ساحل مرتضوی
ساحل مرتضوی
خواندن ۱ دقیقه·۵ ماه پیش

70.علم‌خوانی: خوندن نوشته‌ی علمی از قرن 16 چه حالی داشت؟

لهستان قرن 16 انگار همچین جایی بوده!
لهستان قرن 16 انگار همچین جایی بوده!

من اولین بار بود که یه کتاب علمیِ مربوط به چند قرن قبل رو می‌خوندم. رفتم به لهستان قرن 16 و از زبان خود کوپرنیک حرفاشو شنیدم.

خیییلی حس جالبی بود! حرفهای شخصیِ افراد با نقل قول خیلی فرق داره.

کوپرنیک شدیداً به خدا و وجود یه مخلوق منظم و بزرگ معتقد بود. زیبایی و الوهی بودن آسمان چیزی بود که نمیشد از جمله‌هاش جدا کرد.

شیوه‌ی بیانش به شدت صمیمی بود.

  • وقتی نوشته بود که چقدر مردد بوده که حرفاشو چاپ کنه درکش می‌کردم.
  • وقتی می‌گفت برای اینکه ببینم بقیه چی گفتن رفتم سراغ خوندن کتابهای گذشتگان از همتش لذت بردم.
  • وقتی از پلوتارک و هرمس و سوفکل می‌گفت از نگاهش و مطالعاتش خوشم اومد.

شاید ترجمه نشدن کتاب هم در این حس بی‌تأثیر نبود. معمولاً وقتی مترجم به زبان مادریِ من کتابی رو ترجمه کنه خواه نا خواه کلمات به کار برده شده‌ی او در من احساسات و برداشت‌های متفاوتی ایجاد می‌کنه ولی وقتی من مجبور بودم خودم از انگلیسی که زبان مادریم نیست بخونم در بازگردانش از کلمه‌های منتخب خودم استفاده می‌کردم که هر چند در معنا تغییر چندانی ایجاد نمی‌کنه در حس و درک تفاوت داره.

در کل تجربه‌ی جدید و خیلی شیرینی بود و کمی هم حسودیم شد. به این شجاعت و دقت و شیواییِ بیان.

هیجان دارم برای خوندن کتابهای گالیله😉. شنیدم کتابهای او هم جذابه. ولی کتابهای نیوتون رو فکر نکنم بخونم. گفته باشم🙄


کوپرنیکعلمفیزیککتاب
هر چیزی که شوق نوشتن رو در من ایجاد کنه میاد اینجا بلکه برای یک نفر دیگه هم جذاب باشه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید