در پست قبلی روز سوم به پایان رسید و این پست هم روز چهارم به پایان میرسد و این دوستانِ پرچانه رو ترک میکنم که حوصلهام رو سر بردن!!! دانشمند انقدر حرف میزنه مگه؟!🙄
انصافاً خوندن مطالب روز چهارم صبر ایوب میخواست.
همونطور که دیدیم در انتهای روز سوم مبحث مربوط به حرکت روزانه و سالانهی زمین و همینطور مرکز بودنش جمع شد.
پس روز چهارم چه کردن؟
از جزر و مد حرف زدن! گالیله فکر میکرد دلیل جزر و مد رو کشف کرده و کل روز چهارم به بیان کشفش گذشت. من سرسری از مطالب رد شدم چون میدونستم علم امروز میگه گالیله اشتباه کرده. حرف اصلی اینه که حرکت زمین در طول روز باعث جزر و مد میشه، ماه در طول ماه بر این حرکت روزانه اثر میذاره و خورشید هم در طول سال بر این حرکت موثره.
سیمپلیسیوس میگفت قدما گفتن که ماه بر جزر و مد اثر داره و ارسطو هم گفته آبهای سنگینتر آبهای سبکتر رو کنار میزنن تا به جایگاه خودشون برسن، ولی سالویاتی و ساگردو با مسخره کردن این بنده خدا حرف خودشون رو میزنن.
یه جا سیمپلیسیوس میگه اگه حرکت زمین میتونه آبها رو این شکلی تکون بده چرا هوا تکون نمیخوره و طوفان نمیشه؟ هوا که سبکتره! ولی جواب درستی نمیگیره!
به هرحال کل این روز به همین بحث میگذره و علاوه بر اینکه موضوع دوستنداشتنی بود و توجیهات غلط بود افت شدیدی هم در جذابیت نوشتاری داشتیم. صحبتهای طولانی و چندین صفحهای حالت مکالمه رو از نوشتار گرفته بود و خلاصه تلخ تموم شد!
این هم از کتاب گالیله.