تا جایی برای اطلاعات جدید فراهم شود. برای تخلیه رم خودتان نیاز دارید تا افکار و ایده هایتان را بنویسید و یا هرجای دیگری ثبت کنید. شاید هرگز هم به یادداشت‌هایی که نوشتید مراجعه نکنید اما بازهم نوشتنشان ارزش خواهد داست.
وقتی زمان انجام دادن کارهایتان می رسد به هر چیزی که در جهت انجام دادن آن کار و یا هدفتان نیست نه بگویید. ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که فرصت زیادی برای انجام دادن کارهای مختلف وجود دارد. زمانی که مشغول به انجام کارتان شدید به هر چیز غیر مرتبطی که به ذهنتان خطور می‌کند یک «نه» بگویید و از هدر رفتن وقتتان جلوگیری کنید.
می‌توانید قدم بزنید و چای یا آب بنوشید، مهم‌ترین نکته این است که دست از آن کاری که انجام می‌دادید بردارید.
وقتی دوباره پشت میز کارتان برگشتید دو اتفاق ممکن است روی دهد، کلی ایده جدید به ذهنتان خطور کرده باشد و یا با خودتان فکر خواهید کرد چه‌کار مزخرفی بود که داشتم انجام می دادم و می توانید قبل از اتلاف بیشتر وقتتان آن کار را متوقف کنید.
اراده شما خیلی قویه پس می‌توانید هر چیزی که حواستان را پرت می‌کند حذف کنید.
یکی از دوستانم اعتیاد خبری داشت، به او پیشنهاد کردم تا از شر تلویزیون خلاص شود و تمام اپهای خبری را حذف کند و سایت‌های خبری را هم بلاک کند، دو هفته بعد به من گفت که بالاخره کار جدید خود را شروع کرده است.
به‌هیچ‌وجه فکر نکنید که شما از حواس‌پرتی در امان هستید تمامشان را از بین ببرید.
زندگی به‌هم‌ریخته به معنی ذهن به‌هم‌ریخته است. با یک مغز آشفته نمی‌توانید کارهایتان را انجام دهید. یک محیط کار و یا زندگی ساده برای خودتان ایجاد کنید. یک میز، لپ‌تاپ و یک دفترچه برای شروع کافی است، سعی کنید همه چیز را ساده نگه دارید.
اگر کارهای تکراری دارید، سعی کنید برای آنها در هر روز همان مقدار زمان بگذارید.
من در روز 2 تا 3 پست برای بلاگم می‌نویسم. روزهای دیگر هفته را به پروژه‌ها و کارهای دیگر اختصاص میدهم. در روزهای نویسندگی‌ام موبایلم را خاموش می‌کنم و فقط می‌نویسم، هیچ کار دیگری در این روز انجام نمی دهم.
نیاز نیست 500 مقاله در رابطه با پروداکتیویتی بخوانید. اگر اطلاعات مفیدی پیدا کردید از همان‌ها استفاده کنید برای به دست آوردن بیشتر از آن سرچ نکنید، بیشتر داشتن همیشه بهتر نیست.
مصرف کننده بودن را متوقف کنید، خودتان شروع به خلق کنید.( Stop consuming, start creativity)
تصمیم گرفتن مغز را خسته می‌کند و وجود سیستم و روند در زندگی از تعداد تصمیم‌هایی که در طول روز باید بگیرید می‌کاهد و درنهایت منجر به قدرت بیشتر مغز شما می‌شود. سیستم داشتن OCD(نوعی وسواس فکری عملی) نیست بلکه باعث کارآمدی می‌شود پس از آنها استفاده کنید.
وقتی هم‌زمان چندین کار را باهم انجام می‌دهید مثل فرستادن ایمیل، پیام دادن به دوستانتان و چک کردن اینستاگرام درحالی‌که در یک جلسه هم هستید شما قطعا درگیر سوییچ کردن از چند فضای متفاوت با یکدیگر خواهید شد.
تحقیقی که توسط گلوریا مارک در دانشگاه کالیفرنیا انجام‌شده است نشان می‌دهد که به‌طور متوسط 25 دقیقه طول می‌کشد تا پس از یک وقفه بتوانید به کار اصلی خود برگردید و این خودش یک نمونه بارز هدر دادن زمان مفید است.
با هر بار دریافت کردن ایمیل یا هر نوع پیام دیگری دوپامین مغز شما بالا می‌رود. چک کردن ایمیل‌ها حس خیلی خوبی دارد و بیشتر ما معتاد آن هستیم، اما همانطورکه دوپامین باعث انگیزه و سرخوشی است، می‌تواند شمارا خسته هم بکند. به همین خاطر است که شما در انتهای روز درحالی‌که پراداکتیو هم نبوده اید همچنان احساس خستگی می‌کنید.
برای به حداقل رساندن این موضوع، نوتیفها را خاموش‌کنید و ایمیل خود را دوبار در طول روز و در زمان‌های از قبل تعیین‌شده چک کنید.
وظیفه اصلی گوشی‌های موبایل پرت کردن حواس ماست؛ اما اجازه ندهید که اپلیکیشن های موبایل و یا افراد دیگر در ساعات اولیه صبح حواس شما را پرت کنند. اولین ساعات روز را به کتاب خواندن، لذت بردن از صبحانه، قهوه و چای خودتان اختصاص دهید.
هر شب قبل از اینکه بخوابید 5 دقیقه وقت بگذارید و اولویت‌های روز بعد را مشخص کنید. این باعث میشه وقتی از خواب بیدار می‌شوید متمرکزتر باشید.
وقتی آدم‌ها می گویند: «من فکر می‌کنم.» منظورشان این است‌که دارند خودشان را با افکارشان درگیر و حتی نگران می‌کنند. زیاد د فکر نکنید؛ فقط انجام بدهید و ببینید چه اتفاقی می‌افتد. اگر آنچه انجام دادید را دوست داشتید، ادامه دهید وگرنه، کار دیگری را شروع کنید.
چند نکته در زندگی خیلی مهم و حیاتی هستند: غذا، آب، سرپناه، روابط و ورزش. بدون این‌ها شما نمی‌توانید به‌درستی کارکنید. تحقیقات علمی نشان می‌دهد که ورزش منظم می‌تواند شما را شادتر، باهوش‌تر و باانرژی تر جلوه دهد.
خندیدن استرس را کاهش می‌دهد. اگر می‌خواهید پرداکتیویتی خودتان را حفظ کنید، شما به استرس نیازی نخواهید داشت؛ بنابراین تا حد امکان لبخند بزنید.
این موضوع برای افرادی که در شرکت‌ها کار می‌کنند، کار سختی است. برخی از شرکت‌ها اساساً فرهنگ جلسه دارند. بسیاری از افراد فقط برای اینکه نشان دهند مهم هستند و یا برای به تعویق انداختن کارهای واقعی سازمان، جلسه می‌گذارند. به خاطر خودتان، صحبت‌های بی‌فایده را متوقف کنید.
این سؤال را دائماً از خودتان بپرسید. شما خواهید فهمید که پاسخ شما اغلب «نه» است. پس چرا کارهای غیرضروری انجام می دهیم؟
ممکن است از دست کسی عصبانی شده باشید یا مسائل درهم‌پیچیده شده باشند. به خاطر این موضوعات انرژی خودتان را پایین نیاورید. این‌جور مواقع زمانی را بگذارید تا تنها باشید، مراقبه کنید، به موسیقی گوش دهید یا پیاده‌روی کنید و سعی کنید دوباره به مسیر خود برگردید - اجازه ندهید روز شما هدر رود.
صحبت کردن در مورد هر کاری ساده‌تر از انجام دادن آن است. همه می‌توانند این کار را انجام دهند؛ اما شما همه نیستید، درست است؟ شما یک آدم پراداکتیو هستید بنابراین هر روز مانند یکی از آدم‌های پروداکتیو عمل کنید.
بدون این بیست مورد من به‌هیچ‌وجه نمیتوانستم یک فرد پروداکتیو باشم. پروداکتیویتی ذهنیت شما و فضایی است که اجازه می دهد تا پیشرفت کنید و این مهمتر از استفاده از ابزارها و اپلیکیشنهایی است که شاید به شما کمک کنند، ذهن شما اولین چیزیه که باید به پروداکتیو بودن عمل کند.
من در زمان انجام کارها فقط به این اهمیت میدهم که آنها را به شیوه‌ای سرگرم‌کننده و بدون استرس انجام دهم و همین باعث میشه کار کردن برای من سرگرم‌کننده و باارزش‌تر شود.
منبع:Darius Foroux
