
یه چیز خیلی جالب در مورد ارسطو هست، او میگه مشاهده و نه ریاضی بهترین ابزارِ درک واقعیته (از این نظر در مقابل فیثاغورث قرار میگیره). خب جالبیش چیه؟ جالبیش اینه که این حرف رو میزنه ولی خودش هم به جای مشاهده و بررسی مشاهدات به تفکر ذهنی تمرکز میکنه. مثل همون قضیهی سرعتِ بیشتر جسم سنگینتر در سقوط آزاد.
من خودم فکر میکنم ذهن ارسطو شاید در منطق و فلسفه خداگونه بود ولی در فیزیک و طبیعیات خیلی متعصبانه و بسته رفتار کرده. چرا اینو میگم؟ چون اول اینکه در همین دوران مردمانی با نظرهای نزدیک به واقع حضور داشتن ولی به دلیل تعصبات اعتقادی نظرشون نادیده گرفته شد و ارسطو هم جزء همان نادیدهگیرندگان بود و دوم اینکه بعدها وقتی گالیله اشتباهات ارسطو رو نمایان کرد به طرز سحرآمیزی با همون تفکر ذهنی قواعد ارسطو رو نقض کرد. پس اگه ارسطو خودش هم به مسائل ریشهایتر نگاه میکرد به برخی از اشتباهاتش پی میبرد.
هنوز نمیدونم چرا ارسطو انقدر مرید داره؟ فکر کنم خودش به یه قهرمان اسطورهای تبدیل شده! چیزی مثل رستم که هر چی هم ایراد داشته باشه باز خداست! حتی ایراداتش خداییه!😶
بگذریم از اشتباهات ارسطو و حتی کارهای خوبش (در زمینهی علم من چیز خیلی خوبی ازش نمیبینم) ولی مدل حرکتشناسی و کیهانشناسیش چیزی بود که سالها و قرنها بر جامعه علمی سایه انداخت!
نميخوام بیشتر ازش بگم🤐 در پست بعد از فاصلهی بین ارسطو تا قرون وسطی میگم.