ما اینجا با یه عالمه آدم روبرو میشیم که همه واسه خودشون کسی هستن! مثل سقراط و بقراط
بعضی از افراد مهم در این دوران مثل هراکلیتوس نقشی اساسی در تاریخ علم به ویژه فیزیک دارن و باید مفصل در موردشون بخونم و جمعبندی رو اینجا بنویسم، اما بعضی افراد مهم دیگه مثل زنون و پارمنیدس یا حتی بقراط کسانی هستند که من علاقهای به خوندنِ بیشتر در موردشون ندارم.
البته بقراط به عنوان پدر علم پزشکی خیلی مهمه ولی یادم هست که من تاریخ علم رو با عینک فیزیک دارم میخونم و سعی میکنم تا جایی که میتونم توی راهروهای تخصصی وارد نشم و از پزشکی، جغرافی، زبانشناسی و خیلی تخصصهای دیگه عبور میکنم.
اما مذهب و فلسفه و گاهی سیاست چیزیه که نمیتونم ازشون بگذرم چون اینها بر زمینهی رشد یا توقف علم اثر مستقیم و قدرتمندی دارن.
پس بقراط که اولین جدا کنندهی طب از خرافات بود کنار می ذارم و سقراط رو هم که به طور کامل در آثار افلاطون شناختم کنار میذارم و به دانشمندان... نه... اثرگذاران فیزیک نزدیکتر میشم.