سهند آقایی
سهند آقایی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

سرود مرگ حماسی | سهند آقایی

یک

حماسه‌شناس انگلیسی، م. بورا (M. Bowra) بر آن است که مرثیه و مدیحه، پیش از آنکه حماسه‌های طبیعی و بزرگ پدید آیند، تنها قوالبی بوده‌اند که روایات حماسی را از مرگ پهلوانان و شکوه پیروزی‌هاشان بیان می‌کرده‌اند چنانکه هنوز هم در میان اقوام بدوی یا آن‌ها که به‌ تعبیر بورا "توانایی خلق حماسه" را در فرهنگ خود نیافته‌اند، همین دو قالب یعنی مرثیه و مدیحه هستند که روایات مرگ حماسی و دلاوری‌‌های پهلوانان را بازگو می‌کنند.

دو

دو مرثیه / سوگ‌سرود در گستره‌ی هزار و دویست ساله‌ی شعر فارسی و درست در دو سوی این حد تاریخی به چشم می‌رسد: نخستین را رودکی سمرقندی گفته است در سوگ شاعر معاصرش شهید بلخی؛ وَ دیگری را رضا براهنی گفته است در سوگ شاعر معاصرش شهید خسرو گلسرخی چنانکه یکی را از نام و دیگری را از مرامش شهید خوانده‌اند.

کاروانِ شهید رفت از پیش

وآن ما رفته گیر و می‌اندیش

از شمار دو چشم یک تن کم

وز شمار خرد هزاران بیش

[ رودکی | در رثای شهید بلخی ]


جهان ما به دو چیز زنده‌ است

اولی شاعر

وَ دومی شاعر

وَ شما هر دو را کشته‌اید

اول: خسرو گلسرخی را

دوم: خسرو گلسرخی را

[ رضا براهنی | ظل الله ]


*مقاله‌ای در باب شعرهای عاشقانه‌ خسرو گلسرخی نوشته‌م که در ویژه‌نامه‌ "عاشقانه‌نویسی در شعر معاصر" مجله‌ کتاب هفته خبر (سال پنجم، ش ۹۹ – فروردین ۱۳۹۵) منتشر شده است. این یادداشت (سرود مرگ حماسی) از آن متن شکوفه کرده است.


رضا براهنی
شاعر و نویسنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید