همه برای شروع علم میرن سراغ یونان باستان و اون نظریههای اولیه در مورد عناصر اولیه. درسته. اما من فکر میکنم در بیان تاریخ علم یه چیزی یا اشتباهی! یا عمدی! نادیده گرفته میشه.
اینکه قبل از یونان تمدنهای دیگهای بودن که خیلی هم پیشرفته و مجهز بودن، هم از نظر اسباب زندگی و هم از نظر تفکرات و مباحثات مذهبی. فراموش نکنیم تا سالها علم و مذهب در همتنیده بود. بذارید بهتر بگم تا قرنها مذهب همه چیز بود: سیاست و قدرت، علم و صنعت، دین و حکمت و خلاصه هرچی فکرشو بکنید.
اصل حرفم چیه؟ میگم به نظر من چون اروپا از یه جایی به بعد سلطه علمی بر جهان پیدا کرد در تمام منابع خودش رو و یونان رو که اجداد خودشون میدونن پررنگ کردن و بقیه رو انقدر کمرنگ کردن که کمکم دیده نشن! امروز توی دانشگاههای ایران از دانشمندای ایران حرف نمیزنن چون منابع خارجی تدریس میشه و توی اونها خبری از ابنهیثمها نیست. (بگذرم از عمق فاجعه که توی منابع داخلی هم انقدر تاکید بر مسلمون بودن یه دانشمند هست تاکید بر ایرانی بودنش نیست! این روزها دارم به زکریای رازی فکر میکنم و اینکه شاید به خاطر نظرات مشکوکش به دین انقدر توی ایران کمرنگه!)
خواستم بگم این دو مورد رو قبول دارم ولی باز هم یونان روی شونههای اندیشههای تمدنهای قبلی وایستاده. مهم نیست این تمدن شرقیه یا غربیه. مهم نیست خودش میدونسته یا نه. مهم اینه یونان بر مبنای چیزهایی که از قبلیها آورده یکهو شکوفا شده در عینی که جسارت و صراحتی هم داشتن و این خودش برای من معماست.
این بود نظر من در مورد سدههای اولیهی علم😄
پ.ن: کتابسوزیها و کتابخونهسوزیها هم در ناآگاهی ما در مورد تاریخ علم قبل از یونان بیتأثیر نیست.