قصههای هندی در ایران با وجود کلیله و دمنه به شدت آشناست. داستان برزویه طبیب که برای یافتن و ترجمه پنچهتنتره چه ماجراهایی داشت را احتمالاً میدانید(اگر نمیدانید میتوانید بخوانیدش کوتاه و جالب است.)، حاصل تلاشهای او کلیله و دمنه امروزی ماست. راستش را بخواهم بگویم من این کتاب را دوست ندارم، حتی زمانی که خردسال بودم و برنامهای عروسکی به روایت کلیله و دمنه میپرداخت نیز آن را نمیپسندیدم، با اینکه دست رد به سینه هیچ برنامه کودکی نمیزدم! کمکم دارم مطمئن میشوم که ادبیات هند را از هر حیث دوست ندارم! همانطور که دینش را و آدابش را و زبانش را!
در مورد قصهها در تاریخ ادبیات جهان به موارد زیر اشاره شده است:
در نهایت، دستهبندی ادبیات هند باستان با اشعار غنایی پایان میپذیرد و من که علاقه چندانی به شعر ترجمه ندارم عطای خواندن شعر ترجمه هندی را به لقایش بخشیدم و پرونده این سرزمین باستانی را در همین جا بستم. تمام.