
سوالی خواندم که خیلی ذهنم را مشغول کرده است:
اگر دوست داشتید جوابتان را برایم بنویسید.
جوابم به این سوال در هر سنی یک چیزی بوده است ولی دیروز کمی دردم آمد زیرا انقدر درگیر زندگی و آرزوهای کوچک شدهام که حتی تصور جادو هم برایم محدود شده است. درست است آرزوهای کوچک خوب است و حتی بسیار لذتبخش ولی من همیشه برای آن بخش از رویاها و تصورات دستنیافتنیام ارزش زیادی قائل بودم.
برای روشن شدن موضوع و اینکه بدانید منظورم از آرزوهای بزرگ و شاید دستنیافتنی چیست بگویم که یکی از آنها این است که مدتی درخت گلابی باشم. این هدف نیست که بنشینی و برایش برنامه بریزی یا از نرسیدن به آن افسرده شوی و غصه بخوری بلکه آرزویی خندهدار و در عین حال شیرین است.
در حال از دست دادن این قسم آرزوهایم هستم !!!