ویرگول
ورودثبت نام
ساحل مرتضوی
ساحل مرتضویهر چیزی که شوق نوشتن رو در من ایجاد کنه میاد اینجا بلکه برای یک نفر دیگه هم جذاب باشه.
ساحل مرتضوی
ساحل مرتضوی
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

20. گاهی بی‌حسم، به معنای دقیق نه بد و نه خوب!

روزی به هم‌خوابگاهی‌ام گفتم وقتی ساکتی در ذهنت چه می‌گذرد؟ گفت هیچ! در طول سالهای طولانی که از این دو جمله گذشته است بارها و بارها خودشان را در قالب آن لحن و مکان به جلوی چشمانم می‌رسانند و خودنمایی می‌کنند. نمی‌دانم منظورشان چیست؟ می‌خواهند باور کنم که می‌توان لحظاتی خالی بود یا می‌خواهند به یادم بیاورند که خالی بودن ممکن نیست!

نمی‌دانم چرا اینجا گفتمش! چون ناگهان دوباره اجرایی ناگهانی در ذهنم داشتند!

امروز خیلی بی‌حسم. با اینکه دوبار برق قطع شد ولی به برنامه امروز رسیدم، زبان امروزم را نه به حد کمال ولی به حد کفایت خوانده‌ام. تحلیل مادام بوواری را که اتفاقی دیده بودم در اوقات استراحتم شنیدم. الان هم در حال شنیدن یم سمینار جالب هستم (نمی‌دانم چطور هم در حال شنیدنم و هم نوشتن!). کارهای خانه را کرده‌ام. آماده میهمانی هم هستم. ولی نمی‌دانم چرا بی‌حسم! حداقل این است که از بر سر برنامه ماندن باید راضی باشم!

باز هم نمی‌دانم چرا اینجا گفتمش! شاید چون این عکس مرا به یاد روزهای دیگرم انداخت و دیدم امروز برعکس آن روزهایم.

از ابتدای امسال ساعتهای مفید روزانه را نوشته‌ام و فهمیدم در بهترین شرایط بیش از 5ساعت نمی‌توانم پشت سیستمم باشم. یعنی می‌توانم بنشینم ولی ذهنم را بیش از آن با خود ندارم چون علاوه بر کارهای پشت سیستمی! کارهای جانبی‌ام هم مغزبَر! است و فکر کنم به همین 5ساعت یا شاید 4ساعت روزانه باید راضی باشم! شاید اگر رهایش کنم کم‌کم خودی نشان دهد ولی انگار با فشار و تضرع نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود!

چرندنوشت امروز را دوست ندارم. یکی نیست بگوید همزمان می‌شنوی و نظر هم داری و می‌نویسی و فکر هم می‌کنی! شتر گاو پلنگ همین است‌! مدتی بود در همه چیز ششدانگ بودم ولی امروز همه چیزم به هم خورده است!!!

تا فردا ...

برنامهرضایتبی حسی
۶
۲
ساحل مرتضوی
ساحل مرتضوی
هر چیزی که شوق نوشتن رو در من ایجاد کنه میاد اینجا بلکه برای یک نفر دیگه هم جذاب باشه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید